تجربیات جالب دلال دلار در سبزهمیدان تهران
به گزارش اقتصادنیوز در این گفتگو آمده است: سبزهمیدان، میدان فردوسی و ابتدای منوچهری بهعنوان پاتوق دلار فروشها شناخته میشود؛ دلالهایی که هرکدام بهدلیلی پایشان به این بازار باز شده و از بالا و پایین شدن قیمت دلار کسب درآمد میکنند، آنجا را به محل کسب خود تبدیل کردهاند.
محمد از دهه 70 و بعد از ورشکستگی در کسب و کار شخصی وارد این کار شده و بهعنوان یکی از قدیمیترین دلارفروشهای سبزهمیدان شناخته میشود. هر چند محمد تأکید دارد که این روزها بیشتر تمرکزش بر خرید و فروش سکه است اما از خلال حرفهایش میتوان فهمید که هنوز دستی بر آتش بازار ارز دارد.
برای حرف زدن با او به سبزهمیدان رفتم و تلاش کردم در گوشهای که کمتر در دید همکارانش باشد با او صحبت کنم. او تأکید داشت که نامخانوادگیاش در این گفتوگو استفاده نشود و با این شرط از راه و رسم کار در بازار ارز بهعنوان یک دلال صحبت کرد و برایمان از راه و رسم نظربازهای بازار ارز گفت؛ افرادی که طبق تجربه کاریشان هر روز حکم به وضع خوب یا بد بازار میدهند و بر این اساس دست به خرید و فروش میزنند.
چند سال است که بهعنوان یک دلال کار میکنید؟
از سال75 وارد سبزهمیدان شدم و کار خرید و فروش دلار و سکه را شروع کردم.
آن زمان چند سالتان بود؟
30ساله بودم.
چه اتفاقی افتاد که شما به فضای دلالی کشیده شدید؟ قبل از شروع دلالی چه کاری انجام میدادید؟
قبل از این کار، من با برادرم در چهارراه استانبول، بازار کویتیها در کار خرید و فروش کفش اسپورت یا اصطلاحا کتانی بودیم. برادرم تاجر بود و کفش خارجی وارد میکرد اما ورشکست شدیم. بعد از آن ماجراهای ورشکستگی، من دیدم که سوددهی این کار بیشتر از کارهای دیگر است و به همین دلیل جذب این کار شدم. وقتی من به اینجا آمدم، تمام سرمایهام را از دست داده بودم و در واقع با هیچی وارد خرید و فروش سکه و دلار شدم. حدود 6ماه از حضورم در سبزهمیدان گذشته بود که توانستم تمام پولهای از دست رفتهام را بهدست بیاورم.
کسی شما را برای آمدن به این فضا تشویق کرد؟
نه، خودم آمدم، اینجا را دیدم و تصمیم گرفتم. چون من در چهارراهاستانبول کار میکردم تا حدودی با این فضا آشنا بودم. وقتی دیدم این کار درگیریهای کاسبی قبلی من را ندارد، تمام انرژیام را برای دلالی گذاشتم.
آن زمان با چقدر سرمایه کارتان را شروع کردید؟
با 10تا سکه 180هزار تومانی.
یعنی دهه ۷۰شما با یک میلیون و ۸۰۰هزار تومان، دلال شدید؟
بله! البته این پول هم نداشتم، چون ورشکست شده بودم. از آدمها پول قرض کردم و با همین 10تا سکه کاسبی را شروع کردم. بعد از مدتی وارد کار دلار شدم و کل دلارهایم در برجام به 600هزار دلار رسید. آن زمان ترسیدیم که وضع کارمان خراب شود، به همینخاطر دلارهایم را با قیمت 3هزار تومان فروختم و با پولش در کرج گاوداری زدم. متأسفانه نتوانستم در این کار موفق بشوم و کار گاوداری نگرفت.
یعنی باز ورشکست شدید؟
بله! بعد از این اتفاق برای چند سالی از طریق آشنایانی که داشتم به سوئد رفتم اما آنجا هم دوام نیاوردم، بهخاطر خانوادهام به ایران برگشتم و 4سال پیش دوباره کارم را از صفر در سبزهمیدان شروع کردم. الان نمیتوانم خیلی کاسبی کنم.
چرا؟
پول چندانی ندارم و الان بهخاطر تورم نمیتوان خیلی سود کرد، مثلا سکهای که آن زمان 170هزار تومان بود به 7میلیون رسید، با این قیمتها نمیتوان کاری کرد.
بازار خرید و فروش دلار و طلا بیشتر تحتتأثیر مسائل اقتصادی است یا سیاسی؟
هر دو عامل اثر میگذارند. مسئولان هر اظهارنظری کنند، بر قیمت دلار اثر میگذارد. البته قیمت دلار دست خود این افراد است، من این را میدانم.
منظورتان چه کسانی است؟
همین بچههایی که دستگیر کردند و به اسم سلطان دلار و سکه اعدام کردند.
منظور شما وحید مظلومین...
وحید گاهی اینجا میآمد اما محمد (محمداسماعیل قاسمی)همیشه اینجا میآمد. آنها دلار را در 3هزار و خردهای نگه داشتند اما وقتی آنها را کشتند، دلار جهش داشت. آنها به بازار ارز خدمت کردند.
یعنی شما میگویید که این افراد دلار را پایین نگهداشته بودند؟
بله!
با وحید مظلومین هم آشنا بودید؟
بله! رفیقهای من بودند. محمد را هم دستگیر کرده بودند و چند وقت بعدش که آزاد شد، پیش ما در سبزهمیدان آمد. آن روز محمد گفت که قضیه حل شده است اما وقتی حرفهایمان تمام شد، محمد آن سمت خیابان دستگیر شد.
تجربه کاسبی من که چندین سال اینجا هستم، این را میگوید که اگر دولت بخواهد، میتواند قیمت دلار را پایین بکشد. همه دلالها میدانند اگر دولت بازار را دست بگیرد و دلار را با قیمت پایین بفروشد، آنها هم مجبور میشوند که قیمت پایین بفروشند تا ضرر نکنند. در این مافیا بازی یکسری افراد کله گنده هستند که رقمهای سنگینی را جابهجا میکنند.
آن دورهای که تحریمها برداشته شد، بازار شما چه تغییری کرد؟
در برجام همه ترسیده بودند و دلارهایشان را میفروختند.
بدترین خاطره این دورههای کاری شما چه زمانی بود؟
در برجام خیلیها ضرر کردند. من هم در آن زمان از ترسم تمام دلارها و سکههایم را فروختم. افراد دیگری هم مثل من این کار را کردند اما بعد پشیمان شدند.
چه اتفاقی در بازار شما بیفتد، دلار فروشها خوشحال میشوند؟
هر چی دلار بالاتر برود. وقتی تحریم برگشت بچههای دلار فروش خوشحال شدند. البته اصل سود را آن دانه درشتهایی میکنند که در دفتر نشستهاند و رقمهای کلان دارند.
در بازار شما هم اینطوری است که افراد شاگردی کنند و کار را یاد بگیرند یا برای شروع کار نیاز به یادگیری نیست؟
افراد کم کم کار را یاد میگیرند، مثلا من یکی از اقوامم را وارد این کار میکنم، این فرد جدید چند روز در بازار میچرخد و من هم توضیحاتی به او میدهم که چقدر بخرد و کی بفروشد. آموزش در همین حد است و افراد کم کم متناسب با جو، کارشان را پیش میبرند.
اگر یک تازهکار بخواهد راه و چاه دلالی در سبزه میدان را یاد بگیرد، چندوقت طول میکشد؟
یک هفته و شاید هم کمتر. میزان آشنایی با بچهها مهم است. من الان میدانم که چهکسی خوش حساب و چهکسی بدحساب است، مثلا بهتازگی نزدیک به 12میلیارد تومان بعضی از بچهها را بردهاند. اینجا اینطوری است؛ مثلا شما پیش فردی میآیید و میگویید 5بسته دلار میخواهم، آن فرد میگوید که برو بهحساب بزن و بیا. شما میروید و بهحساب میزنید اما وقتی برمیگردید به شما دلار را نمیدهد. در اینجا کلاهبرداری زیاد میشود.
مگر یکدیگر را نمیشناسید؟
میشناسند اما بعضیها سوءاستفاده میکنند. اینجا همه کارها روی حساب حرف است و مدرکی در کار نیست.
افرادی که این کار را میکنند، بیاعتبار نمیشوند؟
بیاعتبار میشوند اما خب کسی که پولش را از دست داده است، نمیتواند کاری بکند.
مدل کار در این بازار چگونه است؟
یکسری نقدیکار هستند که برایتان گفتم و بعضیها هم وضعیت مالیشان ضعیف است و پول نقد چندانی ندارند. این افراد کاغذیکار هستند؛ یعنی روی کاغذ معامله میکنند.
این مدل معامله چطور انجام میشود؟
مثلا شما پول ندارید اما میدانید که دلار قرار است گران شود، 5بسته معامله میکنید و ساعت 2بعدازظهر که کار تسویه حساب معاملههای کاغذی انجام میشود، براساس قیمت آن ساعت، فقط مابهالتفاوت پول بین افراد رد و بدل میشود. معامله آن روز بستگی دارد که شما نظر خوب باشید یا نظر بد.
منظور از نظرخوب و بد چیست؟
بازار ما نظربازی است. نظرباز یک اصطلاح است. نظرخوب یعنی نظرت مثبت است و پیشبینی میکنید که قیمت بالا میرود و نظرمنفی یعنی نظرت منفی است و احتمال میدهید که قیمت پایین میآید. این بازار، اصطلاحات خاص خودش را دارد.
الان نسبت به دهه ۷۰دست در بازار شما زیادشده است؟
بله! نسبت به آن موقع خیلی بیشتر شده است. دهه70 سبزهمیدان ویرانه بود و نهایت 20 الی 30نفر کار دلالی میکردند. الان دانهدرشتها در دفترهایشان نشستهاند و چند دلال بهعنوان زیردست آنها در دفترشان کار میکنند. تعداد دلالهایی که در میدان حاضر میشوند، بهخاطر حضور پلیس و وضعیت بد بازار کم شده است.
حالا که بازار مقداری بههمریخته است، بیشتر قدیمیها از بازار رفتهاند یا هنوز فعال هستند؟
تعداد کمی رفتهاند اما کسی که نان این کار را خورده باشد از این کار دست نمیکشد، چون میداند که بالاخره سودش را میبرد.بعضی افراد در شهرستان کار دیگری دارند اما با دلالان سبزه میدان، تلفنی معامله
میکنند.
بیشتر دلار فروشها الان اهل کدام شهرستان هستند؟
در دهه 70بیشتر بچههای تهران بودند. الان از همه جا هستند و در سالهای اخیر کردها بیشتر شدهاند.
کاهش تعداد دلالها
دهه70 سبزهمیدان ویرانه بود و نهایت 20 الی 30نفر کار دلالی میکردند. الان دانهدرشتها در دفترهایشان نشستهاند و چند دلال بهعنوان زیردست آنها در دفترشان کار میکنند. تعداد دلالهایی که در میدان حاضر میشوند، بهخاطر حضور پلیس و وضعیت بد بازار کم شده است