پیوند همیشگی مساله فقر با شعارهای انتخاباتی؛

بار «ابرچالش‌های اقتصادی» روی دوش فقرا

کدخبر: ۲۰۵۶۵۹
دلیل اینکه در همه دولت‌ها شعار رفع نابرابری داده می‌شود، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد این است که راه‌حل‌هایی که پیش گرفته‌ایم، چندان مناسب نبوده‌اند.
بار «ابرچالش‌های اقتصادی» روی دوش فقرا

 

به گزارش اقتصادنیوز، فقر و نابرابری، مسائلی هستند که سیاستمداران در ایران، امکان ندارد بدون توجه به آنها وارد گود مبارزه با رقبای انتخاباتی خود شوند. این در حالی است که سوءاستفاده از وعده‌های کاهش فقر و نابرابری در شرایطی داده می‌شوند که سیاستمداران، درک چندان درستی از علت و معلول‌های فقر و نابرابری، چگونگی حمایت کارا از فقرا و چگونگی سیاستگذاری درست برای کاهش این دو چالش ندارند. 

تداوم فقر نسبی باعث اعتراض و بحران اجتماعی می شود

در همین راستا محمد حسینی، عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت درباره عدم موفقیت دولت در مبارزه با فقر و نابرابری و اینکه آیا می توان فقر را ابرچالش به شمار آورد گفت: باید فقر را از نابرابری تفکیک کنیم. اگر شما به شاخص‌های فقر کشورهایی همچون افغانستان یا اتیوپی نگاه کنید، می‌بینید که تعداد فقرا در آنها بسیار بالاست. اما این کشورها جزو 10درصد با نابرابری پایین در دنیا به حساب می‌آیند. از طرف دیگر در کشوری همچون آمریکا، تعداد فقرا پایین است، اما این کشور سطح نابرابری بسیار بالایی دارد. در ایران، اگرچه فقر مطلق خیلی شدید نیست، اما فقر نسبی و نابرابری موجود، در صورت تداوم، می‌توانند اعتراضات و بحران‌های اجتماعی را به وجود آورند. 

فقر نسبی در ایران یک ابرچالش است

وی افزود: از این جهت شاید بتوان فقر نسبی را در ایران یک ابرچالش به حساب آورد. در واقع اگر از دید فقر مطلق، یعنی تعداد افرادی که زیر خط فقر یک دلاری زندگی می‌کنند به مساله نگاه کنیم، این عدد خیلی بالا نیست. اما اگر بخواهیم از این دید نگاه کنیم که در ایران طبقه‌ای هستند که روزبه‌روز مرفه‌تر می‌شوند و طبقه‌ای هستند که خودشان را با این طبقه مرفه مقایسه می‌کنند، بحث فقر نسبی و نابرابری می‌تواند جنبه‌های اجتماعی داشته باشد و یک ابرچالش به شمار آید که سرمایه اجتماعی را از بین می‌برد. این نابرابری در واقع هم محقق نشدن انتظارات مردم از کاهش نابرابری و هم وجود احساس اغراق‌شده نابرابری در مردم است. 

وی با تاکید براینکه باید توجه کنیم که معیارهای اخلاقی یک جامعه نقش مهمی در میزان تحمل‌پذیری نابرابری در بین افراد دارند، خاطرنشان کرد: در کشورهای توسعه‌یافته به‌رغم نزدیک بودن درآمد سرانه و سطح میانگین رفاه تفاوت زیادی در زمینه نابرابری مشاهده می‌شود. برای مثال ضریب جینی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی چیزی حدود 25 /0 درصد و در آمریکا حدود 40 /0 درصد است. این موضوع می‌تواند منعکس‌کننده این باشد که آمریکایی‌ها حساسیت کمتری نسبت به نابرابری دارند، اما مردم کشورهای حوزه اسکاندیناوی نابرابری را کمتر تحمل می‌کنند. بنابراین در انتخابات کشورهای اسکاندیناوی معمولاً حزبی رای می‌آورد که بحث کاهش نابرابری بیشتر برایش دغدغه است در حالی که در آمریکا شاید خیلی این‌گونه نباشد. 

مردم ایران احساس نابرابری دارند 

این اقتصاددان در ادامه به نظرسنجی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد انجام شده است، اشاره کرد و گفت: در این نظرسنجی از مردم پرسیده می‌شود که «شما جزو کدام‌یک از طبقات جامعه هستید؟» که مصاحبه‌شوندگان می‌توانستند بین سه گزینه ضعیف، متوسط و ثروتمند یکی را انتخاب کنند. حدود 35 درصد از مردم ایران اظهار کرده بودند که جزو طبقه ضعیف هستند و حدود 63 درصد نیز اظهار داشتند که عضو طبقه متوسط هستند و تنها بخش کمی اظهار کردند که ثروتمند هستند. در حالی که نمونه‌گیری انجام‌شده از تمامی اقشار بوده و انتظار می‌رود سهم هرکدام از گروه‌ها در حدود یک‌سوم باشد. بنابراین می‌توان گفت که مردم نسبت به وضعیت واقعی خود، احساس نابرابری بیشتری دارند. این موضوع در ایران تشدیدکننده اثر کاهنده نابرابری بر سرمایه اجتماعی است و از این جهت حاکمیت را در سیاستگذاری‌هایش با مشکل مواجه می‌سازد.

گره خوردن مساله فقر با شعارهای انتخاباتی

حسینی درباره اینکه چرا شعارهای انتخاباتی با مساله فقر گره خورده است، گفت: دلیل اینکه در همه دولت‌ها شعار رفع نابرابری داده می‌شود، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد این است که راه‌حل‌هایی که پیش گرفته‌ایم، چندان مناسب نبوده‌اند. مثلاً اگر به بحث حمایت که به آن اشاره شد توجه کنیم، می‌بینیم که ارگان‌های مختلفی برای حمایت از فقرا در ایران وجود دارد که پوشش گسترده‌ای نیز دارند. از طرفی دولت‌ها در ایران همواره سعی کرده‌اند که همه را راضی نگه دارند که تحت این شرایط و با توجه به قید بودجه محدود، ناکارایی به وجود خواهد آمد. 

گام مهم در اصلاح نظام بازتوزیع

وی تصریح کرد: وقتی حرف از بازتوزیع به میان می‌آید، یعنی مبلغی از ثروتمندان گرفته شود و به افراد نیازمند داده شود. اما در ایران دولت‌ها چندان به فکر تامین مالی این کمک‌های مالی از کانال گرفتن از ثروتمندان نبوده‌اند. قدم اول در اصلاح نظام بازتوزیع و در نتیجه کاهش فقر و نابرابری، این است که حاکمیت باید نظام مالیاتی و نظام حمایتی را یکپارچه بداند. یعنی اینکه از یک طرف از کسانی که ثروتمندتر هستند مالیات گرفته شود و از طرف دیگر به کسانی که فقیر هستند پرداخت شود. حاکمیت در ایران، این دو نظام را دو جزیره جدا از هم تصور کرده است و نتیجه آن نیز کارا نبودن نظام بازتوزیع است. 

حسینی تاکید کرد در واقع ما یکسری سازوکارهای حمایتی در کشور تعریف کرده‌ایم که به پول نفت متصل بوده‌اند. در نتیجه زمانی که درآمدهای نفتی زیاد بوده است، این حمایت‌ها را گسترده‌تر کرده‌ایم و مردم نیز راضی بوده‌اند، اما در مواقع رکود درآمدهای نفتی، با مشکل مواجه شده‌ایم و دولت نتوانسته تعهدات حمایتی خود را به درستی به انجام برساند.

 

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید