بورس غرق در حباب است؟
به گزارش اقتصادنیوز، حتی برخی از آنان از رشد اخیر جا ماندهاند. علتهای مختلفی برای رشد اخیر و سرازیر شدن نقدینگی به این بازار مطرح میشود. از راکد بودن بازارهای موازی گرفته تا حمایت دولت و تورم انتظاری. در این میان برخی از زمانی که شاخص در کانال 200 هزار بود اعتقاد به حبابی بودن بازار سهام داشتند و برخی هم به تازگی صحبت از آن میکنند. البته طبیعی است که اگر شاخص به رشد خود ادامه دهد بر تعداد افرادی که بازار را حبابی میدانند هم اضافه شود. در اینجا قصد ندارم به این سوال پاسخ دهم که آیا بورس حبابی است یا نه، بلکه پرسشم این است که آیا حبابی بودن یا نبودن مساله است؟
اگر فرضاً شما در زمانی که شاخص در کانال ۲۰۰ هزار واحد بوده است به مشاوری مراجعه کرده باشید و او به شما گفته باشد که بازار حبابی است، آیا این عدم سرمایهگذاری یک استراتژی خوب بوده است؟ حتی با فرض درست بودن صحبت مشاور درباره وجود حباب، شما یک فرصت چند صددرصدی را تا الان از دست دادهاید. بنابراین به نظر نمیرسد که این استراتژی درست باشد، اگرچه اینکه فرضیه حباب درست است یا نه، مساله دیگری است.
صحبت از حباب بورس در حالی میشود که نسبت p /e آن اخیراً حدود ۲۰ واحد شده است و این در حالی است که p /r بازار مسکن مدتهاست از مرز ۳۰ نیز گذشته است و اکثر مردم جامعه توانایی خرید خانه را (به عنوان یک کالای مصرفی) با قیمتهای فعلی ندارند.
از طرفی استدلالهایی همچون اینکه «چون تمام بورسهای دنیا افت داشتهاند یا اینکه چون رشد اقتصادی منفی است، پس بورس تهران هم باید افت کند» الزاماً درست نیست. این گزاره در صورتی میتواند صحیح باشد که بورس همیشه و هرسال واکنش متناسبی از نظر زمانی داشته باشد، در حالی که در بسیاری مواقع اینگونه نیست. به عنوان مثال پس از رشد سه برابری دلار در سال ۹۷ و صعود بازارهای موازی نیز بورس واکنش متناسبی نشان نداد و با تاخیر زیادی نسبت به دیگر بازارها حرکت صعودی خود را آغاز کرد.
فعلاً ایام به کام بازار سرمایه است و احتمالاً تا زمانی که نقدینگی جدید سرازیر میشود، این روند نیز کم و بیش ادامهدار خواهد بود. مساله این نیست که آیا بورس دارای حباب است یا نه، بلکه موضوع مهمتر این است که چطور میتوان از این فرصت برد - برد استفاده کرد، فرصتی که هم برای سهامدار و هم برای کشور مفید باشد. اگرچه تشویق سهامداران جدید به ورود مستقیم هم چندان معقول نیست و بهتر است که آنها از روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم استفاده کنند. سهامداران قدیمی هم نباید دچار این خطای ذهنی و سوگیری بشوند که بازدهی خوب پورتفوی آنها طی این مدت به خاطر عملکرد و تواناییهای منحصربهفرد آنها بوده است (Self-Serving Bias)، چراکه در اغلب مواقع اینگونه نیست. یا اینکه نسبت به تواناییهای خود بیش از حد مطمئن (Overconfidence Bias) باشند.
همچنین در سال ۹۸ این امکان وجود داشت که بهرهبرداری بهتری از این استقبال و سرازیر شدن نقدینگی صورت پذیرد اما چه به لحاظ حجم عرضه اولیهها و چه به لحاظ استقبال ناشران از افزایش سرمایه از محل آورده نقدی، این اتفاق آنطور که باید صورت نگرفت. انتظار میرود که این روند در سال جدید بهتر باشد تا بتوان از این حجم نقدینگی برای عمق بخشیدن هرچه بیشتر به بازار سرمایه استفاده کرد. یکی دیگر از اقدامات مناسبی که بالاخره پس از سالها انجام گرفت طراحی ابزار «فروش تعهدی» به عنوان جایگزینی برای فروش استقراضی بود که برای تعدادی نماد راهاندازی شد. قطعاً اگر با بازاری خرسی مواجه بودیم راهاندازی این ابزار انتقادات زیادی میتوانست در پی داشته باشد، اما حالا که بازار اینچنین مثبت است (که احتمالاً هیچکس در شرایط فعلی جرات لمس دکمه فروش تعهدی را نداشته باشد!) بهترین زمان گسترش این ابزار در همه نمادها و برای همه فعالان بازار خواهد بود تا یک گام دیگر به بازار دوطرفه نزدیک شویم.
معروف است که در بازارهای مالی معمولاً آن نمیشود که همه میپندارند. همانطور که هیچکس پیشبینی چنین رشدی را نمیکرد، پیشبینی زمان پایان آن نیز دشوار خواهد بود. پس بهتر است به جای توجه بیش از حد به مسالهای همچون حبابی بودن یا نبودن به این موضوع بیندیشیم که چطور میتوانیم از این فرصت و اقبال تاریخی به بازار سرمایه، به نحو احسن استفاده کنیم. اگرچه مدتی است در بازار سرمایه ورق برگشته و گفته میشود بازار در حال اصلاح است و باید دید این بازار دچار چه تحولاتی خواهد شد.
تحلیلی از میلاد خوشزبان/ کارشناس ارشد مالی در تجارت فردا