چرا دلار رکورد شکنی کرد
برای تحلیل نوسانات این روزهای بازار باید پارامترهای اصلی افزایش شاخص ارزی را تحلیل کرد. در ادامه برخی از مهمترین مولفههای این معادله را مورد بررسی قرار میدهیم.
ا- نبود اطمینان سیاسی : بهگفته فعالان، یکی از مهم ترین عواملی که رفتار معاملهگران را تحریک کرده است، به نبود اطمینان سیاسی بازمیگردد. از نظر آنها، احتمال خروج آمریکا از برجام و پیامدهای آن، تنشهای منطقهای با عربستان و بعضا امارات از جمله مسائلی سیاسی است که در واکنش معاملهگران اثر دارد. به گفته یکی از بازیگران ارزی، معاملهگران تصور روشنی ندارند که در آینده چه اتفاقی با توجه به رویدادهای پیشرو در اقتصاد کشور رخ خواهد داد؛ در نتیجه برخی از آنها سعی میکنند با خرید ارز از داراییهای خود حمایت کنند و برخی از سفتهبازان نیز تلاش میکنند با جوسازی پیرامون احتمالات پیشرو و بعضا برجستهتر کردن اخبار منفی زمینه را برای رشد قیمت و نوسان گیری خود فراهم کنند.
۲-رشد نرخ حواله درهم: یکی از عواملی که معاملهگران برای جوسازی و بالا بردن قیمت دلار از آن استفاده کردهاند، به نوسانات نرخ حواله درهم مربوط بوده است. نرخ حواله درهم روز شنبه از مرز مهم هزار و ۴۰۰ تومان عبور کرد و به نرخ هزار و ۴۰۵ تومان رسید. به گفته فعالان، افزایش تقاضا برای خرید درهم در کنار مشکلات در عرضه ارز از جمله عوامل اثرگذار در رشد قیمت بوده است. به گفته یکی از بازیگران ارزی، صرافی ملی روز گذشته تسویه درهمی سه روز کاری را هزار و ۳۸۸ تومان اعلام کرد؛ از نظر بازیگران بازار، نرخ حواله درهم و قیمت دلار در بازار داخلی با یکدیگر رابطه مستقیم دارند و افزایش یکی منجر به رشد دیگری میشود. با این حال، نکته جالب آنجاست که ارزش دلار با توجه به نرخ حواله درهم نیز به ۵ هزار و ۲۰۰ تومان نمیرسید و در حوالی ۵ هز ار و ۱۶۰ تومان قرار میگرفت. در این شرایط، میتوان هیجانات موجود در بازار را یکی از عواملی دانست که قیمت دلار را با رشدی بیشتر از عوامل اثرگذار مواجه میکرد. یکی دیگر از عوامل نشان دهنده نقش عوامل غیربنیادی در بخشی از رشد قیمت دلار به پایین بودن ارزش این ارز در مناطق مرزی مربوط بود. روز گذشته ارزش این ارز در منطقه هرات افغانستان و سلیمانیه عراق نیز زیر ۵ هزار و ۲۰۰ تومان گزارش شد.
۳- گسست نظام توزیع ارز؛ نبود شفافیت در معاملات : برخورد با معاملهگران ارزی در اواخر سال گذشته بهطور موقت موجب شد بازار آرام شود و دامنه نوسانات کاهش یابد. پس از آن بازارساز سعی کرد با نرخی که دور از قیمت بازار بود، نوسانات را مدیریت کند. با این حال، اقدامات امنیتی گذشته موجب شد که معاملات بازار در شرایط غیررسمیتر از سر گرفته شود و فضای حاکم بر این معاملات مبهمتر و با ریسک بالاتر همراه شود. در این شرایط، به گفته بسیاری از فعالان، برای مردم عادی در بیشتر مواقع قیمت دلار در بازار مشخص نیست. همزمان بسیاری از صرافیها اقدام به فروش دلار نمیکنند و تنها نرخی را بر تابلوی خود اعلام میکنند که صرافیهای بازارساز ثبت کردهاند؛ نرخی که صرافیها به ندرت در آن فروشی را صورت میدهند. صرافیهای کمی که اعلام میکنند در نرخهای بازارساز اقدام به فروش میکنند، با صفهای طولانی مواجه میشوند. در کنار این، هیجان در بازار آتی سکه که قیمت آن در سررسید دی ماه را به بالای ۲ میلیون رساند، بهطور غیرمستقیم انتظارات معاملهگران بازار دلار را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. به این ترتیب میتوان گفت، برخی سیاستهای اشتباه گذشته در کنار بحثهای سیاسی اخیر از جمله عوامل دیگری بودهاند که در افزایش نوسانات بازار اثر داشتهاند. این در حالی است که بانک مرکزی با اجرای بسته سهبندی ارزی خود توانست بخش زیادی از نقدینگی را حفظ یا جذب کند. در شرایط فعلی نیز بسیاری از معاملهگران عنوان کردهاند که خرید و فروشها در بازار کم است و نقدینگی زیادی در بازار وجود ندارد. در واقع افزایش دو هفتهای نرخ سود، موجب شد که به قول بازاریها «تومان» در بازار ارز کم شود؛ پیشتر معاون اقتصادی بانک مرکزی نیز اثرات مثبت بسته سهبندی ارزی بانک مرکزی را مورد تایید قرارداده بود. با این حال، با وجود کاهش نقدینگی، عوامل پیشگفته و وجود هیجان در بازار در افزایش قیمتها اثر گذاشتهاند.
پیشنهادهایی به سیاستگذار
بیشتر کارشناسان پیشنهاد میدهند بازارساز در حوزه سیاستگذاری، قیمتگذاری درست و منطبق بر بازار را توسعه دهد. این اتفاق موجب میشود که زمینههای آربیتراژ ارز در بازار شکل نگیرد و دلار از بازار داخلی خارج نشود. در واقع، اگر امکان هر گونه آربیتراژی در بازار وجود داشته باشد، عرضه ارز پاسخگوی تقاضای موجود در بازار نخواهد بود و با وجود هدررفت منابع ارزی، نوسانات قیمت نیز تغییر چندانی نخواهند کرد. در نتیجه، سیاستگذار باید از عرضه ارز ارزان اجتناب کند و مانع از نوسانسازی نوسانگیران شود.
البته امکان دارد سیاستگذار، ملاحظات تورمی داشته باشد که از محل افزایش نرخ ارز، قیمت برخی کالاها که با زندگی مردم گره خورده است دچار نوسان شود. در این شرایط، برخی کارشناسان پیشنهاد میدهند، بازارساز با خانهتکانی در سبد کالاهای وارداتی با نرخ مبادلهای، تمرکز خود را روی کالاهای اساسی و مهم بگذارد و تنها به این کالاها که هسته تورم را تشکیل میدهند، بهطور کامل ارز مبادلهای تخصیص دهد. به گفته رئیسکل بانک مرکزی، نظام بانکی در سال گذشته ۴۸ میلیارد دلار منابع ارزی برای وارداتتخصیص داد که این منابع ارز مبادلهای بود. در نگاه اول بهنظر میرسد، این حجم از دلار مبادلهای برای کنترل تورم اختصاص داده شده است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند اختصاص این حجم از دلار مبادلهای و افزایش فاصله بین آن با قیمت دلار در بازار منجر به تحریک تورم انتظاری خواهد شد و در نهایت هدف سیاستگذار را تحتالشعاع را قرار میدهد. در این شرایط، بازارساز میتواند با خارج کردن برخی از اقلام از دریافت ارز مبادلهای، ارز بیشتری را برای مدیریت نوسانات بازار آزاد در اختیار داشته باشد و همزمان رانتهای ارزی را نیز کاهش دهد.