شارژ روحی سعودی ها در کاخ سفید
اگرچه عربستان و آمریکا یکدیگر را متحدانی «طولانی مدت» و «استراتژیک» مینامند اما در دوران اوباما به دلایلی این روابط رو به سردی رفت. از آنجا که ترامپ نشان داده عادت به سنتشکنی و ساختارشکنی دارد بنابراین میتوان انتظار داشت اصولی که اوباما در سیاست خارجی کشورش در قبال برخی کشورهای منطقه در پیش گرفته بود دچار تغییر بنیادین یا فروپاشی شود.
رویترز بر این باور است که روابط ریاض- واشنگتن در دوران اوباما و پس از توافق هستهای قدرتهای بزرگ با ایران رو به وخامت رفت. با این حال، رهبران سعودی معتقدند که روابط دو طرف از آغاز بهار عربی و عدم حمایت واشنگتن از حسنیمبارک شروع شد و با برخی تحولات مانند عقبنشینی آمریکا از خاورمیانه، انفعال در تحولات سوریه، توافق هستهای با ایران و لجام زدن به رویکردهای افسار گسیخته عربستان به اوج رسید.
یکی از مشاوران ارشد بنسلمان در بیانیهای اعلام کرد که «این دیدار یک نقطه عطف تاریخی در روابط میان دو کشور بهحساب میآید زیرا این روابط در بسیاری از موارد و پروندهها روندی واگرایانه در پیش گرفته است.» این مشاور ارشد افزود: «دیدار روز سهشنبه میان ولیعهد و ترامپ به معنای قرار گرفتن امور در ریل خود و احتمال گشایش شانس بزرگ در روابط سیاسی، نظامی، اقتصادی و امنیتی دو کشور است.»
رویترز در گزارش خود مینویسد از نقطه نظر عربستان، دولت اوباما چندان توجهی به خواستههای ریاض نمیکرد و مقامهای ریاض احساس میکردند که اوباما اعراب را به قیمت بهبود رابطه با تهران فروخته است. اعراب بهویژه عربستان از عبارت «خیانت» برای رویکرد واشنگتن استفاده میکردند. این گزارش میافزاید عربستان و کشورهای شورای همکاری بهدنبال این هستند که آمریکا به شریک اصلی آنها در تحولات منطقهای تبدیل شود. ریاض معتقد است واشنگتن باید در منطقه فعالتر شود تا دشمنان آمریکا محدودتر شوند و این به نفع منافع آمریکا در منطقه است.
این دیدار، اولین دیدار ترامپ با یک مقام عربستانی است. این مقام کسی است که هدایت عملیات نظامی کشورش علیه یمن را بر عهده دارد؛ این مقام کسی است که بهدنبال تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان در پرتو کاهش قیمت نفت است تا اقتصاد خود را تا 2030 از حالت تک محصولی خارج کند.
در دیدار بنسلمان با ترامپ چهرههای مهمی حضور داشتند که حلقه درونی ترامپ را تشکیل میدهند: کایک پنس، جارد کوشنر، رینبوس پریبوس و استیو بنن. بهنظر میرسد مقامهای عربستانی از وجود فردی مانند ترامپ در مسند ریاستجمهوری خشنودند. در فرمان مهاجرتی ترامپ نام عربستان دیده نمیشد؛ در حالی که در دوران اوباما، عربستان در سیبل انتقادات قرار داشت.
با باز شدن پرونده 11 سپتامبر فشار روانی سختی بر عربستان وارد آمد؛ بهگونهای که سعودیها هشدار دادند که ممکن است 750 میلیارد دلار دارایی خود را از آمریکا بیرون بکشند. اگرچه تصور میشد ترامپ رویکرد سختی در قبال اعراب مانند عربستان در پیش گیرد، اما ظواهر امر نشان میدهد که این روابط حسنه خواهد بود. مصداق این مساله حذف نام عربستان از فرمان مهاجرتی ترامپ و سیگنالهای مثبتی است که طرفین برای یکدیگر میفرستند.
نیویورکتایمز معتقد است محور دیدار بنسلمان با ترامپ شامل موضوعاتی میشود که به نوعی میراث دوران اوباما به حساب میآید. این روزنامه مینویسد گرفتاری عربستان در یمن و مبارزه آمریکا با القاعده در این کشور یکی از محورهای دیدار این دو مقام بود. نیویورکتایمز مینویسد ممکن است فروش سلاح به عربستان دوباره از سر گرفته شود. همچنین یکی دیگر از محورهای این دیدار این است که ترامپ انتظار دارد تا منطقهای امن در سوریه برقرار شود و هزینه آن از سوی دولت عربستان پرداخت شود.
این باعث میشود هزاران مهاجر به این منطقه بازگردند و از فشار مالی- روانی به کشورهای میزبان آوارگان سوری کاسته شود. این یک جنبه ماجرا است. احتمال دارد برقراری منطقه امن نخستین گام در راستای تجزیه سوریه تلقی شود. کاخ سفید و حلقه درونی ترامپ بر این باور است که عربستان، بهعنوان یک متحد کلیدی، میتواند رضایت دیگر اعراب را به دست آورد و به استراتژی واشنگتن برای شکستن بن بست در خاورمیانه یاری رساند.
سیمون هندرسون، کارشناس خاورمیانه در موسسه واشنگتن میگوید: «ترامپ، عربستان را متحدی کلیدی در خاورمیانه میبیند، درحالیکه اوباما درست دیدگاهی مقابل این را داشت.» او معتقد است عربستان و همسایگان عرب این کشور نسبت به ترامپ خوشبین هستند و این بهدلیل سرخوردگی عمیق آنها از انفعال اوباما در خاورمیانه بهویژه در سوریه است. اعراب خلیجفارس بر این باورند که پیشینه تجاری ترامپ، بیعلاقگی او به حقوق بشر و سختگیری در قبال ایران مسائلی است که آنها میتوانند به دولت ترامپ خوشبین باشند.
«بروس ریدل»، تحلیلگر سابق سیا و کارشناس موسسه بروکینگز میگوید: «اعراب خوشحالند که اوباما رفته است.» او میافزاید اعراب از بیعملی اوباما در خاورمیانه که موجب گسترش موج بهار عربی شد سرخوردهاند. آنها معتقدند اوباما به جای حمایت از آنها به اعمال فشار میپرداخت و اساسا، اوباما خود یکی از دلایل فروپاشی کشورهای عرب و سقوط آنها به دست امواج بهار عربی بود.
ریدل میگوید: «ترامپ روشن کرده که نگران حمایت از حقوق بشر یا آزادی نیست؛ او روشن کرده که سیسی بهترین دوستش در مصر است؛ تمام مسائل مربوط به برابری جنسی و امثال آن دیگر جایی در باور ترامپ در 4 سال آینده ندارد و این ایران است که روی میز قرار گرفته است.»
ریدل میگوید: «عربستان به آمریکا نگاه میکند و آنها هم میگویند نگران نباشید. ما در کنارتان هستیم.» با تمام این تفاصیل اما نیویورکتایمز مینویسد دولت عربستان همچنان با میزانی از تردید به دولت ترامپ مینگرد؛ زیرا او در حلوفصل مسائل ژئوپلیتیک بیتجربه است.
این گزارش بر این باور است که ترامپ از همان اوان ریاستجمهوری سیگنالهای مغشوشی به جهان اسلام فرستاده است و این زمینهساز بدبینی به او شده است. بروس ریدل معتقد است که دولت ترامپ بهویژه جیم متیس، وزیر دفاع «اهمیت ارسال سیگنال مثبت به سعودی را میفهمند و بر این باورند که بهترین راه برای انتقال پیام از طریق فرزند مورد علاقه پادشاه است.»
نیویورکتایمز مینویسد دو کشور در این مورد در یمن اتفاق نظر دارند که حوثیها تهدیدی برای عربستان و آمریکا هستند. بنابراین، براساس این تهدید فروش سلاح به عربستان توجیه میشود. دولت ترامپ در پی این است که با محمد بنسلمان، 31 ساله روابط حسنهای برقرار کند؛ زیرا او هم آغازکننده حمله به یمن است و هم در پس بسیاری از طرحهای اقتصادی کشورش از جمله چشمانداز 2030 قرار دارد.
اگر در دوران اوباما «محمد بننایف» مورد ترجیح آمریکاییها بود؛ اما در دوران ترامپ «محمد بنسلمان» در اولویت قرار گرفته است. این دیدگاه مطرح شده که دولت اوباما فردی خبره را بر جوانی بیتجربه ترجیح میداد؛ در حالی که دولت ترامپ بهدلیل بیتجربگی سیاسی فردی جوان و ماجراجو را بر فردی خبره در سیاست ترجیح داده است. این یعنی در فردای مرگ سلمان، گزینه آمریکاییها ممکن است فرزند سلمان باشد نه فرزند نایف.