محرک های چرخش ضد ایرانی ترکیه
به گزارش اقتصادنیوز ، پس از آنکه مولود چاووش اوغلو، وزیرخارجه ترکیه در کنفرانس امنیتی مونیخ، ایران را به ایجاد بیثباتی در عراق و سوریه متهم کرد، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به این سخنان غیرسازنده گفت کسانی که در سودای خام بازگشت به امپراتوریاند و به اقدامات مداخلهگرایانه، غیرقانونی و غیرمشروع و حمایت از گروههای تروریستی دست زده و موجب خونریزی و افزایش تنش و بیثباتی در منطقه میشوند، نمیتوانند با فرافکنی از زیر بار مسوولت چنین اقداماتی شانه خالی کنند.
اما جنگ لفظی دو طرف به اینجا ختم نشد و چند روز بعد، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه مدعی شد که نمیتوان از تلاشهای ایران برای دستیابی به نفوذ در خارج از مرزهای خود چشمپوشی کرد.
البته او در عین حال اعلام کرد که ترکیه قصد ندارد تنش با ایران را افزایش دهد. این سخنان اردوغان نیز واکنش وزیر خارجه ایران را به دنبال داشت و محمدجواد ظریف، در واکنش به مواضع اخیر مقامات ترکیه، گفت که متاسفانه سیاستهای اشتباه دولت ترکیه در گذشته باعث وضعیتی شده که مجبور هستند فرافکنی کنند و باعث تاسف است که این کار را انجام میدهند.
ظریف همچنین کشورهای منطقه را به همکاری دعوت کرد. رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین در گفتوگویی با اشاره به سخنان مقامات آنکارا با کنایه گفت: مقامات ترکیه «کمحافظه» و «قدرناشناس»اند و فراموش کردهاند که مقامات جمهوری اسلامی هنگام کودتای تیرماه برای حمایت از آنان «تاصبح نخوابیدند.» به نظر میرسد در برهه فعلی ترکیه در پی آن است ناکامی چند سال اخیرش در سیاست خارجی را به نوعی جبران کند و به این منظور به سمت اعراب گرایش یافته است. ترکیه که تا چندی پیش تمام مهرههایش در سوریه را از دست رفته میدید، اکنون با حضور نظامی در این کشور تلاش دارد نقش و جایگاهی برای خود به دست آورد.
اما آنچه اهمیت دارد اینکه ترکیه، سیاستهای ایران را در تناقض با سیاستهای فعلی خود میبیند و به همین خاطر نیز به فرافکنی و طرح اتهام علیه تهران روی آورده است. همچنین ترکیه نیاز فوری به پول کشورهای حاشیه خلیجفارس دارد تا کمبود خود را جبران کند. آنکارا امیدوار است با اتخاذ موضعی ضدایرانی، روابط خود را با عربستان سعودی و با دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس که رویکردی فرقهگرایانه علیه ایران دارند، تقویت کند تا برایش سودمند باشد.
رقابت و تعامل همزمان
رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در تحلیل چرایی این رفتار ترکیه میگوید: «تنش در روابط ایران و ترکیه، مساله خیلی تازه و عجیبی نیست کما اینکه همکاری میان دو کشور خیلی عجیب نیست. به دلیل موقعیتی که هر دو کشور دارند چه در منطقه و چه در نظام بینالملل، روابط تهران و آنکارا از 100 سال پیش مبتنی بر نوعی رقابت و تعامل همزمان است. یعنی موقعیت دو کشور به گونهای است که رقابت و همکاری را برای طرفین ناگزیر میکند.
چه در دوران پیش از انقلاب و چه پس از آن، این دو شکل از روابط ایران و ترکیه همیشه همراه با هم بوده است؛ یعنی به این صورت نبوده که بهعنوان مثال در یک دوره 10 ساله یا 20 ساله دو کشور روابط آرام و باثباتی را پشت سر گذاشته باشند.» قهرمانپور معتقد است که ماهیت سیاست دو کشور، وضعیت آنها در منطقه و موقعیتی که در نظام بینالملل دارند باعث شده ایران و ترکیه روابطشان را براساس همکاری و رقابت همزمان طراحی کنند؛ در دورههایی همکاری بیشتر بوده و در دورههایی نیز رقابت.
روابط خوب تهران-آنکارا
البته باید توجه داشت که پیش از اتفاقات اخیر روابط دو کشور در مرحله خوبی بهسر میبرد تاجایی که بعد از کودتای ناموفق در ترکیه، ایران در کنار دولت اردوغان قرار گرفت و ترکیه نیز در زمان تحریمها ایران را تنها نگذاشت. این پژوهشگر مسائل خاورمیانه در این باره توضیح داد: «از دهه 1960 شمسی یعنی زمانی که ایران در جنگ تحمیلی بود ما روابط بسیار خوبی با ترکیه داشتیم چرا که ترکیه به روند تحریم ایران از سوی غرب نپیوسته بود.
همچنین بعد از سالهای 84 و 85 که تحریمهای شورای امنیت علیه ایران تشدید شد، روابط ایران با ترکیه به سمت همکاریهای بیشتر حرکت کرد. زیرا در آن برهه آنکارا احساس میکرد که میتواند از طریق این همکاری، منافع زیادی را عاید خود کند. بنابراین هر دو کشور در دورههای مختلفی که داشتند براساس این نوع خط همکاری و رقابت پیش رفتند و هنوز این قاعده کم و بیش صادق است.»
تلاش برای برتری منطقهای
شاید مهمترین نقطه تقابل ایران و ترکیه را بتوان مسائل منطقهای و بهخصوص مساله سوریه عنوان کرد؛ قهرمانپور معتقد است که بیشترین رقابت دو کشور در حوزه منطقهای و تلاش برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای است. او ادامه داد: «هم آنکارا و هم تهران احساس میکنند که ظرفیتها، پتانسیل و توانایی لازم را برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای برتر در مناطق پیرامون خود دارند. قاعدتا بخشی از این مناطق پیرامون در شامات است که عراق، سوریه، اردن و فلسطین در آن قرار دارند. شامات از قدیم به قلب خاورمیانه عربی معروف بوده و از دهه 1960 که پان عربیسم ناصر ایجاد شد همواره این باور در منطقه وجود داشته که دولتی که بخواهد در منطقه به قدرت مسلط تبدیل شود، باید قدرت خود را در منطقه شامات تثبیت کند.»
چرخش به سمت خاورمیانه
در ادامه قهرمانپور با اشاره به اینکه ترکیه تا سال 2002 که کمالیستها بر سر کار بودند توجه چندانی به خاورمیانه نداشت و جهتگیری اصلی و مرکزی سیاست خارجی آن به سمت غرب و ائتلاف با غرب بود، افزود: «اما بعد از آنکه حزب عدالت و توسعه پیروز شد، چرخش در سیاست خارجی آنکارا آغاز شد و توجه ترکیه به سمت خاورمیانه بیشتر شد، ضمن اینکه روابط ترکیه با غرب ادامه داشت.
ترکیه در نگاه جدیدش به خاورمیانه به دنبال آن بود که بتواند از پتانسیلهایی که دارد و از جمله روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی با غرب استفاده کند و به یک قدرت برتر منطقهای تبدیل شود و از این وضعیت برای جذب سرمایه، ایجاد رونق اقتصادی و در کل افزایش قدرت ملی ترکیه بهره ببرد.» او همچنین با اشاره به سیاست صفر کردن مشکلات با همسایگان که از سوی ترکیه دنبال میشد، گفت: «آنکارا در لیبی، سوریه، عراق و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه حضور بیسابقهای پیدا کرد و اخیرا دیدیم که این حضور به سمت کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز کشیده شده است.»
این کارشناس روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا را نیز در موضعگیریهای اخیر مقامات ترکیه بیتاثیر ندانست و گفت: «در مقطع فعلی ترکیه احساس میکند که میتواند با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا این خواست منطقهای خود را محقق کند و در رقابتهای منطقهای از ایران پیشی بگیرد. با توجه به اینکه ترامپ اعلام کرده که از میراث اوباما پیروی نخواهد کرد بنابراین آنکارا، ریاض و برخی دیگر از کشورهای منطقه احساس میکنند که با آمدن ترامپ، کفه ترازو به نفع آنها و به ضرر ایران تغییر پیدا کرده است، بنابراین باید از این موقعیت برای بهرهبرداری بیشتر استفاده کنند، از اینرو ترکیه احساس میکند در موقعیت بهتری قرار دارد و میتواند از این شرایط جدید برای افزایش قدرت و تغییر موازنه قوا در مقابل ایران استفاده کند.»
تنگنای استراتژیک
از سوی دیگر سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه نیز در این رابطه گفت: «رویکرد جدید ترکیه در قبال همسایگان یک مشی پرخاشگرانه و تاحدودی تهاجمی به خود گرفته است. در این بین اگرچه روند مداخلات ترکیه در امور عراق و سوریه و در مرز شمالی هر دو کشور دستکم در یک سال گذشته شتاب بیشتری به خود گرفته، لیکن اظهارنظرهای تندی که اخیرا رئیسجمهوری و وزیر خارجه ترکیه علیه ایران بیان داشتند، جای تامل دارد و این اظهارنظرها نمیتواند تصادفی باشد.» کاکایی معتقد است که سیاست خارجی ترکیه در آستانه ورود به مرحله جدیدی است. یک نشانه مهم یا یک موضوع اساسی در ارتباط با رویکرد جدید منطقهای آنکارا این است که ترکیه احساس میکند در یک تنگنای استراتژیک قرار رفته است چراکه روند تحولات در سوریه و عراق آنگونه که مورد نظر ترکیه بود، پیش نرفته است.
اگر به تحولات چند سال گذشته سوریه و شیوه برخورد ترکیه با آن رجوع کنیم، مشخص میشود که روند تحولات میدانی تامینکننده خواست ترکیه نبوده است. در چنین وضعیتی بهنظر میرسد که ترکیه برای تغییر در موازنه سیاسی منطقه درصدد آن برآمده که دو اقدام انجام دهد؛ اول نزدیک شدن رویکردش به سمت کشورهای عربی در منطقه از جمله عربستان سعودی و دیگری گسترش یا احیای روابط با اسرائیل. این کارشناس در نهایت تاکید کرد که این نوع آرایش سیاسی که ترکیه در منطقه پیگیری میکند تاحدودی با هدف افزایش جایگاه منطقهای این کشور بعد از سالها انزوا است.
گزارش از سعیده سادات فهری