میرحسین گفت آفرین.../الگوی من راکفلر است/ تاالان از هیچ بانکی وام نگرفتهام
به گزارش اقتصادنیوز اهم مطالب این گفتوگو به این شرح است:
*اعتقاد دارم اگر انرژی ام را روزانه صرف نکنم، ممکن است دچار سکته شوم و زودتر به بهشت زهرا بروم. من ۵۰ تا ۶۰ سال است که نیم ساعت مانده به اذان صبح بیدارم، ساعت ۶ استخر میروم و ۷ از خانه بیرون میآیم. اصلا نمیتوانم در خانه بمانم. آفتاب به آفتاب بیرون از خانه هستم. اول به دفتر شخصی ام سر میزنم و کارهایم را که انجام دادم به اتاق ایران و چین میآیم. جلساتی که دعوت میشوم را میروم. هر روز هم به چند جلسه دعوت میشوم. در گذشته هر ماه ۲ سفر کاری و شغلی به خارج از کشور میرفتم. من عضو هیات مدیره شورای بینالمللی آجیل و خشکبار و دبیر این شورا هستم. این شورا سالانه یک کنگره و دو نمایشگاه دارد که من همه را شرکت میکردم. با همه این تفاسیر به دلیل اینکه همیشه فعال بودم، نمیتوانم خانه نشین شوم. علاقهمندم تا آنجا که میتوانم کار کنم. اگر کار نکنم صدمه میبینم. اگر منفعل شوم مریض میشوم. از اینکه کارها پیش میرود یا نمیرود هم حرص نمیخورم. من تکلیفم را درست انجام میدهم.
*روزی هم با آیت الله ابوالقاسم خویی در عراق دیدار کردم. به من گفت اگر حرفی به تو بزنم گوش میدهی؟ گفتم گوش میدهم ولی قول نمیدهم که عمل کنم. گفت هر روز صبح یک برگه یادداشت بردار هر کاری که آن روز انجام میدهی را روی آن برگه بنویس. خوب و بد را ثبت کن. شب که به خانه آمدی آنها را نگاه کن و با وجدانت خلوت کن. در واقع یک نامه اعمال دنیوی برای خودت درست کن. فردای آن روز سعی کن کارهایی که نمیپسندی را انجام ندهی. اگر این کار را انجام دهی سعادتمند میشوی.
*حرف من سابقه دارد. وقتی ۱۶-۱۷ ساله بودم برای اولین بار به آمریکا رفتم. مقابل ساختمانی مربوط به راکفلر اول بود، مجسمه خود راکفلر را گذاشته بودند و سه جمله را نوشته بودند. «من جان راکفلر اول تمام توفیقم در سه جمله است: زودتر از دیگران مطلع شدم؛ زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتی تصمیم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم.» این حرف من از آنجا میآید. زودتر مطلع شدن در کسب و کار توفیق بزرگی است. وقتی من میخواهم تجارت پسته کنم، باید شرایط پسته را از دیگران زودتر بدانم. محصول چقدر است، خریدارش کجاست، تعرفه اروپا چقدر است، کدام تعرفه تغییر کرده، شرایط ورود به آلمان چیست، شرایط ورود به چین چیست، کی این شرایط تغییر میکند، قیمتها چگونه است، خب اگر زودتر از دیگران مطلع شوید میتوانید بهتر برنامهریزی کنید.من این کار را انجام دادم و توانستم موفق شوم. تا الان که اینجا نشستهام هیچ وامی از هیچ بانکی دریافت نکردهام. بدهی به هیچکس هم ندارم. ستون ضرر هم در دفترم ندارم. آن هم بابت عمل کردن به همین سه جمله است. من به واسطه اطلاعاتی که از بازار کسب میکنم و در روزنامهها میخوانم و در تلویزیون میبینم، میتوانم زودتر از اتفاقات مطلع شوم. بیکار نمینشینم. دائما در حال کسب اطلاعات هستم. حتی موقع ناهار و در مراسم ختم اطلاعات را از افراد مختلف در حوزههای مختلف چه سیاسی و چه اقتصادی کسب میکنم. از نمایندگان مجلس از اوضاع آنجا خبردار میشوم و از نمایندگان شورای شهر اوضاع شورا را.
*بعضیها میگویند من هفتمین فرد ثروتمند ایران هستم حتی بعضی دیگر میگویند چهارمین ثروتمند ایرانی هستم. اما من هفت هزارمین ثروتمند هم نیستم.
*روزگاری ۶۰۰ نفر کارمند داشتم؛ اما امروز ۸۰ نفر برایم کار میکنند. البته تعدیل نیرو نکردم؛ خودشان رفتند و به کار دیگر مشغول شدند. من شعبههایی را در مشهد، قم، تهران، سیرجان، کرمان و رفسنجان داشتم که همه را تعطیل کردم. در خارج از کشور هم ۴ شعبه در دبی، لندن، هامبورگ و هنگ کنگ دارم. همه هم کارمند دارند و بنابراین من هم مالیات میدهم.
*من باغ پسته ندارم، چون پسته را میخرم و میفروشم. اما پسرم را وارد این کار کردم. پسرم الان صاحب بیش از ۴۰۰ هکتار باغ پسته در یزد است. اما من از او پسته نمیخرم. او خودش پسته را تولید میکند و میفروشد و صادر میکند. سالانه ۱۰ تا ۱۵ هزار تن پسته صادر میکند. من فن کار را به او یاد دادم. باید روی پای خودش بایستد.
*من علاقهای به موتلفه ندارم. در موتلفه هم به خاطر برادرم هستم نه به خاطر خودم.چون دیدگاهم با آنها هم خوانی ندارد. من به اقتصاد آزاد معتقدم. موتلفه این دیدگاه را ندارد. من سیاست را به خاطر سیاسی بودنش دوست ندارم و برای همین هم هیچ شغل سیاسی ندارم. دنبال آن هم نیستم. معتقدم شغل سیاسی پرتگاههای بدی دارد. به اعتقاد من در کار سیاست اگر بخواهی سلامت زندگی کنی چندان موفق نمیشوی.
*موتلفه افول نکرده؛ موتلفه یک حزب ولایی است که وحدتش در اطاعت از رهبر و مذهب است. در آنجا موفق است.
*در جامعه متدین همچنان موتلفه حرف اول را میزند. جامعه متدین منظورم بازار است. مساجد شهرستانها و ائمه جمعه آنها و حتی پیش نمازها موتلفه را دوست دارند. در مکانهای مذهبی جایگاه موتلفه حفظ شده است. چون حزب ولایی است. من به جز افکار اقتصادی ضعفی در موتلفه نمیبینم.
*میرحسین موسوی که نخستوزیر بود هم ما را قبول نداشت. میگفت اتاق به درد ما نمیخورد؛ اگر دست من بود اتاقیها را بیرون میکردم. من و آقای خاموشی نزد ایشان رفتیم و گفتیم چرا بیرونمان نمیکنید؟ گفت من نمیتوانم. حکم شما حکم امام است من حق ندارم به این حکم دست بزنم. اگر دست من بود فردا شما را به اتاق راه نمیدادم. حکم امام را باید خود امام لغو کند. ما دوران سختی را با دولتیهای آن زمان میگذراندیم. زمانی که برادرم وزیر بازرگانی بود با هیاتی برای کمک به دولت به ژاپن رفتیم. آن زمان ژاپن از ما نفت نمیخرید. خریدش از ۴۰۰ هزار بشکه به ۱۰ هزار بشکه رسیده بود. کلی زحمت کشیدیم و رایزنی کردیم تا خرید آنها را به ۱۲۰ هزار بشکه رساندیم. برگشتیم و به میرحسین موسوی گفتیم ببینید ما این کار را کردهایم. گفت آفرین؛ بروید کمیته ژاپن را تشکیل دهید. حتی نگفت بیایید مشاور من شوید. چون ما بله قربان گو نبودیم.