انگیزههای پنهان کارزار حمایت از بورس
به گزارش اقتصادنیوز، بازار سهام معاملات امروز-چهارشنبه- را با افت سراسری قیمتها و عقبنشینی 3.1 درصدی شاخص کل به پایان رساند. همراه با سقوط قیمتها به کمترین میزان در دو ماه گذشته برخی از فعالان بازار در شبکههای اجتماعی کارزار حمایت از بورس را به راه انداختهاند. در کلیدواژه «حمایت» چه انگیزههایی نهفته است؟ آیا باید از دولت انتظار حمایتگری داشت؟ تجربههای اخیر «حمایت» چه عواقبی برای کل اقتصاد داشته است؟
هجوم سهامداران به سمت درهای خروج
بورس تهران روز چهارشنبه صحنه هجوم سهامداران به سمت درهای خروج بود. سهام 494 بنگاه از میان 577 بنگاه بورسی و فرابورسی در این روز افت کرد و شاخص کل بورس تهران 3.1 درصد کاهش یافت. حدود 2.6 هزار میلیارد تومان از سرمایههای خرد پا از جریان معاملات بیرون گذاشت و 13 هزار میلیارد تومان نقدینگی پشت درهای بسته ماند و در ازحادم صفهای فروش مجالی برای خروج از بازار پیدا نکرد. در این فشار همهجانبه فروش، شاخص هموزن که میانگین قیمت سهام بورسی را فارغ از بزرگی و کوچکی شرکتها اندازه میگیرد در پایان دادوستدهای امروز به کمترین سطح از نهم تیرماه سقوط کرد.
مجموعه این ارقام آرایش هماهنگ بورسبازان و نگرانی شدید از روند آتی قیمتها را به تصویر میکشد و ضمنا نشان میدهد که حمایتهای دستوری چند روز اخیر هم در تعدیل روند قیمت ها کارساز نبوده است. اغلب تحلیلگران محافظهکار همانگونه که صعودهای متوالی قیمتها از ابتدای سال را توجیهپذیر نمیدانستند، افت دستهجمعی اخیر را هم خارج از منطق سرمایهگذاری ارزیابی میکنند.
ترکیبی از سیاستهای اقتصادی حول بازار سرمایه به همراه ساختاری از انتظارات برنیامده در حال شکلدهی به قیمتها در تالار سهام است. از یک طرف، گروهی از سرمایهگذاران کهنهکار در کنار نوآمدگان بورسی انتظار حمایت تمامعیار دولت از سهام و تکرار رشدهای رویایی ابتدای سال را دارند و از طرف دیگر، گروهی از تحلیلگران، خروج قیمت بسیاری از سهم ها از ریل درآمدزایی و افزایش توجیهناپذیر p برe بورس در قیاس با بازارهای رقیبی مثل بازار پول و مسکن مایه نگرانی قلمداد میکنند. این در حالی است که برخی سناریوهای تحلیلی همچنان قیمتهای کنونی شماری از سهم ها را با توجه به سودسازی آتی منطقی میدانند. اما به نظر میرسد همانگونه که بورس از ابتدای سال با تحلیل جلو نیامده احتمالا در برگشت هم توجهی به تحلیلها نخواهد داشت و متناسب با بازی سیاستگذار در زمین بورس ترجیحات خود تغییر خواهد داد.
عطا و لقای «حمایت» از بورس
کلمه «حمایت» کلیدواژهای است که طی روزهای اخیر و همراه با نزولی شدن قیمتها بر سر زبان بورسبازان افتاده است. عدهای از تحلیلگران بورسی، حمایت از سهام را به معنای بازارگردانی لازم دانستهاند. از منظر این گروه، با بازارگردانی است که سهام مهمترین مزیت خود را که نقدشوندگی است حفظ خواهد کرد و روند قیمتها متعادل خواهد شد و امکان خروج از بازار بدون ازدحام در صفهای فروش به وجود آمد. چنانکه ملاحظه میشود حمایت در این معنا چیزی جز نهادسازی و ارتقای فرآیند بازار برای خودگردانی و دوری از مداخلهگریهای تصنعی دولت نیست و شرکتهای بورسی خود از پس برمیآیند.
اما حمایت معنای دیگری هم نزد بورسبازان یافته که پررنگتر از معنای اول است و به صورت گستردهای هم در حال انتشار در شبکههای اجتماعی است. در این معنا به نظر میرسد طیف وسیعی از بورسبازان انتظار دارند تا دولت برای جلوگیری از افت قیمت سهام در بازار حضور پیدا کند و مانع زیان آنها شود.
پرسشی که پیش میآید این است که دولت این منابع را از کجا تامین کند تا از ارزش دارایی تعدادی از شهروندان محافظت کند. آیا تصمیم دولت تصمیمی اقتصادی و اخلاقی است؟ میتوان نشان داد که این خواسته بورسبازان هم از منظر اخلاقی و هم از منظر اقتصادی قابل دفاع نیست و علی رغم ظاهر فریبنده آن زیر پوشش حمایت نهایتا نوعی بازتوزیع ثروت از طریق پولپاشی است که نمونههای بدخیم آن را طی دو سال گذشته در سیاستهای ارزی دولت تجربه کردهایم.
تجربه تلخ حمایت های ارزی از مصرفکننده
بدون تردید سیاست دلار موسوم به 4200تومانی یکی از تلخترین تجربههای اقتصاد کشور در سالهای اخیر بوده است که نقاب حمایت از مصرفکننده را هم بر چهره داشت. سیاستگذار تصور میکرد که با سرکوب نرخ ارز از قدرت خرید مصرفکنندگان در برابر سیلاب تورم محافظت خواهد کرد. اما چنانکه پژوهشهای نهادهای دولتی و خصوصی اعم از بانک مرکزی، مرکز پژوهشهای مجلس و اتاق بازرگانی و بسیاری از نهادهای تحلیلی در دو سال اخیر نشان دادند، این سیاست بیش از آنکه منافع مصرفکنندگان را تامین کند به انحراف شدید در تولید داخلی و توزیع ثروت کشانده شد.
در واقع، اعطای ارز ترجیحی به واردات غیرضروری، بالا رفتن هزینههای تولید در مقابل محصولات آماده وارداتی، ایجاد رانت برای واسطهها، رقابت مخرب از طریق قیمتگذاری آزادانه کالای آماده وارداتی در مقابل قیمتگذاری دستوری کالای تولید داخل و سرانجام کاهش توان رقابتپذیری تولیدکنندگان در مقابل محصولات بیکیفیت خارجی از جمله خسارات جبرانناپذیر این سیاست در قالب «حمایت» از مصرفکننده بوده است. شعاری که اکنون زمین بازی خود را عوض کرده و در بازار سهام در حال جذب هوادار است.