تا جایی که قادر باشیم به شرکتها کمک میکنیم در ایران بمانند
دیپلماسی شرکا در پساخروج
سفرا و نمایندگان تجاری چهار کشور خارجی از آرایش اقتصادی کشورشان در پساخروج با «دنیای اقتصاد» به گفتوگو نشستند. برآیند صحبتهای سفرای سه کشور اتریش،انگلیس و چین و رایزن تجاری و صنعتی دولت فدرال آلمان نشان میدهد که به لحاظ سیاسی عزم تمام کشورها برای توسعه همکاری با ایران جزم است. در همین راستا برخی از آنها تمایل به حضور بلندمدت اقتصادی در ایران دارند و برخی دیگر در کوتاهمدت میخواهند همکاری خود را با ایران به سرانجام برسانند. اراده سیاسی کشورهای اروپایی به لحاظ توسعه همکاری اقتصادی با ایران را میتوان در مشوقهایی که برای شرکتهای کوچک و متوسط خود در صورت همکاری با ایران در نظر گرفتهاند، شاهد بود. در عین حال رفتارشناسی شرکتهای اروپایی برای ورود به بازار ایران در شرایطی که محدودیتهای اعلام شده از سوی آمریکا تا چند ماه آینده اجرایی خواهد شد، نشان میدهد که در وضعیت کنونی شاهد سه نوع برخورد از سوی بنگاههای کوچک و متوسط و نگرش کشورهای خارجی هستیم. برخورد اول مربوط به کشورها و بنگاههایی است که با قاطعیت رای به ماندن در ایران دادهاند. آنها به صراحت به تداوم همکاریهایشان با ایران اشاره دارند. برخورد دوم مربوط به کشورهایی است که ماندگاریشان در ایران را محدود به شرکتهای خاص کردهاند. اما همچنان امیدوارند که بتوانند شرکتهای بیشتری را جذب بازار ایران کنند. برخورد سوم نیز به شرکتهایی تعلق دارد که شانس همکاری آنها با ایران، بهرغم اراده سیاسی دولتهایشان برای حفظ رابطه اقتصادی، پایین است. این شرکتها شاید نتوانند کمکی به تقویت روابط اقتصادی کنند، ولی حمایتهای سیاسی دولتهایشان میتواند موجب تعدیل ریسکهای حاصل از تحریمهای آمریکا شود. البته اروپاییها بارها اعلام کردهاند که در برجام باقی میمانند و ایران را از این معاهده منتفع خواهند کرد و به این منظور در دو حوزه «نقلوانتقال مالی» و «طراحی مسیر همکاری شرکتها با ایران» مشوقهایی را در نظر گرفتهاند که محقق شدن آن میتواند امیدواری را به بخشخصوصی ایران بازگرداند. بخشخصوصی ایران که عمدتا طرف معامله این دست از بنگاههای اروپایی است از تریبونهای مختلف برای همکاری اعلام آمادگی کردهاند. به همین منظور نیز هفته گذشته در همایشی بزرگ متشکل از نمایندگان ۱۰۰ کشور خارجی و مقامات بلندپایه دولتی به میزبانی بخشخصوصی شاهد رایزنیهای دوره جدید برجام بعد از خروج آمریکا بودیم و در حاشیه این همایش، با چهار نماینده خارجی حاضر به گفتوگو نشستیم. از آنها در مورد چشمانداز همکاری اقتصادی با ایران در دوره جدید پس از خروج ترامپ و راهکارهای تسهیلکننده بهمنظور گسترش همکاریهای اقتصادی بخشخصوصی ایران و شرکتهای کوچک و متوسط خارجی پرسیدیم.
امیدواری اتریشیها
اشتفان شولتز، سفیر اتریش در تهران در پاسخ به «دنیای اقتصاد» به تمرکز ایران بر توان بخشخصوصی اشاره دارد. موضوعی که او بهعنوان نقطه قوت اروپا از آن یاد میکند. او در این باره چنین میگوید: نکته مهم در چنین رویکردی توانمندسازی جوانان است. به این معنی که با ارائه نگاه لازم، به آنها برای تاسیس شرکتهایشان، کمک کنند. در درجه دوم نیز تقویت رقابت شرکتهای تاسیس شده حائز اهمیت است. او ادامه میدهد: رقابت، محور تجربه موفق اروپا است. اگر این موارد را در کنار هم قرار دهید میبینید که شراکت، آموزش و توسعه ظرفیتها، کانون همکاریهای اروپا و ایران خواهد بود. ما در این حوزهها تجربیات قابلتوجهی داریم. در دهه ۱۹۹۰ میلادی با استفاده از همین شیوه،اقتصاد اروپای مرکزی و اروپای شرقی را دگرگون کردیم و در سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم (سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰) به توسعه اقتصادی کشورهای حوزه دریای خزر نظیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان، همچنین گرجستان کمک کردیم تا اقتصاد قدرتمندی با تکیه بر بخشخصوصی بنا کنند. این همان رویکردی است که اکنون باید در پیش بگیریم تا به شکوفایی ایران و اروپا بینجامد.» شولتز، اروپا را هم قربانی خروج یکجانبه ترامپ از برجام میداند و کاهش بیش از ۱۰ میلیارد دلاری حجم تجارت اروپا سال آینده را با توجه به این موضوع، پیشبینی میکند. بنابراین به گفته او، اروپا مشتاق است که راهی برای حفظ ارتباط بانکی و مالی با ایران بیابد. اما این سفیر اروپایی درخصوص بخشخصوصی کشورش سخنی نمیگوید. اما با بیان اینکه «یک شرکت اتریشی همین حالا در بحبوحه این شرایط دشوار، درحال احداث تاسیسات تولیدی در ایران است»، نشان میدهد که به آینده همکاری دوجانبه امیدوار است. هرچند فرصتهای شکوفایی برای شرکتها محدود و خاص میداند، ولی بر این باور است که باید به سمت توسعه این فرصتها حرکت کرد. شولتز میگوید: «ما باید به ایران برای بهبود شرایط کسبوکار شرکتهای خارجی کمک کنیم. شرکتهای متوسط و کوچک نمیتوانند فرصتها را شکار کنند. آنها در درازمدت به بازارها وارد میشوند و نیازمند بستر قانونی لازم هستند تا در برابر ریسکهایی که ممکن است در بازار ایران به آنها تحمیل شود، محافظت شوند.» در واقع، شرکتهای کوچک و متوسط به واسطه محدودیتهایشان نمیتوانند بازارها و فرصتها را شناسایی کنند. چون پشتوانه پژوهشی آنها قوی نیست. از اینرو چنانچه ایران بخواهد با این گروه از شرکتها وارد همکاری شود، نیاز است دولتهای اروپایی بخشی از خواسته شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی را برای ارزیابی پروژهها پوشش دهند. در همین راستا شنیدهها حاکی از آن است که کشورهای اروپایی برای جبران این ضعف، در ارزیابی پروژههای ایرانی به این شرکتها کمک کنند. پروژههای ایرانی اغلب بزرگ و متوسط هستند و از اینرو شرکتهای خارجی برای ارزیابی آنها به حمایت دولتهایشان نیاز دارند. در واقع این خبر حکایت از نقش واسطه ای دارد که دولتهای اروپایی برای کمک به ارزیابی پروژههای ایرانی به بنگاههای کوچک و متوسط خود ارائه میدهد. سفیر اتریش در ایران در انتهای صحبتهای خود نیز اعلام میکند: «همین حالا قوانین بانکی لازم برای حفظ دسترسی به نقلوانتقال مالی بینالمللی درحال تدوین است و این موضوع بهطور حتم به فعالیت شرکتها در فضای کسبوکار ایران کمک خواهد کرد.»
انگلیس خواهان همکاری بلندمدت
راب مکر، سفیر انگلستان در تهران در پاسخ به «دنیای اقتصاد» از حمایت کشورش برای همکاری شرکتهای انگلیسی با ایران در صورت تمایل خودشان، سخن میگوید و عنوان میکند که کشورش تمام تلاش خود را برای تسهیل ارتباط مالی شرکتهای انگلیسی با ایران به کار خواهد بست.» او شرایط را برای همکاری شرکتهای کوچک و متوسط انگلیسی با ایرانیها مساعدتر میداند. چراکه شرکتهای بزرگ در معرض ریسکهای بیشتری قرار دارند. همچنین به تلاش اروپا برای یافتن راههای مقابله با موانع موجود اشاره دارد. در عین حال سفیر انگلیس در تهران این موضوع را هم یادآور میشود: «در این برهه نباید انتظار داشته باشیم انگلستان یا اروپا راهحل کاملی به ایران ارائه کند، بلکه ایران و اروپا باید بتوانند در درازمدت با هم همکاری کنند تا از تمام امکانات موجود بهره ببرند و منافع دو طرف را تامین کنند.»
چینیها میمانند
پانگ سِن، سفیر چین در تهران هم در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به سابقه همکاریهای این کشور با ایران اشاره دارد و بار دیگر تاکید میکند که این ارتباط را حفظ خواهد کرد. او میگوید: «در سالهای گذشته همواره بهرغم تحریمها و محدودیتهایی که برای فعالیت در ایران وجود داشته، چین در برابر فشارهای آمریکا علیه ایران ایستادگی و همکاری خود را با ایران حفظ کرده است. در این برهه مسلما تحریمهای آمریکا همکاری ما و ایران را مشکل خواهد کرد؛ اما تلاش میکنیم ارتباط نزدیک با شرکا و دوستان ایرانی خود را حفظ کنیم تا بر موقعیتی که ایالاتمتحده پدید آورده غلبه کنیم و در همه زمینهها به همکاری خود ادامه دهیم.» پانگ سِن نیز برای اثبات ادعایش عنوان میکند: «درحالحاضر پروژههای متعددی در بخش دولتی و خصوصی ایران برای همکاری با چین در جریان است. اخیرا آقای روحانی در تعامل با رئیسجمهور چین به توافقاتی در جهت همکاری اقتصادی دست یافتهاند. قرار بر این است که وزارتخانههای مختلف در دو کشور تلاش کنند تا توافقاتی که بین دو رئیسجمهور ایجاد شده را به مرحله اجرا درآورند و همکاریهای موجود را تا حد ممکن ارتقا دهند.» خبرها حاکی از آن است که یکی از توافقات بین ایران و چین که درحال پیگیری است، بهرهمندی بیشتر ایران از فاینانسهای چینی با اتکا به فروش نفت است.
خط ویژه آلمان برای ایران
داگمار فن بناشتاین، رایزن تجاری و صنعتی دولت فدرال آلمان در تهران هم در مورد اقدامات کشورش برای توسعه همکاری با ایران در شرایط پساخروج توضیح داده است. بهعنوان مثال، وزارت اقتصاد آلمان یک هاتلاین (خط ویژه) برای ارتباط شرکتهای آلمانی با ایران ایجاد کرده است. با این حال، او عنوان میکند: «بسیاری از شرکتهای آلمانی حضور عمیق و گستردهای در بازار آمریکا دارند. این حضور نیز تنها در سطح شرکتهای بزرگ نیست. بلکه شرکتهای کوچک و متوسط هم که تامینکنندگان این شرکتهای بزرگ هستند در آمریکا حضور دارند.» البته این مقام اروپایی، عنوان میکند که گروه دیگری از شرکتها همچنان بازار ایران را ترجیح میدهند و به ادامه فعالیتشان در ایران میپردازند. داگمار فن بناشتاین همچنان امیدوار است که بتواند با ارائه مشاوره به شرکتهای آلمانی آنها را به همکاری با ایران ترغیب کند. او به «دنیایاقتصاد» میگوید: «دولت آلمان برنامههایی در دست دارد، اما درحالحاضر شرایط برای دولت آلمان هم بسیار دشوار است؛ زیرا بسیاری از شرکتهای آلمانی حضور عمیق و گستردهای در بازار آمریکا دارند. حتی شرکتهای متوسط و کوچک هم اغلب تامینکنندگان شرکتهای بزرگتر هستند و بنابراین فعالیت در ایران آنها را در معرض خطر تحریم قرار میدهد. بهطور نمونه، میتوان شرکتهای خودروسازی را در نظر گرفت.
SMEها معمولا شرکتهای بزرگ را دنبال میکنند و در بازارهایی وارد میشوند که شرکتهای بزرگتر هم حضور داشته باشند؛ اغلب این شرکتها هم در بازار آمریکا حضور دارند. بنابراین شرکتهای متوسط و کوچک آلمانی هم اغلب در بازار آمریکا فعالیت میکنند. اما باز هم جای امیدواری هست.» او ادامه میدهد: «حضور من در تهران نشانه این است که میتوان در همین شرایط هم امیدوار بود و فعالیت کرد. من میکوشم به شرکتهای آلمانی کمک کنم که در ایران بمانند و فعالیت موفقیتآمیزی در اینجا داشته باشند.» اگرچه داگمار فن بناشتاین به سختی کار هم اشاره میکند، ولی میگوید: «دولت آلمان میکوشد به شرکتها در زمینه همکاری با ایران کمک کند. بهعنوان نمونه، وزارت اقتصاد آلمان یکهات لاین (خط ویژه) برای ارتباط شرکتهای آلمانی با ایران ایجاد کرده است. با این حال درحالحاضر ریسکهایی در این زمینه وجود دارد، اما ما باید تمام تلاش خود را صرف کنیم تا آنچه به ظاهر ممنوع است را عملی سازیم. ما به این شرکتها مشاوره و کمکهایی ارائه میکنیم، اما نمیتوانیم چشمانمان را بر این حقایق ببندیم.» او عنوان میکند که شرکتهای آلمانی برای ورود به بازار ایران با این سوالات روبهرو هستند که کدام بازار بزرگتر است، بازار ایران یا بازار آمریکا؟ بازار آمریکا بازاری توسعه یافته است و شمار زیادی از شرکتهای آلمانی در این بازار فعالیت میکنند. بنابراین در برخی موارد شرکتها فارغ از تمایل و منافع خود، ناچارند ایران را ترک کنند.» او صحبتش را اینطور خاتمه میدهد: «ما تا جایی که قادر باشیم به شرکتها کمک میکنیم در ایران بمانند و شرکتهای زیادی هستند که ترجیح میدهند در اینجا به فعالیتشان ادامه دهند، اما شرایط درحالحاضر پیچیده و دشوار است. ما تسلیم نخواهیم شد و امیدوارانه ادامه خواهیم داد.»