تاریخچه پول در ایران
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تاریخما؛ در بیشتر کشورهای شرقی و آسیایی، فلزی که در مبادلهی کالا از آن استفاده میشد، حلقهای شکل بود. و در سه هزار سال پیش از میلاد از آن استفاده میکردند که میتوان آن را قدیمترین وسیلهی مبادله، پیش از اختراع سکه، دانست. در کاوشهای شوش حلقههایی از ویرانههای معابد، از دوهزار سال قبل از میلاد، به دست آمده است. استفاده از فلزات سبک وزن و کم حجم و گرانبها، که معاملات را سهل و ممکن میساخت، مورد قبول عامه قرار گرفت. بدین ترتیب مرحلهی پیدایش پول آغاز شد.
واژهی پول
پول از کلمهی یونانی Obolos گرفته شده و آن سکهای بود برابر یک ششم درهم یا دراخم. کریستین سن معتقد است کلمه “پول” در زمان اشکانیان به ایران راه یافته است.
“سکه” نام دستگاه آهنینی بود که برای مهر زدن بر پولهایی که در میان مردم رایج و با آن معامله میکردند، به کار میرفت. بعدها آن را اثر مهری مینامیدند که روی سکههای حک میشد.
بنابراین سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت، یا حکومتی که عیار و وزن آن و ارزش آن را تعهد میکند، قید شده است.
سکه در ایران در دوره ی هخامنشی
بیشک پیش از دولت هخامنشی و تصرف لیدی در سال ۵۶۴ قبل از میلاد ایرانیان به اختراع پول اقدام کرده و در کشور خود رواج داده بودند. پس از سقوط لیدی به دست کوروش، “یونا” یکی از ساتراپنشینهای هخامنشی شد که در “ساردس” کارگاه ضرب سکه بود و در زمان کوروش کبیر خشایارشاه و کمبوجیه در آن ضرب سکه میکردند.
داریوش بزرگ سومین شاهنشاه هخامنشی (۵۲۱-۴۸۵ قبل از میلاد) بر آن شد پولی ضرب کند که در همه جا پذیرفته شود و در سراسر کشور اعتبار داشته باشد و بر خلاف مسکوکات قبلی فقط ارزش محلی نداشته باشد. زیرا سکههایی که در آن زمان در ایران رواج داشت، هیچیک از آن شاهنشاهان هخامنشی نبود
نخستین سکهای که از آن زمان باقی مانده سکه داریوش است که شهرت جهانی دارد. این سکه را یونانیها “دریکوس” یعنی “داریوش” مینامند که آن را نباید با کلمهی زرینه و درینه یکی تصور کرد. سکهی داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچیک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازهی داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازهی داریوش سکهی نقره بزنند، چرا که ضرب سکهی طلا در انحصار مرکز بود. نخستین سکهی داریوش احتمالا در سال ۵۱۶ قبل از میلاد ضرب شده است.
پس از فتح یونان به دست سپاهیان ایران و اختلاط ایران و یونان، واژهی درم در ایران متداول شد که اصل آن دارشم (دراخم) یونانی است و ایرانیان آن را درم گفتند که نام پول بود و اعراب بعدها این واژه را از ایرانیان اقتباس کردند. از مسکوکات دورهی هخامنشی، به جز دریک شکل یا سیکل، درم؛ کرشه را میتوان نام برد. واحدهای کوچکتر مسکوک زر، نیمستاتر و یکسومستاتر نامیده میشدند.
سکه در دورهی اشکانی
با غلبه اسکندر بر ایران سکههای طلا کمیاب و از جریان خارج شد. در آن زمان دیگر در ایران طلا ضرب نمیشد. سلوکیها در معاملات داخلی خود سکههای نقره به کار میبردند و اشکانیان نیز به تقلید از سلوکیان از پول نقره استفاده میکردند. اشکانیان از نقره و مس و مفرغ نیز سکه میزدند. جنس برخی از این سکهها از برنج بود که روی آن لعابی از مس داده بودند.
سکههای این دوره دو نوع بود: نوع اول مسکوکات نقرهی چهاردرخمی با تعدادی مسکوک مسی؛ و نوع دوم یکدرخمی نقره و مسکوکاتی از مس. نوع اول سکهها در شهرهای یونانینشین و نوع دوم در مراکزی که تحت حکمرانی مستقیم پارتها بود، ضرب میشد.
مسکوکات دورهی صفوی
سکههای عصر صفوی از طلا، نقره و مس بود. سکههای زمان شاه عباس “عباسی” نامیده میشد. این سکهها نخست از جنس نقره بود. هر پنجاهعباسی را یک “تومان” میگفتند، که دههزار دینار قیمت داشت. در این دوره مسکوک طلا وجود نداشت. فقط سکههای طلا را که “شاهنشاه” نام داشت، هنگام جلوس شاه بر تخت سلطنت و در جشن نوروز ضرب میکردند. این سکهها در میان مردم رواج نداشت و آن را اشرافی نیز میگفتند. علت این نامگذازی بهای زیاد آنها بود.
سکههای رایج این دوره “غزبیگی” یا “غازبیگی” برابر پنجدینار یا یکدهم شاهی؛ “بیستی” معادل بیستدینار یا دوپنجم شاهی؛ “پول سیاه” یا “قراپول” معادل بیستوپنج دینار یا نیمشاهی؛ “شاهی” معادل پنجاه دینار؛ و “عباسی” معادل دویست دینار یا چهارشای بود. تا انتخاب ریال به منزلهی واحد پول در ایران، در سال ۱۳۰۸ شمسی و حتی سالها بعد از آن، از این واحدهای پولی استفاده میشد.
پس از صفویه نیز از این مسکوکات استفاده میکردند. در دورهی نادشاه واحد پولی به نام “نادری” وجود داشت، که ارزش آن دهشاهی بود.
مسکوکات دورهی قاجاریه
واحد اصلی پول قاجار تومان، قران و شاهی بود. تومان واژهی ترکی ایغوری است به معنی دههزار که در تقسیمات لشکری هر دههزار سرباز تومان و فرماندهی آنها امیرتومان نامیده میشد. تا پیش از قاجار از این واحد پولی استفاده نمیشد. در دورهی مغول دههزار دینار را برابر تومان میدانستند. کسروی یکتومان مغول را برابر صدهزار تومان امروز میداند. تونان طلا اولین بار در زمان فتحعلیشاه قاجار ضرب شد.
وزن آن در ۱۲۲۴ قمری (۱۱۸۸ شمسی) یکمثقال و یکششم مثقال بود. در سال ۱۲۹۸ قمری در زمان ناصرالدینشاه، وزن طلای تومان کاهش یافت و ارزش آن برابر دهقران نقره یا دههزار دینار شد. اما سکهای به نام دینار وجود نداشت. در سال ۱۳۰۸ شمسی که آحاد پول ایران تغییر کرد، تومان به معنای ده ریال شد که هنوز هم این لفظ رایج است.
در زمان فتحعلیشاه، سکهی نقرهی جدید، یعنی “قران” متداول شد، که معادل یکدهم تونان و پنجعباسی یا بیستشاهی بود. در این زمان شاهی به صورت سکهی مسی در آمده بود. بنابراین سه شکل سکه در ایران رایج بود: تومانهای طلا، قران نقره و شاهی مسی. ولی پول رایج سکههای نقره بود.
پول دورهی قاجار تا اوایل دورهی پهلوی رایج بود. اما طلا پشتوانهی پول نبود. در سال ۱۳۰۸ شمسی طلا پشتوانهی پول شد. مسکوک نقرهی یکریالی به نمایندگی ریال طلا در کشور رایج و قران برچیده شد؛ مسکوک نقره، نیمریالی، دوریالی و پنچریالی شد.
ریال در اصل واژهی اسپانیایی است و آن نام سکهی نقرهای رایج در آن سرزمین بود که به معنی “شاهی” است. این واژه مترداف “رویال” (Royal) انگلیسی و “رگالیس” لاتین است که آن هم به معنای شاهی است و از ریشه “رکس” (Rex) یعنی شاه است.
از مسکوکات قانونی طلا در ایران در دورهی رضاشاه، سکهی پهلوی است که بر اساس قانون مصوب سال ۱۳۱۰ شمسی در مجلس شورای ملی، که برای تعیین واحد و مقیاس پول ایران به تصویب رسید، سکه پهلوی طلا به ارزش صدریال ضرب شد. این سکه دارای عیار ۹۰۰ در هزار بود و با عکس شیر و خورشید و پادشاه مزین شده بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ در بهار ۱۳۵۸ سکهی طلای ایرانی ضرب شد که به نام “بهار آزادی” که دارای همان عیار پهلوی است. مسکوکات ریال نیز در این دوره ضرب و اسکناس نیز مانند زمان پهلوی منتشر شد.
نشر اسکناس
مدیریت بانک در ایران را ایران شناسان بنام نظیر هوتم شیندلر و ژوزف رابیو بر عهده داشتند. با ابتکار رابیو بانک شاهنشاهی اقدام به چاپ اسکناسهای کوچک کرد و هم از این راه وارد زندگی روزمره مردم شد و سود سرشاری کسب کرد. اسکناس در آغاز قرار بود با پشتوانهی طلا چاپ شود، اما بعدها با پشتوانهی نقره به چاپ رسید و نیز میبایست پشتوانه طلا برابر هفتاد درصد اسکناسهای در گردش باشد که بعدها به رقم پنجاه درصد و پس از آن به سی درصد تبدیل سد؛ که در حقیقت هفتاد درصد اسکناسها یدون پشتوانه بود، که این کار سود سرشاری برای بانک در بر داشت.