گزارش اقتصادنیوز از بازار ارز وطلای تهران؛ شناسایی راز ریزش امروز سکه ودلار
به گزارش اقتصادنیوز در مورد ریزش4 کانالی دلار در دیروز وامروز دو نگاه مختلف در بازار وجود داشت. نگاه اول بیشتر ریزش دلار را از زاویه دید تقویت سمت عرضه تحلیل می کرد، حال آنکه نگاه دوم، بیشتر به متغیرهای تکنیکالی و برخورد به سقف اشاره داشت.
بر اساس نگاه گروه اول، امکان بازگشت دلار به مسیر افزایشی کم است، حال آنکه بر مبنای نگاه دوم، احتمال افزایش دوباره دور از دسترس نیست.
در این شرایط سوال مهم این است، چگونه می توان شرایطی را در بازار ایجاد کرد که دلار بار دیگر با شوک های افزایشی رو به رو نشود. به باور برخی کارشناسان، در گام اول، نباید اتفاقاتی که در بازار ارز رخ می دهد را مستقل از بازارهای دیگر ببینیم، چرا که وقایع بازار ارز هم جنس رخدادهایی است که در سایر بازارها روی می دهد.
از نگاه برخی از اقتصاددان ها، در کنار عوامل بنیادی مانند، رشد نقدینگی و منفی بودن نرخ بهره حقیقی، رشد شدید شاخص کل بورس در افزایش نرخ دلار تاثیر بسزایی داشته است. در واقع از لحاظ انتظاری به نظر می رسد بازار سهام تبدیل به لیدر نوسان سایر بازارها شده است و جهت انتظاری تصمیم گیری سایر معامله گران را تحت تاثیر خود قرار می دهد. در این وضعیت، به باور برخی اقتصاددان ها، راه ثبات نه تنها بازار ارز که سایر بازارها، از مسیر بازار سهام و تعدیل آن عبور می کند. اگر بورس به همین منوال، رشد خود را ادامه دهد، این نگرانی در میان برخی تحلیل گران وجود دارد که نقدینگی ایجاد شده در بورس وارد سایر بازارها شود و در نهایت تورم را افزایش دهد. در واقع، یا باید سهم ها از لحاظ قیمتی تعدیل شوند که با ارزش واقعی خود تناسب پیدا کنند یا اینکه مجموعه قیمت ها افزایش پیدا کنند که با ارزش سهم مورد معامله، سازگاری پیدا کنند.
انتظارات بورسی دلار
برای اولین بار، در اقتصاد ایران، بورس با یک حجم وسیع از حمله عمومی مواجه شده که تا مقطعی حمایت دولت را هم در کنار خود داشت. شرایط به گونه ای شده است که در بازار سهام، فارغ از این که قیمت یک سهم چقدر سازگاری با ارزش واقعی آن دارد، تنها به واسطه روند انتظاری حاکم بر بازار مورد استقبال قرار می گیرد. در واقع، به جای توجه به متخصات واقعی ارزش شرکت ها و سهم خریداری شده، عمدتا توجه به ارزش مبادله و روند انتظاری حاکم بر بازار توجه می شود؛
گروهی از اقتصاددان ها باور دارند، که تقویت بازار سهام منجر به تحریک تولید خواهد شد؛ با این حال، چنین اتفاقی در عمل رخ نداده است و رشد اقتصادی کشور بر اساس آخرین آمارها منفی بوده است.
گروه دیگری از اقتصاددان ها، معتقدند، رشد بورس می تواند ریسک های تورمی را برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد. از نگاه آن ها، اگر ارزش سهم ها تعدیل نشود، ممکن است سایر بازارهای دارایی و کالایی را با خود هم جهت کند و این مساله مخاطره تورم بیشتر را به دنبال دارد. در واقع از نگاه این گروه، اتفاقی که در بازار سهام بواسطه انتظارات و نرخ بازدهی در حال رخ دادن است، می تواند تبعاتی برای اقتصاد کلان کشور نیز ایجاد کند. از نگاه این گروه از اقتصاددان ها، شرایط فعلی دو راه پیش روی سیاست گذار قرار می دهد: باید روند فعلی بورس متوقف یا تعدیل شود یا اینکه، نرخ تورم(قیمتها)به اندازه ای رشد کند تا با ارزش مختصات واقعی شرکت ها و سوددهی آن ها سازگاری داشته باشد. در سناریوی دوم، سایر بازارهای دارایی نیز رشد خواهند کرد و تورم جدیدی رخ خواهد داد.
از این زاویه دید می توان برای نوسانات بازار سهام، نقش بیشتری قائل شد و آن را نشانگری برای انتظارات معامله گران سایر بازارها در نظر گرفت. در چنین شرایطی، هم اکنون در بازار ارز، علاوه بر نااطمینانی سیاسی و اقتصادی، وضعیت فعلی بورس نیز به عنوان یک محرک قیمتی در میان مدت در نظر گرفته می شود. ممکن است یک روز بازار بورس افزایشی شود و سرمایه ها به آن رجوع کنند، ولی در میان مدت، سودی که در این بازار تولید می شود، توان آن را دارد که به تقاضایی برای سایر بازارها از جمله بازار ارز تبدیل شود، حال آنکه شاید سیاست گذار تصور می کرد، این سود در مسیر تولید قرار خواهد گرفت، ولی در عمل چنین اتفاقی رخ نداد.
راز بازگشت آرامش ارزی
برای بازگشت ثبات به بازار ارز هم باید از عوامل اقتصادی بهره برد و هم از مدیریت انتظارات. یکی از ابزارهای اقتصادی مهمی که در دست سیاست گذار است، بهبود بازدهی ابزارهای ریالی است. ادامه افزایش نرخ سود و برداشت سقف کنونی سپرده ها از جمله این ابزارهاست.
هم چنین طراحی ابزارهایی که با بازدهی جذاب بتوانند زمین رقیبی برای سایر بازارها باشند،می توانند در ثبات ارزی به سیاست گذار کمک کنند. اوراقی که بازدهی آن ها به بازار ارز یا بازار سرمایه بسته شده است، یکی از این وسایلی است که سیاست گذار می تواند از آن استفاده کند. در کنار این، فروش اوراق مصون از تورم دیگر ابزار مهم در دست سیاست گذار است. البته تمام این اوراق نیاز به ایجاد یک بازار ثانویه دارند که بتوانند در آن مورد معامله و خرید و فروش قرار بگیرند. بازار، اطمینان مردم نسبت به ابزارها را بالا می برد و استقبال آن ها را افزایش می دهد. در واقع هدف از اعمال این سیاست ها، این است که سیاست گذار ریال موجود در دست افراد را جمع کند و بدون آنکه از منابع ارزی خود استفاده کند، سمت تقاضای بازار را به دام خود بندازد.
در کنار این سیاست گذار برای اینکه بتواند، انتظارات را بهتر مدیریت کند، نیاز دارد که در درجه اول پی ببرد که منشا نااطمینانی از کجاست؟
در واقع سیاست گذار باید با پیمایش هایی پی ببرد که منشا نااطمینانی آحاد اقتصادی چیست و با چه ابزاری می تواند تا حدی آن نااطمینانی ها را تعدیل کند. برخی کارشناسان اعتقاد دارند، عمدتا در حوزه های سیاسی باید تعدیل انتظارات صورت بگیرد ولی باید پیمایش های دقیق آن را مورد بررسی و صحت سنجی قرار داد.
در این میان، مدیریت تضاد منافع نیز در فضای اقتصادی اهمیت زیادی دارد. برای مثال از نگاه برخی اقتصاددان ها، تعدیل روند نوسان در بازارهای دارایی مشروط به تعدیل روند بورس هست. اما این مساله زمانی رخ خواهد داد که بازیگران آن بازارها هم تعدیل روند را مشاهده و با این تعدیل روند همراهی کنند.
پایداری نوسان منوط به توازن بازارها
برخی از کارشناسان باور دارند، برای اینکه نوسان بازارها متعادل شود، نیاز است که در ابتدا لیدر نوسان شناسایی شود. برخی از اقتصاددان ها باور دارند که در شرایط کنونی این لیدری بر شانه بورس قرار دارد و اعتقاد دارند که بازدهی های بالای بازار سهام، انتظارات معامله گران سایر بازارها را هم تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس این دیدگاه، واقعی سازی روند حرکت بورس یا شرایط پیرامونی می تواند کمک کند که نوسان سایر بازارها هم کمتر شود.
۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی نیز در نامهای خطاب به دولت و بانک مرکزی، ضمن ذکر مخاطرات بازار سهام، راهکارهایی را برای کاهش این خطرات پیشنهاد دادند که در نهایت می تواند به ثبات سایر بازارها نیز کمک کند. توقف هر نوع پیامدهی سیاستگذاری در معنای بیمهگریِ کلان بورس یکی از راهکارهای آن ها بود. در ماه های اخیر بارها برخی مسئولان دولتی عنوان کردند که از بورس حمایت خواهند کرد و همین مساله می تواند در توجه بی سابقه به این بازار تاثیر مهمی گذاشته باشد. عرضه بدون تعلل داراییهای بورسی دولت، کنترل مؤثر در نظارت بانکی برای جلوگیری از تزریق اعتبارات جدید بانکی به بازار بورس و جلوگیری از رشد بیش از حد نقدینگی، شتابدهی به عرضههای اولیه شرکتها و افزایش درصد شناوری از دیگر راهکارهایی بودند که توسط 25 اقتصاددان به دولت و بانک مرکزی پیشنهاد شد.
در این میان، البته گروه دیگری از اقتصاددان ها دیدگاه دیگری دارند و معتقدند رشد بازار سهام می تواند منجر به تامین مالی شرکت ها و تحریک تولید شود. با این حال، با توجه به شرایط اقتصاد ایران، به نظر می رسد افزایش فعلی ارتفاع بورس با متغیرهای کلان هماهنگی ندارد و می تواند خصوصا به بی ثباتی سایر بازارها و بالا رفتن نرخ تورم منجر شود.