گزینه های ترامپ برای رویکرد سختگیرانه در برابر ایران
به گزارش اقتصادنیوز ایالاتمتحده تحت ریاستجمهوری ترامپ، موضعی تقابلی در برابر ایران درپیش گرفته است. اما اینکه این موضع چطور به یک سیاست تبدیل میشود به دو مساله اصلی بستگی خواهد داشت؛ نخستین مساله این است که رویکرد ترامپ نسبت به توافق هستهای که در دولت اوباما حاصل شد، چگونه خواهد بود.
مساله دوم این است که دولت ترامپ تا چه میزان تلاش خواهد کرد موقعیت ایران را در خاورمیانه تضعیف کند. به گزارش فارن افرز، تا همین اواخر، کاخ سفید اعلام میکرد که درمورد اجرای این توافق هستهای، نسبت به دولت اوباما رویکردی سختگیرانهتر اتخاذ خواهد کرد و گرچه این توافق را محترم خواهد شمرد، اما در اجرای مفاد آن سختگیری بیشتری بهخرج خواهد داد. اما در حوزههای دیگر، بهنظر میرسد دولت ترامپ آماده اتخاذ رویکردی تهاجمیتر در برابر تهران است. در تاریخ 19 آوریل(30 فروردین)، رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا مدعی شد: «اقدامات تحریکآمیز ایران ایالاتمتحده، منطقه و جهان را تهدید میکند» و وعده داد که بازبینی سیاست آمریکا درقبال ایران موضع جدیدی را ایجاد میکند که با شفافیت و قاطعیت به چالشهای اعمال شده از سوی ایران پاسخ میدهد. در شرایطی که کاخ سفید این بازبینی را نهایی میکند، مقامات آمریکا دیدگاههای رقیب را درمورد چگونگی مواجهه با ایران ارائه خواهند کرد و متحدان آمریکا در خاورمیانه تلاش خواهند کرد اولویتهای واشنگتن را به نفع خود تغییر دهند و در شرایطی که ترامپ این مساله را بررسی میکند که به کدام یک از این نظرات توجه کند، باید بهخاطر داشته باشد که رویکردهای تهاجمیتر ریسکهای جدی درپی خواهد داشت و تهران و واشنگتن را در مسیرهای مواجی قرار خواهد داد که آتش درگیریها در یکی از بیثباتترین مناطق جهان را شعلهورتر خواهد کرد.
گزینههای ترامپ
درباره چگونگی اتخاذ سیاستهای سختگیرانهتر در قبال ایران، دو دیدگاه عمده وجود دارد. برخی از مشاوران ترامپ به رهبری چهرههای نظامی با تجربه در زمینه مسائل خاورمیانه، مانند جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، ظاهرا حامی تضعیف آشکار سپاه پاسداران هستند. حامیان این دیدگاه طرحهایی را بررسی میکنند که برای مثال از نیروی دریایی آمریکا میخواهد به آن دسته از کشتیهای ایرانی که مظنون به حملونقل تسلیحات در آبهای بینالمللی هستند، وارد شوند. برخی از مقامات و مشاوران ترامپ نیز دولت را تحت فشار قرار دادهاند تا سپاه پاسداران را تحت عنوان ادعایی یک سازمان تروریستی خارجی، تحریم کند. در ماه مارس (اسفند-فروردین)، لایحهای به سنا ارائه شد که براساس آن تحریمهای مرتبط با تروریسم و دیگر تحریمها علیه ایران اعمال خواهد شد. (این در شرایطی است که برخی از مقامات امنیتی آمریکا معتقدند تحریم سپاه، نظامیان مورد حمایت ایران را تحریک خواهد کرد به نیروهای آمریکایی در عراق حمله کنند و درعین حال منافع چندانی عاید ایالاتمتحده نمیکند.) به اعتقاد فارن افرز، گزینه دیگر برای دولت ترامپ این است که اقدامات سری علیه ایران را افزایش دهد.
برای مثال، ایالاتمتحده میتواند برای کمک به متحدان منطقهای خود مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی اقدامات بیشتری انجام دهد و گروههای مورد حمایت ایران در منطقه مانند حزبالله لبنان و حوثیهای یمن را به لحاظ نظامی و مالی مورد هدف قرار دهد. این اقدامات به ایالاتمتحده کمک میکند در کوتاهمدت از مواجهه مستقیم با ایران اجتناب کند. اما این کار خطر اقدامات تلافیجویانهای را دربر دارد که ایران و آمریکا را وارد چرخه تنش خواهد کرد. این گزینهها تفاوت چندانی با گزینههای موجود در دولتهای اوباما و جورج بوش ندارند. تنها تفاوت این است که موقعیت منطقهای ایران نسبت به دوران اوباما و بوش مستحکمتر و قویتر شده است. علت این مساله تاحدی سرنگونی صدام حسین، دشمن ایران در عراق و تقویت موقعیت ایران در سوریه بهدلیل مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه است. درنتیجه ایران برای به مخاطره انداختن آمریکا و نیروهای متحدش در افغانستان، عراق، سوریه و یمن از موقعیت بهتری برخوردار است. از سوی دیگر، دولت ترامپ باید این مساله را بسنجد که چطور بین رویکردی تهاجمیتر نسبت به ایران و برنامههایش برای مبارزه با گروههای تروریستی منطقه توازن ایجاد کند. مبارزه با گروههای تروریستی خاورمیانه اولویتی است که ایران نیز در آن سهیم است. برای مثال، در عراق نیروهای آمریکایی و نیروهای ایرانی هر دو با گروه تروریستی داعش میجنگند و این جنگ تحت آرایشی غیررسمی صورت میگیرد که مانع از درگیری تصادفی نیروهای آمریکایی و ایرانی با یکدیگر شده است. اگر تنش بین واشنگتن و ایران افزایش یابد، این مساله به خطر میافتد.
یارگیری
هنگامی که کاخ سفید از سوی جناحهای مختلف در واشنگتن تحت فشار قرار دارد، باید منافع شرکایش در خاورمیانه را هم تامین کند. مقامات رژیم صهیونیستی، امارات متحده عربی و عربستان سعودی همگی از دولت ترامپ خواستهاند تعامل اقتصادی و دیپلماتیک خود را با تهران محدود کند (گرچه عربستان تاکید میکند که آمریکا باید به توافق هستهای پایبند باشد). اوایل سال جاری میلادی، مقامات این رژیمها به همراه اردن و مصر به منظور تضعیف نفوذ منطقهای ایران، موضوعات افزایش به اشتراکگذاری اطلاعات و همکاری نظامی با ایالاتمتحده را بررسی کردند. رژیم صهیونیستی بهدنبال جلب حمایت واشنگتن در برابر آن چیزی است که تهدید ایران و حزبالله در بلندیهای جولان مینامد. عربستان سعودی و امارات، بهدنبال حمایت نظامی بیشتر آمریکا از جنگ آنها علیه حوثیهای یمن هستند. از زمان ریاستجمهوری ترامپ، ایالاتمتحده بهطور چشمگیری حملات هوایی خود را علیه نیروهای القاعده در یمن افزایش داده است. اکنون به نظر میرسد واشنگتن آماده است در راستای تمایلات کشورهای حوزه خلیجفارس گام بردارد و مشارکت خود را در جنگ داخلی یمن افزایش دهد.
دیدگاه تهران
به نظر میرسد ایران پیش از بازبینی سیاست خارجی خود، منتظر است ببیند در ماههای آتی موضع آمریکا چگونه تغییر میکند. بسیاری از مقامات ارشد ایران معتقدند دولت ترامپ از درگیریهای خارجی پرهزینه اجتناب خواهد کرد. این درگیریها آمریکا را از پرداختن به اولویتهای داخلی مانند امنیت سرزمینی و مبارزه با تروریسم، باز میدارد. البته حمله هوایی آمریکا به سوریه و استفاده از بزرگترین بمب غیراتمی در افغانستان متناقض با این دیدگاه بهنظر میرسد. اما این اقدامات هزینه چندانی برای ایران نداشته است و گرچه تهران این اقدامات را محکوم کرده اما دست به تلافی نزده است. بسیاری معتقدند چشمانداز بهبود روابط ایران و آمریکا در دولت ترامپ تیره و تار شده است. با توجه به احتمال بدتر شدن روابط این دو کشور و فروپاشی توافق هستهای در دوران ترامپ، ایران برنامههای احتمالی را آماده کرده است که به این کشور امکان میدهد غنیسازی هستهای و برنامههای موشکی خود را افزایش دهد. اما تاکنون ایران همان اولویتهای مربوط به توافق هستهای را دنبال کرده و منافع منطقهای تهران همان منافعی است که در سال گذشته بود: پیگیری تعهدات هستهای، امن کردن مرزهای خود با عراق از طریق مهار داعش و به دست آوردن دست بالا در درگیریهای سوریه. در شرایطی که روابط ایران و آمریکا بدتر میشود، ضروری است که چین، روسیه و کشورهای اروپایی خواستار غالب شدن افراد میانهروتر در تهران و واشنگتن شوند. مقامات اروپایی بهطور خاص باید از روابط سیاسی و اقتصای بهوجود آمده با ایران پس از توافق هستهای، صیانت کنند. این اقدام موجب میشود در صورت بروز تنشهای آتی بین ایران و آمریکا، این کشورها در زمینه تنشزدایی از موقعیت بهتری برخوردار باشند.
همزمان، مقامات آمریکایی باید درباره پیامدهای آشفتگی فعلی خاورمیانه واقعبین باشند. سیاستهای آمریکا موثرتر خواهد بود اگر برآورد واقعبینانهای از قدرت ایران و تهدیدی که همسایگان آن ایجاد میکنند، داشته باشد. برای مثال، زمانی که آمریکا رویکرد خود را نسبت به برنامه موشکی ایران بررسی میکند، باید به قابلیتهای پیشرفته همسایگان ایران بهویژه رژیم صهیونیستی، پاکستان، عربستان و ترکیه توجه کند. نخستین پیشرفت در روابط ایران و آمریکا، یعنی توافق هستهای، محصول دیپلماسی چندجانبه و مصالحه متقابل است. تلاش برای منزوی کردن ایران از طریق استراتژی نظامی، بیهوده خواهد بود. علاوه براین، این خطر وجود دارد که تنشها افزایش یابد و قربانیان خشونتهای ناشی از آن مردم خاورمیانه خواهند بود، خاورمیانهای که هماینک بهدلیل جنگ از هم پاشیده شده است.
ترجمه و تنظیم از رفیعه هراتی