کرونا با مشکلات دیگر ایران چه تفاوتی دارد؟
این اقتصاددان در عین حال معتقد است که ما نباید کرونا را با دیگر مسائل کشورمان یکسان در نظر بگیریم چراکه اگر بیماری فروکش کند، بنگاهها و فضای کسبوکار بهسرعت میتواند به شرایط قبل بازگردد. او در عین حال تاکید میکند که نباید انتظار داشته باشیم که دقیقاً به همان شرایط قبلی بازگردیم چون در این مدت، شرایط تغییر کرده، کرونا خود نیازهای جدیدی ایجاد کرده یا بعضی از نیازها را از بین برده است، بنابراین تغییرات مختصری خواهیم داشت، ولی وضع بازار کار میتواند خیلی سریع به حالت قبل بازگردد.
♦♦♦
درباره خسارات کرونا بر فضای کسبوکار، بحث و گفتوگو زیاد است، اما بخش مهمی از این مساله اثر خود را در بیکار شدن نیروی کار نشان داده است. کرونا چگونه به بازار کار ضربه زده و این آسیب به چه صورت رخ داده است؟
درباره بیماری کرونا، اولین موضوع قرنطینه است که به کاهش مبادلات و روابط انسانی منجر شده است. در نتیجه بسیاری از فعالیتهایی که مستلزم ارتباط با افراد یا حضور افراد در محلهای خاصی است، کاهش پیدا میکند. موضوع دیگر خطر انتقال ویروس است که طبعاً از فعالیتهای مرتبط با هر عاملی که بتواند به انتقال ویروس کمک کند، کاسته میشود. مرحله بعدی ارتباطی است که این فعالیتها با فعالیتهای دیگری دارند که به نوعی تامینکننده خدمات و کالاهای مورد نیاز آنها هستند. مثلاً اولین تاثیر کرونا بر گردشگری متضرر شدن کسانی است که مستقیماً خدمات گردشگری ارائه میکنند. اما صنایع و فعالیتهای دیگری هم هستند که به حرفههای مرتبط با گردشگری خدمات ارائه میکنند. این چرخه همینطور ادامه پیدا میکند و در نهایت بر فعالیت تمامی افراد و مشاغل تاثیرگذار خواهد بود. حتی کسانی هم که حقوقبگیر دولت هستند و در ظاهر از کرونا تاثیر نمیگیرند، با کاهش درآمدهای مالیاتی دولت در نهایت متاثر خواهند شد. بنابراین کرونا نقش گستردهای بر افزایش بیکاری و کاهش سطح فعالیتهای اقتصادی خواهد داشت.
بازار کار در چه بخشهایی بیشتر از همه بخشهای دیگر آسیب دیده است؟
بازار کار در بخش خردهفروشی آسیب بسیار جدی دیده است. این بخش به نوعی ویترین اکثر صنایع ماست. کارکنهای خود کارفرما که خدمات یا کالا به مردم ارائه میکنند، اولین افرادی هستند که آسیب دیدهاند. بخش خدمات نزدیک به 50 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) است و بیشترین نیروی انسانی را هم در خود جا داده است. آسیب شیوع کرونا بر این بخش میتواند تاثیر بسیار زیادی بر بیکاری داشته باشد.
در آمریکا آمار بیکاری ناشی از شیوع کرونا به صورت هفتگی منتشر میشود. چرا در ایران چنین امکانی وجود ندارد؟ چقدر زمان لازم است تا به آمار دقیقی از این موضوع دست پیدا کنیم؟
خود مساله بیکاری ناشی از کرونا در کشور ما وجود دارد، اما فکر نمیکنم چندان در آمارها نمود پیدا کند. در سیستمی مثل آمریکا مرتب اعلام میشود در این هفته سه میلیون نفر بیکار شدهاند، در هفته دیگر چهار میلیون نفر و... . علت این است که در آن سیستم، افراد بلافاصله بعد از بیکار شدن، مراجعه و درخواست بیمه بیکاری میکنند و به این ترتیب تعداد افراد بیکارشده مشخص میشود. در کشور ما بیمه بیکاری چندان گسترده نیست که همه از آن برخوردار باشند. از طرف دیگر بسیاری اوقات کارگران اساساً اطلاعی از وجود چنین خدمتی ندارند. بسیاری از افراد شاغل اصلاً تحت پوشش بیمه نبودهاند و طبعاً برای بیمه بیکاری هم نمیتوانند اقدام کنند. بنابراین با اینکه ما هم بیمه بیکاری داریم، آمار مراجعهکنندگان برای دریافت این بیمه مثل کشورهای دیگر منعکسکننده واقعیتهای بازار کار نیست. با این حال در شرایط فعلی میتوانیم در همین آمارهای بیمه بیکاری هم رشد و گسترش بیکاری را بهخوبی ببینیم. اما این مساله در آمارهای کلی ما نمود پیدا نخواهد کرد به این علت که در سیستم آمارهای رسمی ما بیکاری را به گونهای بسیار محدود تعریف میکنند؛ یعنی به این صورت که فردی را بیکار در نظر میگیرند که در طول هفته یک ساعت هم کار نکرده باشد. بسیاری از افراد حتی در زمان کرونا ممکن است یک ساعت در هفته کاری انجام دهند و در نتیجه بیکار تلقی نشوند. بنابراین احتمالاً در آمارهای کلان ما تاثیر کرونا بر بازار کار چندان نمودی نخواهد داشت.
ممکن است انعکاس این مساله در آمار رشد اقتصادی قابل توجهتر باشد؟
مشخصاً همینطور است. البته باید صبر کنیم و ببینیم، ولی به نظر میرسد ما حداقل از زاویه بخش خدمات در بهار سال جاری، رشد خیلی کمی داشته باشیم. قبل از کرونا تصور میشد در حالت خوشبینانه شاید نرخ رشد مثبت یک یا دو درصد داشته باشیم، اما در حال حاضر میانگین رشد پیشبینیشده ما در حالت خوشبینانه منفی هفت درصد است.
با توجه به اینکه کرونا باعث بیثباتی اقتصاد کلان و تاثیر مخرب بر محیط کسبوکار و افزایش دخالتهای دولتی شده است، به دنبال وضعیت فعلی، چه مشکلاتی تعمیق میشود؟
قیمتگذاری و دیگر انواع دخالتهای دولت همیشه در کشور ما وجود داشته است و تصمیمگیران همیشه بهانهای پیدا کردهاند که با دستاویزی به آن، مقاصد خود را حاصل کنند. شاید اگر کرونا هم نبود، داستان دیگری پیدا میکردند. اما کرونا مشکلات زیادی برای کسبوکارها ایجاد کرده است. فعالیتهای آموزشی، هنری و سایر فعالیتهایی که به گرد هم جمع شدن افراد نیاز دارند در این دوره متوقف شدهاند و کسانی که از این فعالیتها ارتزاق میکردهاند، آسیب دیدهاند و میبینند. مهدهای کودک دچار مشکل جدی شدهاند. حتی بسیاری از بیمارستانهای خصوصی به دلیل عدم مراجعه مردم به بیمارستانها به خاطر ترس از کرونا، در خطر ورشکستگی هستند. با وجود همه این مشکلات، تاثیر کرونا میتواند برای عدهای مثبت باشد چون باعث تغییر در رفتاری میشود که ما تا به حال به آن عادت کرده بودیم. کرونا باعث روی آوردن به فعالیتهای دورکاری، فعالیتهای الکترونیکی، ارتباط از راه دور و همینطور استفاده بیشتر از بعضی مواد مصرفی شده است که میتواند به عادتهای جدید ما تبدیل شود و در چینش فعالیتها در محیط کسبوکار تغییر ایجاد کند. کرونا به ما نشان داده که خیلی از فعالیتهایی که حضوری انجام میدادیم، به صورت غیرحضوری هم قابل انجام است. شاید این فعالیتها پس از کرونا نیز به همان صورت باقی بمانند. از این جهت کرونا میتواند روی بعضی از مشاغل تاثیر بگذارد و تغییر شکل ایجاد کند. این تغییرات الان ناشناختهاند، اما به احتمال زیاد اتفاق خواهند افتاد.
آیا کرونا میتواند باعث شود زیرساختهای ارتباطی لازم برای دولت الکترونیک و همینطور رشد استارتآپها بیشتر مورد توجه قرار بگیرد؟ اساساً دولت در این شرایط توان سرمایهگذاری در این زیرساختها را دارد؟
نیاز به زیرساختهای الکترونیکی پیش از کرونا هم یک نیاز کاملاً شناختهشده بود. بدون برآورده کردن این نیاز و داشتن آن زیرساختها صحبت از دولت الکترونیک اصلاً درست نیست. با این حال ما هیچوقت این زیرساختها را نداشتهایم. الان هم اینترنتی که ما در اختیار داریم در مقایسه با عمده کشورهای دنیا در سطح بسیار پایینی است. شاید ضریب نفوذ اینترنت بالا باشد، اما کیفیت اینترنتی که در اختیار ماست، مناسب نیست. ضمن اینکه برای استفاده از فرکانسهای لازم جهت توسعه اینترنت دعواهایی وجود دارد و در مجادلات بین بخشهای حکومت این موضوع همچنان حلنشده باقی مانده است. در عین حال ما حتی بدون کرونا هم چارهای نداشتیم جز حرکت به سمت تامین زیرساختهای الکترونیکی. بسیار بعید است که در سال جاری دولت در ایجاد زیرساختها سرمایهگذاری کند چون با مشکلات بودجهای عمده روبهرو است، اما باید مکانیسمی ایجاد شود که دولت بتواند از بخش خصوصی کمک بگیرد و با ایجاد انگیزههایی، سرمایهگذاری در بخشهایی از این زیرساختها را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. الان زمینه این کار وجود دارد، باید انگیزه هم ایجاد شود و سرمایهگذاران به فعالیت در این حوزه تشویق شوند که بخش بسیار جذاب و سودآوری است.
با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس، آموزش آنلاین جایگزین آموزش سنتی در کلاسهای درس شده است، اما با توجه به ضعف زیرساختها و فقر و نابرابری مناطق کشور، بسیاری از کودکان در این دوران از آموزش محروم ماندهاند. این مساله چه تبعاتی به دنبال دارد؟
پروژه آموزش مجازی پروژهای بسیار بزرگ است که باید خیلی زودتر از اینها شروع میشد. ابزارها را به نوعی میتوان تامین کرد، اما مساله اصلی در آموزش مجازی، تهیه محتوا و نحوه استفاده از آن است. ما صرفاً به خاطر کرونا به این نوع آموزش رو آوردهایم و محتوای مناسب، نرمافزارهای لازم، سیستمهای ارزشیابی و پیگیری را به صورت عمومی در کشور آماده نکردهایم. بنابراین این سیستم برای هیچکدام از دانشآموزان کارا نیست. نکته دیگری که بعد از شیوع کرونا، با آموزش مجازی آشکار شده، هدر رفتن بخش قابل توجهی از وقت بچهها در مدارس است. محتوایی که در مدارس برای ارائه آن این همه زمان بچهها را در مدرسه نگه میداشتند، به صورت مجازی طی یک یا دو ساعت قابل ارائه است و اگر سیستم آموزش مجازی خوب کار کند، از همان کارایی برخوردار است. این نکته را باید بعد از کرونا هم در نظر داشت.
البته برای استفاده از این سیستم، دانشآموزان به اینترنت و ابزارهایی مثل کامپیوتر، تبلت و گوشی هوشمند نیاز دارند که خیلی از خانوارها به یک یا چند مورد از اینها دسترسی ندارند و این باعث میشود همچنان از حق آموزش کمتری برخوردار شوند. در کوتاهمدت کاری که میتوان کرد این است که در خیلی از روستاهای کوچک در مناطقی که از کرونا آسیب چندانی ندیدهاند، کلاسها به صورت حضوری برگزار شود تا دانشآموزان دچار وقفه آموزشی نشوند. در عین حال باید برای دسترسی همه خانوارها به اینترنت و وسایل الکترونیکی ارزانقیمت اقدام شود. در سالهای گذشته در هند تبلتهای یکدلاری ساخته شد، صرفاً با این قصد که همه بتوانند تا حدی وارد دنیای الکترونیک شوند. در سالهای گذشته بانک جهانی هم برای رساندن وسایل الکترونیکی ارزانقیمت به خانوارهای فقیر برنامههایی داشته است. ما در گذشته چنین فرصتهایی را از دست دادهایم، اما بالاخره باید به این مسائل توجه کنیم.
اخیراً دولت یارانهها و وامهایی در سطح خانوار و بنگاههای اقتصادی برای مواجهه با کرونا در نظر گرفته است. این وامها و یارانهها بر فعالیت بنگاهها و خانوارها و همینطور وضعیت اشتغال چه اثری دارد؟
یارانهها الان در سطحی نیست که جایگزین نیروی کار خانوارها شود. تورم بسیار شدیدی که در کشور وجود دارد، باعث شده است هر سال ارزش یارانهها کاهش یابد و نسبت به 10 سال قبل بسیار کمتر شود. بنابراین این یارانهها نمیتوانند رقیبی برای کار باشند به این معنی که افراد به خاطر یارانه گرفتن کار نکنند. اما از این نظر که خیلی از فعالیتها متوقف شدهاند و دولت ناگزیر از پرداخت یارانه است و منبع تامین آنها هم از قبل پیشبینی نشده است، طبعاً به احتمال قریب به یقین از منابع بانک مرکزی تامین اعتبار خواهد شد که این میتواند تورمزا باشد و تورم مجدداً میتواند بعضی از مشاغل ما را تحت تاثیر قرار دهد. این کانال همچنان باز است و میتواند روی چرخه فعالیتهای اقتصادی اثر منفی بگذارد و نااطمینانی را افزایش دهد.
در سطح بنگاهها، مکانیسم اعطای وام بسیار مهم است. خود دادن وام شاید تاثیر مخربی نداشته باشد، ولی شکل اعطای وام و اینکه بنگاه از آن در همان فعالیت استفاده کند یا در جای دیگر، از نکاتی است که باید به آنها توجه شود. نمیتوانیم بگوییم کمک کردن به بنگاهها الزاماً بد است، در شرایط حاضر اگر به بنگاهی وامی داده شود، بسیار معقول است که آن پول را به جای تزریق به فعالیت اصلی، به بازار سرمایه منتقل کند تا بدون ایجاد اشتغال و تولید، منفعت بیشتری به دست آورد. بنابراین مراقبت در نحوه مصرف وام بسیار مهم است.
در صورت فروکش کردن همهگیری کرونا، چقدر زمان لازم است تا بازار کار به حالت قبل بازگردد و آسیبهای این مدت جبران شود؟
من فکر میکنم خیلی سریع این اتفاق رخ میدهد. یعنی نمیتوانیم کرونا را با دیگر مسائل کشورمان یکسان در نظر بگیریم. اگر مشکل کرونا حل شود یا به سطحی برسد که نگرانیها درباره آن کمتر شود، خیلی سریع بنگاهها و فضای کسبوکار میتواند به شرایط قبلی خود بازگردد. هرچند نباید انتظار داشته باشیم که دقیقاً به همان شرایط قبلی بازگردیم چون در این مدت، خیلی از شرایط کلان تغییر کرده که ممکن است در چینش جدید تاثیرگذار باشد. کرونا خود میتواند نیازهای جدیدی ایجاد کرده یا بعضی از نیازها را از بین برده باشد. بنابراین تغییرات مختصری خواهیم داشت، ولی من فکر میکنم اگر مساله کرونا حل شود، وضع بازار کار خیلی سریع به حالت قبل بازمیگردد.
سیاستگذار برای کاهش اثرات کرونا بر بازار کار باید چه سیاستهایی اتخاذ کند و از کدام تصمیمات بپرهیزد؟
در مواجهه با مشکل کرونا عملکرد همه کشورها تقریباً یکسان است چون این مشکل بسیار جدی که برای جان انسانها پیش آمده، یک مشکل پیشبینینشده است. در این شرایط بسیاری از دولتها سعی میکنند ابتدا جان افراد را محفوظ نگه دارند و با همین هدف قرنطینههای طولانیمدت و شرایط سختی برای رفتوآمدها و گردهماییها تعیین شده است. اقتصاد موضوع بعدی مورد توجه است. در این زمینه دولتها کمکرسانی به مردم را شروع کردهاند و برای این کمکرسانی سیستمهایی طراحی شده است. البته اغلب دولتها این کار را با این امید انجام میدهند که کرونا یک پدیده کوتاهمدت باشد. به هر حال دولت باید در دوران این شوک منفی کوتاهمدتی که اتفاق افتاده، وارد شود و به عنوان یک ضربهگیر به نوعی اثر این شوک را در طول زمان توزیع کند. ولی متاسفانه ما نمیتوانیم از دولت خود چنین انتظاری داشته باشیم چراکه قبل از شیوع کرونا هم با مشکلات عدیدهای روبهرو بودیم. حداقل در سال گذشته، موضوع پرداخت یارانه به مردم به صورت مسالهای بهشدت جدی مطرح شد بهطوری که خود دولت اذعان کرد که قریب به 70 درصد از مردم نیازمند دریافت یارانه هستند. چنین وضعیتی در سایر کشورها برقرار نبوده است. در جامعهای که 70 میلیون نفر از مردم نیازمند دریافت یارانه هستند، نمیتوان از دولتی که با کسری بودجه بسیار شدیدی روبهرو است و همزمان نمیتواند به اندازه کافی نفت بفروشد، انتظار داشت که هنگام اضافه شدن مشکل کرونا به مشکلات قبلی، بتواند کمک مالی چندانی به خانوادهها ارائه کند. در این شرایط آنچه دولت در کشور ما باید به آن توجه داشته باشد این است که در دام استفاده زیاد و بیحساب از منابع بانک مرکزی نیفتد، به تورمهای شدید دامن نزند و سعی کند بخشی از مشکلات اقتصادی امروز کشور را با برداشتن محدودیتهایی که خودش بر محیط کسبوکار تحمیل کرده است، جبران کند. هرچند نمیتوانیم امیدوار باشیم که دولت در رویه خود تغییرات اساسی ایجاد کند ولی اعمال چنین تغییراتی با توجه به شرایط دشواری که با آن روبهرو شدهایم، میتواند تا حدودی کارگشا باشد.
یعنی به نظر شما ممکن است این شرایط رفتار دولت را تعدیل کند و تاثیر مثبتی ایجاد کند؟
البته باید روشن بگویم که امید ندارم چنین اتفاقی رخ دهد چون خیلی سخت است که دولت یعنی تصمیمگیران ذهنیت خود را درباره مراجعه به بانک مرکزی عوض کنند. راه مراجعه به بانک مرکزی همیشه باز است و برای تصمیمگیران خیلی راحتتر است که به این در همیشه باز مراجعه کنند تا اینکه راه دشوار تغییر ذهنیت خود را انتخاب کنند. البته کار درست و مناسب این است که دولت راه سخت تغییر ذهنیت را انتخاب کند، اما امید ندارم که این کار را انجام دهد.