نظم اقتصادی جهان پساکرونا به روایت نوبلیستها و متفکران اقتصاد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شفقنا؛ در شرایطی که اقتصاد جهان درگیر عدمقطعیتهای رادیکال درباره زمان بازگشایی مشاغل، عادی شدن شرایط، آغاز دوباره سفرها، کافی بودن یا نبودن کمکهای بانکها و دولتها برای غلبه بر تبعات اقتصادی کرونا و مسایلی از این دست است، آگاهان بر این باور هستند که تنها یک موضوع روشن در این روزها وجود دارد، وآن هم چیزی نیست، مگر این واقعیت قطعی که پاندمی کرونا منجر به تغییرات دائمی در سپهرهای سیاسی و اقتصادی دنیا خواهد شد.
چند متفکر و اقتصاددان نوبلیست به فارینپالیسی گفتهاند که نظم اقتصادی جهان بعد از کرونا به شدت متفاوت از امروز خواهد شد.
در این زمینه جوزف ای.استیگلیتز با اشاره به اینکه «پیش از این اقتصاددانان معتقد به جهانیسازی، سیاستهای کشورها در زمینه امنیت غذایی و انرژی را به شوخی میگرفتند» میگوید که دنیای آینده متفاوت خواهد بود: «از نظر اقتصاددانان در شرایط بحرانی میشد به کشورهای دیگر متوسل شد. اما کرونا نشان داد که هر کشوری باید منابع لازم را خودش تهیه کند. یعنی دوباره اهمیت مرزها را یادآوری کرد و تاکید کرد که هنوز واحد اساسی سیاسی و اقتصادی دولت- ملت است». استیگلیتز ضمن ناکارامد دانستن سیستم تامین جوامع مختلف در شرایط بحرانی که در مواجهه با اختلالی غیرمنتظره خرد شد، میگوید «سیستم اقتصادی بعد از کرونا باید جهانیسازی اقتصادی را همراه با جهانیسازی سیاسی پی بگیرد، و تا آن زمان هم کشورها باید بتوانند توازنی میان جهانیسازی و خوداتکایی ایجاد کنند».
رابرت جی شیلر نیز بر این باور است که جهان این روزها در شرایط جنگی به سر میبرد و بنابراین مثل تمام شرایط جنگی امکان و لزوم انواع تغییرات وجود دارد. این متفکر شناختهشده انتشار روایاتی متعدد درباره درد و رنج و قهرمانی در مواجهه با ویروس کرونا را نشانههای این شرایط جنگی عنوان کرده و میگوید که جنگ مشترک جهان باعث بروز همدردی و صمیمیت میان مردم کشورهای پیشرفته و فقیر شده است. این صمیمیت از نگاه این متفکر «دریچهای است برای متوقف کردن روند نابرابری، از طریق ایجاد نهادها و مؤسسات بینالمللی ماندگار که پس از بحران هم صمیمیت ایجاد شده را پابرجا نگه دارند».
گیتا کوپیناس اما تغییرات بعد از کرونا را موجب ایجاد این نگرانی میداند که سیاستمداران از ترس و رعب اجتماعی در جهت مطامع خود بهرهبرداری کنند. مدیر سازمان بهداشت جهانی میگوید که خطر واقعی، سو استفاده سیاستمداران از ترس جوامع و بهرهبرداری سیاسی از این ترس است: «این نگرانی وجود دارد که محدودیتهای موجود ادامه یافته و جلوی حرکت مردم به بهانه بهداشت عمومی گرفته شود».
کارمن رینهارت هم همزبان با بسیاری از متفکرین جهانی شرایط جدید را میخی دیگر بر تابوت جهانیسازی میداند: جهانیسازی که در زمان بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ با آسیب مواجه شد و تاثیراتش را در مواردی چون بحران بدهی اروپا، برگزیت و جنگ تجاری ایالات متحده و چین دیدیم، تحت تاثیر این بحران جدید شاید به حال احتضار بیفتد. آزادیهای مدنی نیز همینطور. در دنیای مدرن، از بحران ۱۹۳۰ به اینسو مدام در بحرانها دیدهایم که هر بحرانی باعث افزایش پیشفرضهای حاکمیتی، جلوگیریاز توسعه اقتصادی و ظهور و تحکیم پوپولیسم میشود. کرونا نیز بیتردید چنین عواقبی خواهد داشت.
آدام پوسن نیز باور دارد که تحت تاثیر کرونا «بدتر شدن شرایط اقتصادی» را باید انتظار داشت: «پاندمی کرونا از چند منظر به اقتصاد جهان آسیب خواهد رساند. اول این که رکود مادی به همراه خواهد داشت. ترکیبی از کاهش رشد بهرهوری و عدم بازدهی سرمایهگذاری خصوصی؛ که میتواند باعث خودداری افراد از ریسکپذیری شده و این هم به نوبه خود صرفهجویی بیشتر و کاهش تقاضا و نوآوری را در پی دارد. دومین آسیب هم افزایش شکاف بین کشورهای ثروتمند و دیگر کشورها است، یا نوعی ناسیونالیسم اقتصادی، که موجب جدایی اقتصادهای جهان خواهد شد. سومین آسیب نیز افزایش اتکای اقتصادهای در حال توسعه جهان به دلار، و البته کمظرفیتی و کشش کم اقتصاد آمریکا در این روزهای بحرانی است که میتواند منجر به نارضایتی مداوم شود.
آدام توز میگوید که تاثیرات کرونا دایمی خواهد بود و اقتصاد حداقل در کوتاهمدت به وضعیت نرمال باز نخواهد گشت: «با این که از زمان شروع بحران مدام این بحران را با بحرانهای ۱۹۱۴، ۱۹۲۹، ۱۹۴۱ قیاس کردهاند، اما باید به این موضوع توجه داشت که شوک اقتصادی اخیر بسیار عمیقتر است، و با ادامه این روند بیتردید زخمهای اقتصادی هم عمیقتر خواهد شد و به همان نسبت هم بهبودی کندتر رخ خواهد داد. با این که شرایط جدید نشان داده که در امور اقتصادی عدم قطعیتی عجیب و اساسی حاکم است و این جلوی پیشبینی اوضاع آینده را میگیرد.
از نگاه لورا داندره تایسون «از دست رفتن مشاغل» بزرگترین آسیب اقتصادی کروناست: «در روزهای بعد از پاندمی کرونا شاهد تسریع روند دیجیتالیزهشدن و اتوماسیون خواهیم شد؛ که باعث ازدیاد سرعت و شدت از بین رفتن شغلهای کممهارت، و در نتیجه افزایش نابرابری خواهد شد». «مشاغلی که حتی با بهبود اوضاع نیز بازنخواهند گشت. و این رکود اشتغال غیر استاندارد و کوتاه مدت و بردهداری مدرن را تقویت خواهد کرد».