نرخ ارز و تورم چه رابطهای دارند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا؛ افزایش قیمت ارز با نرخ تورم از آن دسته مقولاتی هستند که در روی کاغذ ظاهرا ارتباطی با همدیگر ندارند، با این حال در میدان عمل بعضی معادلات غیر ریاضی در بازار ایران باعث میشود تا این مقولات نظرشان نسبت به همدیگر عوض شود!
همزمان با شروع التهابات در بازار آزاد ارز در اوایل سال جاری (۱۳۹۷)، چیزی که بیشتر از همه باعث نگرانی سرمایه داران شد احتمال افزایش نرخ تورم بود، احتمالی که باعث شد تا بسیاری از سرمایه ها به بازار املاک و طلا سرازیر شود و رشد ۳۰ تا ۵۰ درصدی این اقلام را موجب شود. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا واقعا افزایش نرخ ارز باعث ایجاد تورم می شود؟
در این مورد، آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه تهران می گوید: اقتصاد ایران با سایر اقتصادهای دیگر متفاوت است. درباره برخی از محصولاتی که وارداتی هستند یا اصطلاحا ارزبری دارند، افزایش نرخ ارز میتواند باعث افزایش تورم شود. در کنار این برخی دیگر از تولیدات که اساسا ربطی به نرخ ارز ندارند، از افزایش نرخ ارز به عنوان یک بهانه برای افزایش قیمت محصول خود استفاده میکنند و به همین ترتیب همه حوزههای دیگر هم تحت تاثیر قرار میگیرند. زمانی هم که نرخ ارز بالا میرود قیمتها نیز متناسب با آن افزایش پیدا میکند، اما زمانی که این نرخ پایین میآید قیمتها متناسب با آن پایین نمیآید و اصطلاحا قیمتها در اینجا چسبندگی دارد.
بغزیان با بیان اینکه دکترین افزایش تورم در نرخ ارز مدتها است که منسوخ شده، گفت: تورم خود ناشی از نرخ ارز است زمانی که نرخ ارز تغییر کند تورم اتفاق میافتد و زمانی که تورم اتفاق میافتد نرخ ارز بالا میرود که این یک دور باطل است. دولتها باید نرخ ارز را مدیریت کنند همانند آنچه که در سایر کشورهایی همچون عربستان، امارات و آمریکا اتفاق میافتد. این کشورها نرخ ارز شناور را مدیریت میکنند و با آن بازی نمیکنند و نمیآیند به خاطر مسائل سیاسی نرخ ارز را دست کاری کنند. به همین خاطر است که نرخ ارز کشورها نسبت به دلار ثابت مانده است.
با این حال برخی از اقتصاددانان معتقد به اصول بازار آزاد ارتباط تورم با نرخ دلار را رد می کنند و حتی چه بسا افزایش نرخ دلار را باعث شکوفایی در تولیدات داخلی و رونق صادرات می دانند. سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی در مورد احتمال افزایش نرخ تورم در پی نوسانات نرخ دلار طی چند ماه اخیر به ایسنا گفته بود: برخی استدلالاتی که در مورد ارتباط نرخ تورم و نقدینگی میشود، بعضا اشتباه است؛ چرا که اساسا با شرایط اقتصادی ایران هماهنگ نیستند. در کشور ما دلار یک مسئله سیاسی است؛ ضمن اینکه وقتی عده ای می گویند قیمت دلار باید با نرخ تورم و رشد نقدینگی هماهنگ شود، آنان طرف عرضه را ثابت فرض میکنند؛ در حالی که این اشتباه است؛ چرا که مثلا درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۹۶ حدود ۲۰ میلیارد دلار بیشتر از سال ۱۳۹۴ بود که این افزایش قیمت حتما روی قیمت دلار اثر میگذارد.
لیلاز با بیان اینکه در علم اقتصاد هیچ رابطه مستقیمی بین افزایش نرخ ارز و تورم وجود ندارد اظهار کرد: در سال ۱۳۹۱ نرخ دلار در ایران حدود ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کرد، اما نرخ تورم حدود ۳۴ درصد بود؛ این نشان می دهد که این دو مقوله اساسا هیچ ارتباطی با هم ندارند. در سایر نقاط دنیا هم اثبات شده است که این دو مقوله هیچ رابطه مشخصی با یکدیگر ندارند. از سوی دیگر هشت درصد از تولید ناخالص داخلی از طریق واردات تامین می شود و در این حالت اگر قیمت تمام شده واردات صد در صد افزایش پیدا کند تنها هشت درصد تورم ایجاد می کند.
این اقتصاددان در ادامه البته فرضیات خود در مورد عدم وجود نسبت قطعی بین افزایش نرخ ارز و تورم را منوط به ثابت بودن سایر عوامل دانست!
همه اینها در حالی است که در کمتر از ۵۰ روز گذشته که نرخ ارز به صورت جهشی بالا رفت، سایر بازارها دستخوش تحولات محسوسی شدند. ملموس ترین آنها هم بازار موبایل و لوازم مخابراتی و مسکن بود. اولی به عنوان یک کالای کاملا وارداتی و مبتنی بر ارز خارجی و دومی به عنوان یک کالای سرمایه ای و مطمئن برای فرار از سقوط ارزش سرمایه ها. به نظر می رسد رونق گرفتن سفته بازی در بازار مسکن خود می تواند به عنوان متغیر مستقلی بر سایر قیمت ها مخصوصا در شهرهای بزرگ اثر بگذارد، چرا که در کلانشهرها معمولا درصد زیادی از شهروندان در مساکن اجاره ای سکونت دارند که با افزایش اجاره ها (که در ایران حدود ۳۰ درصد از درآمد خانوارها صرف آن می شود) احتمالا سایر حوزه ها هم دستخوش تغییراتی شود.
گفتنی است، مطابق با آمارهای مرکز آمار ایران، نرخ تورم خانوارهای شهری در کل کشور در اردیبهشت ماه امسال (۱۳۹۷) نسبت به فروردین ماه همین سال رشدی ۱، ۱ درصدی داشته است. تورمی که احتمالا به دلیل نوسانات نرخ ارز در همین ماه رخ داده است!