آمار تکاندهنده: 53 درصد فقرا شاغلند
به گزارش اقتصادنیوز، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در اظهارنظر کارشناسی درباره «طرح حمایت از شاغلین فقیر و بیکاران»، به آسیبشناسی این موضوع پرداخته است. بر اساس گزارش این مرکز، اشتغال ناقص، درآمد پایین و عدم پوشش بیمهای، سه عاملی هستند که بخشی از شاغلان را به سمت فقر هول دادهاند.
عوامل ضعف رفاهی شاغلان
آخرین آمارهای بیکاری مربوط به تابستان ۹۷ است که نشان میدهد نرخ بیکاری جوانان ۲/ ۲۷ درصد بوده و در کنار آن نرخ مشارکت نیروی کار، ۴۰ درصد گزارش شده است. از ویژگیهای دیگر بازار کار ایران در حال حاضر، افزایش میانگین سنی جمعیت شاغل، عدم توازن منطقهای بیکاری، افزایش عدم تطابق شغلی و روند فزاینده اشتغال ناقص است. در کنار اینها باید پدیدههایی نظیر شاغلان فقیر، دستمزد پایین و اشتغال غیررسمی را نیز قرار داد که روند فزایندهای را طی میکنند. مطالعات ثابت میکنند که داشتن شغل، لزوما نمیتواند خانوار را از خط فقر نجات دهد. مطالعه مجید عینیان و داوود سوری نشان میدهد که ۵۳ درصد از خانوارهای فقیر، دارای سرپرست شاغل هستند. در واقع بیش از نیمی از خانوارهای فقیر درآمد دارند، اما اشتغال ناقص و درآمدکم آنها را به خانوارهای فقیر تبدیل کرده است. همچنین بررسی انجام شده حاکی از این است که ۶۱ درصد از سرپرستان خانوارهایفقیر شاغل، در بخش مشاغل مزدوحقوقبگیر بخش خصوصی فعالیت دارند. در مقابل خانوارهای فقیر با سرپرست شاغل در بخش عمومی، تنها ۵/ ۳ درصد از خانوارهای فقیر شاغل را شامل میشوند. این دادهها نشان میدهد که کارکنان بخش عمومی سهم بسیار ناچیزی در میان کل خانوارهای فقیر کشور دارند و این در تضاد کامل با غالب سیاستهای حمایتی دولت قرار میگیرد که کارکنان دولت را در صف اول دریافت یارانه و حمایتهای خود قرار میدهد.
اشتغال ناقص: افراد دارای اشتغال ناقص شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع، حاضر در سر کار یا غایب موقت از محل کار بوده، به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از ۴۴ ساعت کار کرده، خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند. نرخ اشتغال ناقص کشور از سال ۸۴ تا ۹۶، بین ۴/ ۶ درصد تا ۴/ ۱۰ درصد در نوسان بوده است که البته در طول سالهای اخیر در یک روند صعودی قرار گرفته است و ماکزیمم سهم اشتغال ناقص در سال ۹۶ ثبت شده است. در تابستان ۹۷ نیز سهم اشتغال ناقص ۱۰ درصد گزارش شده است. نرخ اشتغال ناقص در بینمردان بیشتر از زنان است و در گروههای سنی جوان بالاتر از سایر گروههای سنی است.
دستمزد پایین: یکی دیگر از مهمترین علل وجود شاغلان نیازمند حمایت، دریافت دستمزدهای پایین است. برای بررسی این موضوع، مرکز پژوهشهای مجلس آمار کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر را(مربوط به سال ۱۳۹۳) بررسی کرده است. بر اساس دادههای ارائه شده، کارگران در ۱۹۸ بنگاه صنعتی کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در ماه دستمزد دریافت میکنند. این آمارها تایید میکنند که بخشی از کارگران شاغل در کارگاههای صنعتی زیرخط فقر و با دستمزد پایین مشغول به کار هستند و به لحاظ میزان درآمد، تفاوت قابل توجهی با بیکاران ندارند.
عدم پوشش بیمهای: مطالعات نشان میدهد حدود ۴۰ درصد از فقرا دارای سرپرستان خارج از بازار کار هستند. در این گروه از خانوارها، سن سرپرست خانوار ۶۸ سال است، بنابراین عمده دلیل فقر این خانوارها میتواند ناشی از بازنشستگی یا از کارافتادگی باشد. در اینجاست که نقش بیمه در حمایت از این افراد میتواند بسیار بااهمیت باشد. با این حال، بخش زیادی از نیروی کار فعلی کشور تحت پوشش بیمه نیستند. آمارها نشان میدهد که طی سالهای ۸۴ تا ۹۵، درصد شاغلان بیمه شده از ۳۱ درصد به ۴۱ درصد افزایش یافته است و بهطور متوسط در این دوره، ۳۷ درصد از شاغلان بیمه بودهاند. آمارها نشان میدهد که در سال ۹۱ حدود ۳۴۰ درصد از شاغلان اضافه شده بیمه بودهاند؛ در حقیقت در این سال بخشی از شاغلان غیررسمی نیز به لیست شاغلان رسمی اضافه شدهاند. این اتفاق در برخی سالهای دیگر نیز رخ داده است. اما بر اساس آخرین آمار اعلام شده، در سال ۱۳۹۶ از بین ۷۹۰ هزار نفری که به تعداد شاغلان افزوده شده است، ۸ درصد آنها یعنی ۷۰ هزار نفر دارای بیمه هستند. مرکز پژوهشهای مجلس معتقد است که عوامل متعددی در فاقد بیمه بودن افراد موثر است که عمده دلیل آن را میتوان در ناآگاهی افراد، دستمزدهای پایین و عدم وسع مالی جهت پرداخت حق بیمه و تلقی متفاوت تامین اجتماعی برای افراد، خلاصه کرد.
اهمیت موضوع
آمارها بیانگر آن است که در حال حاضر جمع کثیری از شاغلان در تامین نیازهای اساسی و حداقل معیشت دچار مشکل هستند. با اینکه این افراد طبق تعاریف شاغل به حساب میآیند اما در تامین زندگی تفاوتی با یک فرد بیکار شاید نکنند و نیازمند حمایت هستند. این شواهد نشان میدهد که در تشریح وضعیت بازار کار نمیتوان صرفا به شاخصهای رسمی بازار کار بسنده کرد، زیرا با فرض ایجاد اشتغال و شاغل شدن افراد و بهبود روند شاخصهای فوقالذکر نمیتوان ادعا کرد که چالشهای بازار کار مرتفع شده؛ زیرا این اطمینان وجود ندارد که با ایجاد شغل، یک فرد امکان تامین حداقل معیشت را داراست یا خیر. مرکز پژوهشها تاکید دارد در این شرایط، حساس کردن برنامهریزان و سیاستگذاران به سطح معیشتی شاغلان و ارائه راهکار حمایتی برای بهبود وضعیت معیشتی آنان میتواند بسیار راهگشا باشد و توجه صرف به اشتغالزایی نمیتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.