عامل اصلی بیثباتی در قیمت ارزهای دیجیتال چیست؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایبِنا؛ تجربه تلخ بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ که محصول بروز نوسان قیمت ابزارهای نوین در بازارهای مالی و بیثباتی بود، پذیرش ابزارهای نوین مانند ارزهای دیجیتال را در محافل علمی و سیاست گذاری جهان پیچیده کرده است.
مشکلات ساختاری و عملکردی در بازار ارزهای رمز نگاری شده وجود دارند که خود به دلایل مختلفی ایجاد شدهاند؛ کمبود اطلاعات از فضای بازار، رویکردهای جدید اقتصادی نظیر اقتصاد مبتنی بر «توکن» و حتی کم بودن سن این بازار موجب شده تا مشکلاتی از این دست پیش بیایند.
اما شاید بتوان بیثباتی قیمت در این بازار را با اختلاف زیاد، عمده مشکل رمز نگاری شده دانست. قیمت این ارزها در پلتفرمهای مختلف، حتی در مدت زمان بسیار اندک نیز، دچار افت و خیزهای بسیاری میشود. وقتی یک کالای قابل معامله طی کمتر از یک روز، نزدیک به نیمی از ارزش خود را از دست بدهد، میتوان نتیجه گرفت که بیثباتی در قیمت آن بسیار بالا است. دلایل بسیاری را میتوان برای این کاهشها و افزایشها و یا به عبارتی بیثباتیها در نظر گرفت، اما اگر بخواهیم اصلیترین آنها را مورد برسی قرار دهیم، مشکل اصلی، «معاملهگران عمده» این بازار هستند.
این معاملهگران که در میان فعالان عرصه ارزهای دیجیتال به «نهنگها» نیز معروفند، افرادی هستند که سهم بالایی از ارزها را در اختیار دارند. آنها به واسطه منابع زیادی که در این بازار دارند قادرند تا با جهت دهی به خرید و فروشهای بازار، باعث افزایشها و کاهشهای بعضا دور از انتظار برای یک یا چند ارز و در نتیجه بیثباتی و کنترل بازار شوند.
آنها به وسیله «دیوارهای خرید و فروش» اقدام به کنترل قیمتها میکنند. به طوری که در هنگام ایجاد یک دیوار خرید، یک «سفارش خرید» به ارزش میلیونها دلار در یک پلتفرم ایجاد میشود. سرمایهگذاران عادی که مقادیر کمی را خرید و فروش میکنند، با اطلاع از باز شدن این حجم معاملاتی آن را به صورت یک افزایش قیمت حتمی تفسیر میکنند. به محض وقوع چنین حالتی، قیمت ارزهای دیجیتالی بالا میرود.
لذا نهادهای مهم مالی جهان همچون «بانک تسویه بینالمللی (BIS)» و «بانک مرکزی اروپا (ECB)» در مواجهه با پدیده ارزهای دیجیتالی رویکردهایی بسیار محتاط و محافظهکارانه در پیش گرفتهاند.
مسئولان این دو نهاد بسیار مهم مالی معتقدند که ارزهای رمزنگاری شده میتوانند اثرات نامطلوبی بر روی بازارها داشته و تهدید کننده ثبات مالی باشند؛ از همین رو نمیتوان بر روی آنها سرمایهگذاری مطمئنی داشت.
از اینرو طبیعی است که بعد از وضع قوانین و مقرارت بسیار زیادی که با هدف تامین ثبات مالی پس از بحران مالی جهانی در پیش گرفته شد، پذیرش ابزارهای نوینی همچون ارزهای دیجیتال و بازارهای مربوط به آنها نزد محافل علمی و سیاستگذاری جهان قدری به دیده تردید نگریسته شود.
اما از سوی دیگر با توجه به مقبولیت بسیار زیاد این نوع ارزها و همچنین نقش انکارناپذیر بستر اکثر آنها یعنی بلاکچین، باید دید در نهایت ارزهای دیجیتال برای اثبات خود به عنوان اینکه «تهدیدی برای ثبات مالی نیستند» چگونه عمل خواهند کرد.