مردی که ترامپ را هدایت می کند
به گزارش اقتصادنیوز ، اما در این میان نقش و وزن یک نفر با سایرین متفاوت است؛ زیرا اکثر آنان موازی با وزیران کابینه تعریف شدهاند، اما او همردیف با رئیسجمهور آمریکا توصیف میشود. این شخص استیفن بانن است؛ چهرهای که رسانهها از او بهعنوان رئیسجمهوری سایه ایالاتمتحده نام میبرند و ترامپ را مجری افکار و عقاید او میدانند.
بانن بهقدری روی رئیسجمهوری جدید نفوذ دارد که در پشت صحنه تمامی تصمیمگیریهای اخیر وی بوده؛ حتی ترامپ در بسیاری از سخنرانیها عقاید او را نطق کرده است. بانن خودش را یک ناسیونالیست میداند و سخنان ملیگرایی اقتصادی ترامپ نیز تحتتاثیر همین عقیده ارزیابی میشود. او به اندازهای دیدگاههای ضددولتی دارد که با شخصیتهای منفی فیلمهای هالیوودی همچون دارت ویدر همذاتپنداری میکند. ارتباط بانن با ایران نیز متاثر از عملیات شکستخورده طبس است. او یکی از فرماندهان آمریکایی در این عملیات بوده است. واشنگتنپست این شکست را ریشه کینهورزی وی با ایران میداند.
به گفته سایت خبرگزاری آلمان بانن تبدیل به دومین فرد قدرتمند جهان شده است. برخی حتی مدعی شدهاند که رئیسجمهور واقعی آمریکا اوست و نه دونالد ترامپ. نامش استیفن بانن است و استراتژیست بلندپایه و ایدئولوگ دولت دونالد ترامپ. او روز 12 نوامبر سال 2013 در یک اظهارنظر عجیب گفت وی یک «لنینیست» است و خواهان «نابودی ماشین دولتی» است. البته او یک کمونیست نیست و در این راستا با محافظهکاران اصیل در یک قاب قرار میگیرد و در واقع آنها خواهان کم کردن نقش دولت هستند. بانن خود را نه پوپولیست میداند و نه یک ناسیونالیست سفیدپوست، آنگونه که منتقدانش درباره او میگویند. بلکه خود را لنینیست میخواند. لنینیستی که بیشتر به الزامهای اقتصاد توجه دارد و از این راه بر آن است، نظم جدیدی برپا کند.
اگر تا پیش از انتخاب هیلاری کلینتون بهعنوان نامزد دموکراتها، این شعارها از سوی برنی سندرز داده میشد جای تعجب نداشت. او یک سوسیالیست افراطی و ساختارشکن بود که بهدنبال احیای سیستم آمریکا بر پایههای سوسیالیسم بود. برای همین است که در بیشتر نظرسنجیها اعلام میشد یقه آبیها (طبقه کارگر) در آمریکا به برنی سندرز متمایل هستند. اما با کنار رفتن سندرز از انتخابات اصلی آمریکا، شعارهای بهجا مانده از سندرز از سوی تیم ترامپ دزدیده شد.
هر چند در آن زمان نقش بانن زیاد مشخص نبود اما ریشه تمایل تیم ترامپ به این شعارها را میتوان در شعارهای بانن ردیابی کرد که از لنین الگو گرفته بود. شعارهای «صلح برای مردم»، «زمین برای کشاورزان» و «همه قدرت در دست شهروندان» دقیقا همان شعارهایی بود که لنین با طرح آنها اقشار محروم جامعه روسیه را به سمت خود جلب کرد و با اتکا بر این نیروی اجتماعی پرشمار قدرت سیاسی را به چنگ آورد.
«انتقال قدرت به تودهها»، «احیای عظمت از دست رفته آمریکا» و «اولویت با آمریکا است» شعارهایی است که مطابق الگوی لنینی برای تصرف قدرت در کارزار انتخاباتی آمریکا از سوی دونالد ترامپ مطرح شدند. ایدئولوگ پنهان این سیاست، استیفن بانن بود. همچنین متن سخنرانی دونالد ترامپ در مراسم سوگند ریاست جمهوری آمریکا را براساس شواهد استیفن بانن نوشته است. سخنرانی که خلق و توده در آن نقش محوری ایفا میکردند. ترامپ در این سخنرانی گفته بود فراموششدگان دیگر هرگز فراموش نخواهند شد و زمان آن رسیده است که «همه به ندای آنها گوش دهند». ترامپ در این سخنرانی گفته بود که هزینه اصلی بر دوش مردم بوده حال آنکه اقلیت کوچکی از قدرت سیاسی موجود سود میبرند. ترامپ گفته بود که مردم آمریکا هیچ بهرهای از ثروت این کشور نبرده و از اینرو، او بر آن است تا «قدرت را به خلق بازگرداند». ترامپ روز ۲۰ ژانویه را یک «لحظه تاریخی» خوانده بود. لحظهای که جنبش جدیدی عملا پدید آمده و قرار است نظم آمریکا و جهان را از نو تعریف کند. از همین روست که بسیاری از تحلیلگران از «انقلاب» و «موقعیت انقلابی» در آمریکا سخن گفتهاند و قدرتگیری ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ را با قدرتگیری لنین در اکتبر ۱۹۱۷ مقایسه کردهاند.
پیشتر نیز سایت Quartz Media مقالهای درباره قدرتگیری ترامپ در آمریکا منتشر کرده و آن را یک «درس تاریخی» نامیده بود. عنوان این مقاله چنین است: «میخواهید بدانید ترامپ و بانن چه برنامهای در سر دارند؟ نگاهی به روسیه سال ۱۹۱۷ بیندازید.» لنین یکصد سال پیش تصرف ادارات و مراکز تلفن و تلگراف را برای پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ تعیینکننده ارزیابی کرده بود و تیم ترامپ پیروزی در انتخابات را وامدار شبکههای اجتماعی و نشر اخبار کذب بود. الگویی که مو به مو از سوی ترامپ به اجرا درآمد، پیشتر از سوی لنین به نمایش درآمده بود اما قاطعانه گفته میشود که برای احیای نمایش روسی ترامپ، کارگردانی جز استیفن بانن وجود نداشته است.
رخی میگویند یکی از راهکارهای بانن در دوره انتخابات ریاستجمهوری این بوده است که خشم عمومی را علیه ساختار فعلی آمریکا افزایش دهد. این در شرایطی است که او همین سیاست را در داخل کاخ سفید هم ادامه میدهد. کریستوفر رودی میافزاید: اگر رینس پیربوس، رئیس کارکنان کاخ سفید حافظ نظم و انضباط در کاخ سفید است، در مقابل او بانن قرار دارد که نان او در جنگطلبی است. مجله پولیتیکو نزدیک به جمهوریخواهان به نقل از یک فرد ناشناس که به کاخ سفید نزدیک است، میگوید: «بانن کتاب خواندن را دوست دارد به عکس آنکه ترامپ اصلا اهل مطالعه نیست برای همین باید وی را «نژادپرست باهوش» خطاب کرد.»
سایهای کمرنگ اما موثر
اگر از بانن عبور کنیم قطعا نفر بعدی تیم ترامپ یک زن قرار دارد که از وزن قابلتوجهی برخوردار است. ترامپ برای اینکه به کلیان کانوی برسد، کسی که گفته میشود نقش موثری در پیروزی ترامپ داشته است، مسیر سختی را پشتسر گذاشت. نخستین مدیر کارزار وی، یعنی «کوری لواندوفسکی» از تیم کنار گذاشته شده بود و جای وی را پل مانافورت، فردی که به لابیگری معروف است، گرفت اما داستان پل مانافورت به ضد خود تبدیل و مشخص شد وی در کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری اوکراین به نامزد نزدیک به روسیه کمک کرده است. بهانه اینبار به دستان دموکراتها افتاده بود و دموکراتها تیم ترامپ را متهم به نزدیکی با روسیه میکردند. محرز شدن اتهام مانافورت در کنار سخنان ترامپ که هر از گاهی از پوتین تعریف و تمجید میکرد موجب شد تا این اتهام متوجه کارزار میلیاردر نیویورکی شود که تیم آنها اساسا طرفدار مسکو است و دموکراتها نیز باد به آتش این اتهام میدمیدند تا در رسانههای نزدیک به دموکراتها بیش از پیش شعلهورتر شود. از اینرو مانافورت، برای اینکه فشار را بر روی کارزار ترامپ کمتر کند، از تیم وی کناره گرفت تا تیم چند صباحی خلأ وی را احساس کند. تیم ترامپ درست زمانی که رو به افول بود توانست به همراه کلیان کانوی اوج بگیرد. حضور کانوی به قدری در این کارزار موثر بود که حتی انتشار سخنان مستهجن ترامپ درخصوص زنان که مانند بمب در رسانهها ترکید، نتوانست در میان عامهمردم تاثیر زیادی بگذارد. کلیانوی زمانی که در رسانهها ظاهر میشد، رسانهها سعی میکردند با برجسته کردن اظهارات سخیف ترامپ وی را مغلوب کنند اما وی در پاسخ به این قبیل سوالات لبخندی میزد و میگفت: آقای ترامپ نگاه مثبتی به آمریکاییها دارد. نزدیکان وی میگویند که هیچچیزی او را بههم نمیریخت، حتی زمانی که نامزد جمهوریخواهان از سند پیشنوشته شده (دستور کار انتخاباتی) تبعیت نمیکرد، کانوی سعی میکرد خونسردی خود را حفظ کند. کانوی که گاردین از او بهعنوان سلاح مخفی ترامپ یاد کرده بود، مینویسد ترامپ بهشدت وی را باور دارد. کلیانوی ناجی ترامپ بوده و برای قدرشناسی هم که شده از سوی رئیسجمهوری آمریکا یک نقش موثر در کاخ سفید به وی محول شده است. او حالا با انتخاب ترامپ نقش یکی از مشاوران ارشد ریاستجمهوری را بر عهده گرفته است، اما دیگر به پر رنگی بانون نیست. حتی نقش وی به مایکل فلین هم نمیرسد. با این وجود میگویند که کلیانوی یک ضلع مهم در میان مشاوران ارشد ترامپ بهحساب میآید.
استاد تئوری توطئه
مشاور امنیت ملی ترامپ هم یک نظامی دیگر است. نظامیان در تیم ترامپ جایگاه ویژهای دارند؛ هم در تیم مشاوران و هم در کابینه.تیم ترامپ آمیزهای از میلیاردرها و نظامیان است. مایکل فلین، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز یک نظامی است که این اواخر با رویکردهای ضدایرانیاش بیش از پیش شناخته شده است. در واقع تیم مشاوران ترامپ گفته میشود با هماهنگی بانن انتخاب شدهاند. این انتخاب بر این اساس صورت گرفته است که کمترین چالش را برای وی ایجاد کنند. واشنگتنتایمز درخصوص انتخاب مایکل فلین مینویسد: ترامپ کسی را بهعنوان مشاور امنیت ملی انتخاب کرده است که سوخت حرکتی وی تئوری توطئه است. از همان زمان که زمزمهها برای حضور فلین در بخش غربی (اداری) کاخ سفید قوت گرفت، این نگرانی بهوجود آمد که او میتواند اساسا پاشنه آشیل دولت ترامپ در حوزه امنیتی باشد. او به شدت به تئوریهای توطئه علاقهمند است و همواره در توییتر خود نیز اخبار جعلی را نشر و بازنشر میکند. به نوشته واشنگتنتایمز فلین تا سال 2014 در بخش اطلاعات ارتش آمریکا خدمت میکرد اما به دلیل خطمشیاش با باراک اوباما اختلاف پیدا کرد. او بهعنوان یک افسر برجسته اطلاعاتی قدرت دروغ و اطلاعات غلط را به خوبی میشناسد. برای همین یکی از شیوههای مایکل فلین برای پیشبرد امور متوسل شدن به همین اطلاعات غلط است. حضور فلین در کاخ سفید میتواند زمینه را برای حرکتهای رادیکالی بانن بیش از پیش فراهم کند. برای همین برخی میگویند مثلث خوفناک بانن، کلیانوی و مایکل فلین توانسته است بر تیم رسمی ترامپ که همان کابینه وی است چربش بیشتری داشته باشد و هر چه از آستین جادوی این سه بیرون میآید به شکل فرمان اجرایی ظاهر خواهد شد.
از سمت راست: استیفن بانن، کلیان کانوی ، مایکل فلین