شرکت «مشاوره مدیریت ایلیا» پاسخ می‌دهد:

نقش "مشاوره مدیریت" در کمک به کسب‌وکارها در مواقع بحران چیست؟

کدخبر: ۶۳۲۴۲۲
صبح روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، ناگهان آسمان نیویورک غرق در دود و آتش شد. برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی که یکی از نمادهای قدرت و ثروت ایالات متحده بود، در چشم به‌هم‌زدنی فرو‌ریخته و جهان را در بهت و حیرت فرو بردند. گویی زلزله‌ای سهمگین، نظم جهانی را به هم ریخته بود.
نقش "مشاوره مدیریت" در کمک به کسب‌وکارها در مواقع بحران چیست؟

بحران و مشاوره مدیریت

نویسنده: سهیل محمودکلایه

پیش از مقدمه

از فروپاشی برج‌های مرکز تجارت جهانی تا بحران مالی ۲۰۰۸

صبح روز یازدهم سپتامبر 2001، ناگهان آسمان نیویورک غرق در دود و آتش شد. برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی که یکی از نمادهای قدرت و ثروت ایالات متحده بود، در چشم به‌هم‌زدنی فرو‌ریخته و جهان را در بهت و حیرت فرو بردند. گویی زلزله‌ای سهمگین، نظم جهانی را به هم ریخته بود.

پس از این حادثه، کسب‌وکارهای جهان خود را در میان بحران بزرگی یافتند. ترس و عدم‌اطمینان بر جهان مستولی شد. تقاضا برای سفرهای هوایی کاهش یافت. شرکت‌های هواپیمایی متحمل ضررهای هنگفتی شدند و صنعت گردشگری در جهان با افت قابل توجهی روبرو شد. به دلیل افزایش بوروکراسی، مانند تشدید قوانین و مقررات امنیتی، فرایندهای تجاری کندتر و پرهزینه‌تر شد. همچنین به دلیل احساس عدم‌امنیت، در رفتار مصرف‌کننده تغییرات قابل توجهی ایجاد شد که به تبع آن می‌توان به کاهش تقاضا برای کالاهای لوکس و افزایش تقاضا برای کالاهای امنیتی (مانند بیمه) اشاره نمود.

در سال‌های پس از این حادثه، سایه تروریسم بر سر دنیا سنگینی می‌کرد. جنگ‌های افغانستان و عراق آغاز شدند و خاورمیانه به کانون آشوب و تنش تبدیل شد که تاثیرات بسیار ناگواری از جنبه‌های مختلف بر کسب‌وکارهای بومی و جهانی گذاشت. اولا، به دلیل بی‌ثباتی سیاسی در منطقه خاورمیانه، این منطقه از جهان با کاهش سرمایه‌گذاری چشم‌گیری روبرو شد و سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری در مناطق با عدم‌اطمینان بالا خودداری می‌کردند.

همچنین وضعیت آشفته و جنگ، نیروی کار ماهر را به مهاجرت از منطقه سوق داد. دوما، از پیامدهای جنگ‌های خاورمیانه می‌توان به افزایش هزینه‌های تولید به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه و اختلال در زنجیره تامین اشاره نمود. در نهایت،‌ جنگ‌های خاورمیانه باعث بروز محدودیت‌های متعدد تجاری از قبیل تحریم‌های اقتصادی کشورهای درگیر جنگ و محدودیت‌های صادرات و واردات شد که به دشواری تجارت با ایشان انجامید و آسیب‌های متعددی بر پیکره کسب‌وکارها وارد نمود.

اما این فقط آغاز طوفان بود. در سال 2008، بحران مالی جهانی مانند سونامی به سواحل اقتصاد جهان کوبید. بانک‌ها ورشکست شدند، بازارهای مالی سقوط کردند و هزاران نفر شغل خود را از دست دادند. در پی این بحران، رکود اقتصادی سایه سنگین خود را بر بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا انداخت و کسب‌وکارهای بسیاری در سراسر جهان طعم تلخ بحران را چشیدند. تقاضا برای کالاها و خدمات به شدت کاهش یافت و رکود اقتصادی، به افزایش بیکاری و از دست رفتن شغل‌ها منجر شد. همچنین به دلیل کاهش نقدینگی، بسیاری از کسب ‌وکارها به تعطیلی کشیده شدند و بانک‌ها تمایل کمتری به ارائه وام داشتند.

پاندمی کووید-۱۹

در اواخر سال 2019، ویروسی ناشناخته شیوع پیدا کرد. این ویروس که بعدها کووید-19 نامیده شد، به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت و به یک پاندمی تبدیل شد. قرنطینه‌های گسترده و محدودیت‌های اجتماعی، زندگی میلیون‌ها انسان را تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم خود قرار داد. بسیاری از کسب‌وکارها، به ویژه در بخش‌های گردشگری، هتلداری، رستوران‌داری، و خرده‌فروشی مجبور به تعطیلی شدند. تقاضا برای کالاها و خدمات، به ویژه در بخش‌هایی که به تعاملات اجتماعی وابسته بودند، به شدت کاهش یافت.

کسب‌وکارها برای تطبیق با شرایط جدید، مانند دورکاری و رعایت پروتکل‌های بهداشتی، متحمل هزینه‌های اضافی قابل توجهی شدند. این پاندمی منجر به رکودی عمیق در جهان شد و بسیاری از افراد شغل خود را از دست دادند، زنجیره‌های تامین جهانی و بومی دچار اختلالات متعددی شدند، بازارهای مالی با نوسانات زیادی روبرو شده و بسیاری از سرمایه‌گذاران متحمل ضرر و زیان هنگفتی شدند.

علاوه بر این، رفتار مصرف‌کننده به طور کاملا محسوسی تغییر کرد، که از جمله آنها می‌توان به افزایش تمایل به خرید آنلاین و استفاده از خدمات دیجیتال اشاره نمود. علاوه بر همه این موارد، پاندمی کووید-19 تاثیرات اجتماعی و روانی بسیاری را نیز به همراه داشت که اضطراب، تنهایی و افسردگی تنها بخشی از این موارد بودند.

در پرتو بحران؛ بررسی تجربه کسب‌وکارها در مواجهه با بحران و نقش مشاوره مدیریت

بحران‌های انسانی مانند جنگ‌ها، بلایای طبیعی، و پاندمی‌ها، چالش‌های غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده‌ای را برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کنند. این مقاله به بررسی بحران‌های انسانی، چالش‌های پیش روی کسب‌وکارها در بحران، تجربه آنها در مواجهه با این چالش‌ها، و نقش مشاوره مدیریت در یاری رساندن به آنها در این شرایط دشوار می‌پردازد که قرار است در ادامه در چهار بخش مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه: بحران‌های انسانی

بحران‌های انسانی همچون طوفانی دهشتناک و بی‌رحم، در هر لحظه می‌توانند زندگی انسان‌ها و جوامع بشری را به مخاطره اندازند. از بلایای طبیعی ویرانگر گرفته تا بیماری‌های همه‌گیر و جنگ‌های خونین، هرکدام می‌توانند به مثابه زخمی عمیق بر پیکره بشریت، اثرات مخرب و جبران‌ناپذیری برجای بگذارند. بحران‌های انسانی را می‌توان به عنوان رویدادهایی ناگوار تعریف کرد که به طور ناگهانی یا تدریجی، زندگی انسان‌ها را در یک جامعه یا منطقه تحت تاثیر قرار می‌دهند و به طور قابل‌توجهی نظم و ثبات آن جامعه را مختل می‌کنند. به طور کلی می‌توان بحران‌های انسانی را بر اساس نوع و منشا آن به دسته‌های مختلفی مانند بلایای طبیعی (مانند زلزله، سونامی، سیل و خشکسالی)، بیماری‌ها (مانند آنفولانزای خوکی، کووید-۱۹، سارس، و وبا)، و جنگ‌ها (مانند جنگ‌های خاورمیانه و جنگ‌های داخلی لیبی) تقسیم‌بندی نمود.

این بحران‌ها در طول تاریخ از جنبه‌های مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاثیرات مخربی بر جوامع بشری داشته‌اند که در ادامه به برخی از نمونه‌های آنها اشاره می‌کنیم. به گزارش سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)، بحران پاندمی کووید-۱۹ تا سال ۲۰۲۱ حدود ۲۲ میلیون شغل را در کشورهای پیشرفته از بین برده است [سازمان توسعه و همکاری اقتصادی. ۷ جولای ۲۰۲۱]. طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، در حال حاضر بیش از  ۱۱۰ میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل جنگ‌ها و مناقشات مختلف مجبور به ترک خانه خود شده و آواره گشته‌اند [آژانس پناهندگان سازمان ملل. ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳]. بر اساس گزارش دولت جمهوری هاییتی درباره زلزله ۷ ریشتری سال ۲۰۱۰ این کشور، مجموع قربانیان این بحران انسانی عظیم بیش از ۳۱۶ هزار نفر بوده و حدود ۶۰ درصد از زیرساخت‌های اقتصادی و اداری کشور هائیتی از بین رفته است [دولت جمهوری هائیتی. ۲۰۱۰]. این‌ها تنها نمونه‌های کوچکی از تاثیرات فجیع بحران‌های انسانی بر ابعاد مختلف زندگی جوامع بشری است.

از منظر کسب‌و‌کاری، بحران‌های انسانی، همچون امواج برق‌آسای سونامی، می‌توانند اثرات مخرب و جبران‌ناپذیری بر پیکره کسب‌وکارها برجای بگذارند. این اثرات را می‌توان به دو دسته اثرات ناشی از بحران‌های مستقیم و غیرمستقیم دسته‌بندی نمود. در بحران‌های مستقیم، کسب‌وکارهای کشور بحران‌زده تحت اثرات مستقیم ناشی از بحران هستند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  • کاهش تقاضا:

 در شرایط وقوع بحران، تقاضا برای کالاها و خدمات غیراساسی به طور قابل‌توجهی کاهش می‌یابد. این اتفاق می‌تواند به ضرر کسب‌وکارهایی باشد که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کنند.

  • اختلال در زنجیره تامین:

بحران‌ها می‌توانند زنجیره‌های تامین کشور بحران‌زده را مختل کرده و دسترسی به مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای را دشوارتر کنند. این اختلال می‌تواند تولید و توزیع محصولات را با مشکل مواجه کند.

  • افزایش هزینه‌ها:

بحران‌ها می‌توانند به افزایش هزینه‌های تولید، حمل‌و‌نقل و بیمه منجر شوند. این امر می‌تواند سودآوری کسب‌وکارهای بومی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.

  • تخریب زیرساخت‌ها:

بحران‌هایی همچون جنگ و بلایای طبیعی می‌توانند به طور مستقیم به زیرساخت‌های حیاتی یک کشور مانند جاده‌ها، پل‌ها، بنادر و خطوط برق آسیب برسانند. این امر می‌تواند تردد کالاها و خدمات را مختل کرده و به کسب‌وکارهای بومی آسیب جدی وارد کند.

از نمونه های واقعی اثرات بحران‌های مستقیم بر کسب‌وکارها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • بحران اقتصادی در یونان:

بحران اقتصادی یونان که از سال 2009 آغاز شد، تار و پود اقتصاد این کشور و به خصوص کسب‌و‌کارهای بومی را به لرزه درآورد. رکود اقتصادی، بیکاری فزاینده، فقدان ثبات سیاسی و اقتصادی، و کاهش ارزش پول یونان، همگی دست به دست هم دادند تا چالش‌های بزرگی را برای بنگاه‌های اقتصادی این کشور رقم بزنند. در این میان، بسیاری از کسب‌و‌کارهای یونانی به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیون خود ورشکست شدند، تعدادی دیگر مجبور به محدود کردن فعالیت خود و تعدیل نیرو شدند، و برخی نیز برای جبران رکود داخلی، به بازارهای خارجی روی آوردند.

  • بحران داخلی لیبی:

مرگ معمر قذافی در سال 2011، نقطه عطفی در تاریخ لیبی بود، اما نه به آن شکلی که مردم این کشور آرزو می‌کردند. به جای صلح و ثبات، شعله‌های جنگ داخلی در سراسر کشور زبانه کشید و تار و پود جامعه لیبی، از جمله کسب‌و‌کارهای بومی، را به شدت تحت تاثیر قرار داد. این بحران، چالش‌های متعددی را برای کسب و کارهای بومی لیبی به وجود آورد. ناامنی و بی‌ثباتی، فقدان زیرساخت‌ها، فرار سرمایه، و بحران اقتصادی، همگی دست به دست هم دادند تا فعالیت‌های اقتصادی را با مشکلاتی جدی روبرو کنند. در نتیجه این بحران، بسیاری از کسب و کارهای بومی لیبی ورشکست شدند، فعالیت خود را محدود کردند، و یا به خارج از کشور نقل مکان کردند.

در بحران‌های غیرمستقیم،‌کسب‌وکارهای حاضر در کشورهای غیر‌درگیر به طور غیرمستقیم از بحران کشورهای بحران‌زده تاثیر می‌پذیرند، که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  • نوسانات بازارهای مالی:

بحران‌های انسانی می‌توانند به نوسانات شدید در بازارهای مالی کشورهای غیردرگیر منجر شده و سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های اقتصادی را با چالش‌های جدی روبرو کنند. این امر می‌تواند بر قیمت ارز، سهام و سایر دارایی‌ها تاثیر گذاشته و به ضرر کسب‌وکارها باشد. همچنین، در شرایط وقوع بحران، اعتماد‌به‌نفس سرمایه‌گذاران از بین رفته و سرمایه‌گذاری‌های جدید به طور قابل‌توجهی کاهش می‌یابد.

  • محدودیت‌های تجاری:

بحران‌های انسانی می‌توانند به اعمال محدودیت‌های تجاری مانند تحریم‌ها و تعرفه‌ها منجر شوند. این اتفاق می‌تواند تجارت بین‌المللی را مختل کرده و به ضرر کسب‌وکارهایی باشد که در این زمینه فعالیت می‌کنند.

از نمونه‌های واقعی اثرات بحران‌های غیرمستقیم بر کسب‌وکارها می‌توان به نمونه زیر اشاره نمود:

  • بحران تایوان:

بحران تایوان، فراتر از یک مناقشه منطقه‌ای، پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی‌ای را به همراه دارد که تبعات اقتصادی آن نه تنها منطقه شرق آسیا، بلکه کسب‌و‌کارها در سراسر جهان را تحت الشعاع قرار می‌دهد. نقش محوری تایوان در زنجیره تامین جهانی، تولید قطعات الکترونیکی مانند تراشه‌های کامپیوتری، مدارهای چاپی و نیمه‌هادی‌ها را به این کشور واگذار کرده است. بخش بزرگی از تولید تراشه‌های پیشرفته جهان در تایوان انجام می‌شود و بسیاری از شرکت‌های بزرگ فناوری به قطعات تولید شده در تایوان وابسته هستند. افزایش تنش و وقوع درگیری در تایوان، تولید و عرضه قطعات الکترونیکی را مختل خواهد کرد و کمبود جهانی و افزایش قیمت آنها را به دنبال خواهد داشت. اختلال در زنجیره تامین، تاخیر در تولید و توقف خطوط تولید در شرکت‌های وابسته به قطعات تایوانی، می‌تواند اثرات جبران ناپذیری بر کسب‌و‌کارهای وابسته داشته باشد.

راهکارهای مدیریتی در بحران؛ ضرورتی برای بقا و توسعه کسب‌وکارها

همانطور که دیدیم، بحران‌های انسانی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، می‌توانند تبعات مخربی برای کسب‌وکارها داشته باشند. کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات، از دست رفتن سهم بازار، اختلال در زنجیره تامین و کانال‌های توزیع، افزایش هزینه تولید، افت ناگهانی فروش و حتی تعطیلی کامل، تنها بخشی از این تبعات هستند. در چنین شرایطی، دارا‌بودن راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های کسب‌وکاری مناسب، نقشی حیاتی در آمادگی برای مواجهه با بحران، عبور موفق از آن، و بازگشت به مسیر رشد و توسعه پس از آن ایفا می‌کند. بر این اساس، می‌توان رویکردهای کلیدی مواجهه با بحران را به سه رویکرد توانمندسازی پیش از بحران، بقا در بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران تقسیم‌بندی نمود که در ادامه به بررسی هر کدام خواهیم پرداخت:

1. توانمندسازی پیش از بحران:

 این رویکرد به معنای تجهیز و آماده‌سازی کسب‌وکارها برای مواجهه با بحران‌ها است. کسب‌وکارها باید همواره برای وقوع بحران‌های مختلف محتمل آمادگی لازم را داشته و با داشتن استراتژی‌های مناسب برای هر سناریو، قابلیت مواجه با آن را به بهترین شکل داشته باشند تا بتوانند اثرات آن را به حداقل برسانند. در ادامه برخی از مهمترین ابزارهای این رویکرد را معرفی خواهیم کرد:

  • رصد و تحلیل مستمر محیط داخلی و خارجی کسب‌وکار، به منظور شناسایی و ارزیابی ریسک‌های بالقوه محتمل و پیش‌بینی احتمال وقوع بحران‌های مختلف در کوتاه مدت، میان مدت، و بلند مدت.

  • تهیه برنامه‌های مدون و استراتژی‌های مناسب مواجه با بحران‌ها در سناریوهای مختلف.

  • ایجاد و ذخیره‌سازی منابع حیاتی مورد نیاز کسب‌وکار به منظور تضمین تداوم فعالیت‌های کسب‌وکار در شرایط وقوع بحران.

2. بقا در بحران:

این رویکرد به معنای زیست عقلانی در بحران با هدف حفظ هسته اصلی کسب‌وکار و جلوگیری از تعطیلی آن است. کسب‌وکارها بایستی در زمان وقوع بحران آمادگی لازم را برای مقابله با آن داشته باشند تا بتوانند با اتخاذ استراتژی درست و به موقع، بقای خود را در وضعیت بحرانی تضمین نموده، در آن زیست کرده و به سلامت از آن عبور کنند. این امر مستلزم اتخاذ راهبردهای مناسب و قابل اجرای مدیریتی و استراتژیک بوده که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

  • اتخاذ استراتژی‌های مناسب و قابل اجرا و تصمیم‌گیری به‌موقع، سریع و قاطع توسط رهبران کسب‌وکارها در شرایط وقوع بحران، با در نظر گرفتن تمامی جوانب و با کمترین خطا.

  • تمرکز بر فعالیت‌های حیاتی با اولویت‌بندی وظایف و تمرکز منابع و تلاش‌ها بر فعالیت‌های ضروری برای حفظ بقای کسب‌وکار.

  • انعطاف‌پذیری و سازگاری با شرایط بحرانی به کمک دارا‌بودن مدل کسب‌وکاری منعطف و چابک به منظور تطبیق آن با شرایط بحرانی و حفظ تداوم کسب‌وکار.

  • برقراری ارتباط شفاف و مؤثر از طریق اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع به ذینفعان مختلف، اعم از مشتریان، کارکنان، سهامداران و جامعه، در خصوص وضعیت بحران و اقدامات انجام‌شده.

3. بازسازی و توسعه پس از بحران:

 بخش اول این رویکرد به معنای ترمیم بخش‌های آسیب‌دیده کسب‌وکار پس از بحران است. این امر می‌تواند شامل موارد مختلفی مانند بازسازی زیرساخت‌های فیزیکی و منابع انسانی، سیستم‌ها و فرآیندها، و همچنین جبران خسارات مالی و انسانی باشد. بخش دوم این رویکرد به معنای توسعه کسب‌وکار است به نحوی که در برابر بحران‌های آینده تاب‌آورتر باشد. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری در اقداماتی برای ارتقای توانمندسازی، چابکی و انعطاف، و تاب‌آوری کسب‌وکار است. پس از اتمام بحران، رهبران کسب‌وکارها باید از درس‌هایی که در زمان وقوع بحران آموخته‌اند بهترین استفاده را برده و بر اساس آنها به بازسازی و توسعه کسب‌وکار خود بپردازد. در ادامه به برخی از مهمترین ابزارهای این رویکرد اشاره خواهیم کرد:

  • استفاده از فرصت‌های به‌وجودآمده برای نوآوری و بازنگری در استراتژی‌های کسب‌وکار، با درنظر گرفتن تجربیات و درس‌آموخته‌های حاصل از بحران، به منظور تطبیق با شرایط جدید و ارتقای تاب‌آوری در برابر بحران‌های آینده.

  • سرمایه‌گذاری در اقداماتی که به افزایش تاب‌آوری کسب‌وکار در برابر بحران‌های احتمالی در آینده منجر می‌شود.

  • بررسی و شناسایی فرصت‌های جدید از جنبه های مختلف در دوران پس از بحران به منظور توسعه کسب‌وکار.

۲. بررسی تجربه کسب‌و‌کارهای جهانی در مواجهه با بحران‌های انسانی

در این بخش به معرفی نمونه‌هایی از تجربه‌های موفق و ناموفق کسب‌وکارها در مواجهه با دو بحران معروف دهه‌های اخیر، یعنی بحران مالی ۲۰۰۸ و پاندمی کووید-۱۹ می‌پردازیم تا دریابیم که مهمترین عوامل موثر بر موفقیت یا شکست آنها چه بوده است.

1. بحران مالی ۲۰۰۸:

این بحران همانند امواج مرگبار سونامی،‌ خود را بر پیکره بهت‌زده کسب‌وکارها کوبید و زخم‌های عمیق وحشتناکی بر جا گذاشت. در ادامه به دو نمونه از کسب‌وکارهایی که در مواجهه با این بحران موفق و ناموفق عمل کردند می‌پردازیم.

  • نمونه موفق:

شرکت JPMorgan Chase & Co. که بزرگترین بانک در ایالات متحده است، در بحران مالی سال ۲۰۰۸ با اتخاذ تصمیمات به‌موقع و استراتژی‌های مناسب بحران مانند تمرکز بر اکتسابات استراتژیک (به عنوان مثال، اکتساب شرکت Bear Stearns) توانست سهم بازار و ثبات مالی خود را حفظ کرده و از این بحران به سلامت عبور نماید [وبسایت cascade.app. ۲۵ نوامبر ۲۰۲۲].

  • نمونه ناموفق:

شرکت Lehman Brothers که تا سال ۲۰۰۷ چهارمین بانک بزرگ سرمایه‌گذاری در ایالات متحده بود،‌ در بحران مالی سال ۲۰۰۸، به دلایل متعددی مانند عدم پیش‌بینی ریسک بالای اوراق قرضه با پشتوانه رهنی و سرمایه‌گذاری بیش از حد در آن، در کمال ناباوری اعلام ورشکستگی کرد که به انحلال شرکت، تحمیل ضرر و زیان هنگفت به سهامداران و طلبکاران، و از دست رفتن حدود ۲۵۰۰۰ شغل منتج گردید [وبسایت ft.com. ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۸].

2. پاندمی کووید-۱۹:

همانطور که پیش‌تر ذکر شد، بحران پاندمی کووید-۱۹ که حتی خوشبین‌ترین افراد نیز پایان نزدیکی برای آن متصور نبودند، اثرات جبران ناپذیری بر کسب‌وکارهای جهانی وارد نمود. در ادامه به دو نمونه از کسب‌وکارهایی که در مواجهه با این بحران موفق و ناموفق عمل کردند می‌پردازیم.

  • نمونه موفق:

شرکت Zoom که یک شرکت فناوری ارتباطات در ایالات متحده است، با اتخاذ تدابیری متناسب با شرایط پاندمی و تصمیمات به‌موقع همانند ارائه خدمات ویدیو کنفراس با کیفیت بالا و قیمت مناسب، تمرکز بر توسعه و ارتقای پلتفرم خود، و افزایش ظرفیت و زیرساخت‌های خود برای پاسخگویی به تقاضای بالا توانست جدای از بقا در بحران، به رشد و توسعه کم‌سابقه‌ای دست پیدا کند که می‌توان به افزایش تعداد کاربر روزانه و درآمد سالانه به ترتیب از ۱۰ میلیون کاربر و ۶۲/۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ به ۳۰۰ میلیون کاربر و ۶/۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ اشاره نمود. [وبسایت businessofapps.com. ۸ ژانویه ۲۰۲۴]

  • نمونه ناموفق:

شرکت JCPenney که یک شرکت خرده‌فروشی امریکایی است، به دلیل اتخاذ تصمیمات نادرست و استراتژی‌های نامناسب در زمان بحران کرونا، مانند عدم سرمایه‌گذاری در تجارت الکترونیک و عدم تطبیق با روند رو‌به‌رشد خرید آنلاین، حدود 154 شعبه آن در سال ۲۰۲۰ تعطیل شد و در همان سال اعلام ورشکستگی کرد [وبسایت hbr.org. ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱].

با بررسی و موشکافی مجموعه بزرگی از نمونه‌های کسب‌وکارهای موفق و ناموفق در مواجهه با بحران‌های انسانی، که پیشتر تنها تعداد اندکی از آنان ذکر شد، در می‌یابیم که کسب‌وکارهای موفق با اتخاذ راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های مناسب براساس رویکردهای توانمندسازی پیش از بحران (مانند تنوع زنجیره تامین،‌ تمرکز بر بازارهای جدید و انباشت ذخایر) و بقا در آن (مانند تصمیم‌گیری‌های به‌موقع و قاطع، کاهش هزینه‌ها، تمرکز بر فعالیت‌های با سوددهی بالا، و خلاقیت و نوآوری) در رویاروی با بحران‌های انسانی چابکی و انعطاف‌پذیری بیشتری از خود نشان داده، توانستند به سرعت خود را با شرایط جدید وفق داده و به فعالیت خود ادامه دهند.

در مقابل، کسب‌وکارهایی که فاقد آمادگی لازم برای مواجهه با بحران بودند و در زمان آن، راهکارهای مدیریتی و استراتژی نامناسب اتخاذ کردند، در بحران‌های انسانی با چالش‌های متعددی روبرو شده و در بسیاری موارد اعلام ورشکستگی کرده و مجبور به تعطیلی فعالیت خود شدند. نکته قابل توجه اینکه، حتی کسب‌وکارهای موفق نیز در بحران با ضرر و زیان و چالش‌هایی روبرو می‌شوند، اما توانمندشدن آنها از جنبه‌های مختلف پیش از وقوع بحران و دارابودن استراتژی‌های مناسب با هدف حفظ بقا در بحران به آنها کمک می‌کند تا به سلامت از آن عبور کرده و به مسیر رشد و توسعه خود بازگردند.

در نهایت، بازسازی و توسعه پس از بحران (مانند بازنگری در استراتژی‌ها، بازسازی زنجیره تامین، سرمایه‌گذاری در توسعه، و جلب مجدد اعتماد مشتریان) فرصتی برای کسب‌وکارها است تا با درس‌آموزی از تجارب گذشته، خود را قوی‌تر و تاب آورتر در برابر چالش‌های آینده آماده کنند. لذا در می‌یابیم که دارابودن راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های مناسب پیش از وقوع، در طول‌،‌ و پس از وقوع بحران برای کسب‌وکارها امری واجب و اجتناب‌ناپذیر می‌باشد.

۳. چراغ راه در مسیر بحران؛ نقش مشاوره مدیریت در یاری رساندن به کسب و کارها

بحران‌های انسانی مانند جنگ‌ها، بلایای طبیعی، حملات تروریستی، و پاندمی‌ها چالش‌های غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده‌ای را برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کنند. در چنین شرایطی، اتخاذ تصمیمات درست و به‌موقع و اجرای استراتژی‌های مناسب برای حفظ بقا و ادامه فعالیت امری حیاتی است. کسب‌وکارها در بحران با چالش‌های متعددی مانند عدم قطعیت بالا، کمبود اطلاعات، اضطراب و فشار روانی، و محدودیت منابع روبرو هستند.

این چالش‌ها می‌تواند توانایی آنها را در تصمیم‌گیری و اقدام درست مختل کند. در اینجا است که مشاوره مدیریت به عنوان یک تخصص، به واسطه تجربه و دانش عمیق خود در زمینه‌های مختلف مدیریتی، می‌تواند در شرایط بحرانی یاری‌گر کسب‌وکارها باشد. این تخصص به دنبال ارائه راهکارهای مناسب و اجرایی برای حل مسائل و چالش‌ها و بهبود عملکرد کسب‌و‌کارها است.

در شرایط بحرانی، که چالش‌های فراوانی پیش روی کسب‌وکارها بوده و خطرات متعددی آنها را تهدید می‌کنند، مشاوره مدیریت می‌تواند نقشی حیاتی در کمک به آنها برای عبور از بحران و دستیابی به موفقیت ایفا کند. به دلایل متعددی، مشاوره مدیریت می‌تواند بهترین یاری‌گر کسب‌و‌کارها در یافتن راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های مناسب و قابل اجرا در مواقع بحران‌های انسانی باشد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها می پردازیم:

1. تخصص و تجربه:

بحران‌های انسانی پدیده‌هایی نادر بوده که بسیاری از کسب‌وکارها تجربه مقابله با آنها را ندارند. مشاوران مدیریت به واسطه تعامل با کسب‌وکارهای مختلف و حل مسائل گوناگون آنها از تخصص، تجربه و خرد عمیقی در حوزه‌های مختلف مدیریتی برخوردار هستند. به همین دلیل، آنها می‌توانند به کسب‌وکارها در شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها، تدوین برنامه‌های مقابله‌کننده پیش از بحران، اتخاذ تصمیمات درست و به موقع در زمان بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران کمک کنند.

2. نگاه بیرونی و بی طرفانه:

در زمان بحران، افراد درگیر در کسب‌وکار ممکن است به دلیل اضطراب و فشار روانی، دیدگاه شفافی نسبت به وضعیت نداشته باشند. مشاوران مدیریت به عنوان یک ناظر بیرونی، می‌توانند به مسائل و چالش‌های کسب‌وکارها از زاویه‌ای متفاوت نگاه کنند. این نگاه بیرونی و بی‌طرفانه، به آنها کمک می‌کند تا ریشه مشکلات را به طور دقیق شناسایی کرده و راه‌حل‌های مناسب به رهبران کسب‌و‌کارها ارائه دهند.

3. دسترسی به منابع و ابزارهای تخصصی:

مشاوران مدیریت به طیف وسیعی از منابع و ابزارهای تخصصی دسترسی دارند. آنها می‌توانند از این منابع و ابزارها برای ارائه راه‌حل‌های خلاقانه و اثربخش به کسب‌وکارها در مواقع بحران استفاده کنند.

4. ارتباطات موثر:

مشاوران مدیریت در زمینه برقراری ارتباطات مؤثر با افراد در سطوح مختلف تخصص، تجربه و مهارت عمیقی دارند. آنها می‌توانند با ذینفعان مختلف کسب‌وکارها، از جمله کارکنان، مشتریان، و سهامداران، به طور مؤثر ارتباط برقرار کرده و آنها را در جریان روند حل بحران قرار دهند.

در بحران، زمان طلا است و تصمیمات اشتباه می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای کسب‌وکارها داشته باشد. مشاوره مدیریت با قرار گرفتن در کنار کسب‌وکارها، به آنها کمک می‌کند تا از بحران به سلامت عبور کرده و به مسیر رشد و توسعه خود بازگردند. در بسیاری از نمونه های کسب‌وکارهای موفق در مواجهه با بحران، آنها با درخواست یاری از مشاوران مدیریت توانسته‌اند به راهکارهای مدیریتی و استراتژی مناسب دست یافته و به سلامت از بحران عبور نماید.

از این رو، با توجه به دلایل ذکر شده، مشاوران مدیریت می‌تواند نقش کلیدی در کمک به کسب‌وکارها در عبور از بحران‌های انسانی ایفا کرده و براساس سه رویکرد توانمندسازی پیش از بحران، بقا در بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران، یاری‌گر کسب‌وکارها باشند. به عنوان مثال، در رویکرد توانمندسازی پیش از بحران، مشاوران مدیریت به کسب‌وکارها در شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها، تدوین استراتژی‌های مناسب برای هر سناریو، ایجاد فرهنگ سازمانی انعطاف‌پذیر، و سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری کمک می‌کنند.

در رویکرد بقا در بحران، مشاوران مدیریت به کسب‌وکارها در اتخاذ تصمیمات به‌موقع و سریع و استراتژی‌های مناسب بحران، کاهش هزینه‌ها و حفظ منابع، و حفظ ارتباط با مشتریان و ذینفعان یاری می‌رسانند. در رویکرد بازسازی و توسعه پس از بحران، مشاوران مدیریت به کسب‌وکارها در بازنگری در استراتژی‌ها و مدل‌های کسب‌وکار، استفاده از فرصت‌های جدید، و بازسازی و تقویت زنجیره تامین خود کمک می‌کنند.

به طور خلاصه، مشاوره مدیریت با ارائه راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های مناسب و قابل اجرا، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا برای رویارویی با بحران‌های انسانی آماده شده، به سلامت در آن زیست کرده، و پس از عبور از آن به مسیر رشد و توسعه خود بازگردند. همین امر، مشاوره مدیریت را به پناهگاه امن کسب‌وکارها در مواقع بحران‌های انسانی تبدیل کرده و ضرورت استفاده از مشاوره مدیریت را بیش از پیش آشکار می‌کند.

۴. چالش‌ها و موانع

بحران‌های انسانی، با ماهیت غیرقابل پیش‌بینی و پویای خود، شرایطی بغرنج و پرمخاطره برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کنند. اتخاذ راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌های مناسب توسط کسب‌و‌کارها در چنین شرایطی، به دلیل پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های خاص، با چالش‌ها و موانع متعددی روبرو می‌شود. در این بخش، به بررسی برخی از این چالش‌ها و موانع و نقش مشاوره مدیریت در حل آنها می‌پردازیم:

1. عدم قطعیت بالا:

یکی از بارزترین ویژگی‌های بحران‌های انسانی، عدم قطعیت بالا و دشواری پیش‌بینی دقیق وقوع، شدت و تداوم آنهاست. این امر، برنامه‌ریزی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک را با چالش‌های جدی روبرو می‌کند. مشاوران مدیریت با اتکا به تخصص و تجربه خود که از تعامل با کسب‌وکارها در پروژه های متعدد طی سالیان متمادی (علی الخصوص در بحران‌های مختلف) بدست آمده، می‌توانند به کسب‌وکارها در تدوین سناریوهای مختلف وقوع بحران، توسعه استراتژی مناسب برای هرکدام، و برنامه ریزی برای تداوم فعالیت کمک کنند.

2. فشار روانی و اضطراب:

فشار روانی، اضطراب و کمبود اطلاعات در شرایط بحرانی، می‌تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست یا تاخیر در تصمیم‌گیری درست شود. این رخداد می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به کسب‌وکارها وارد کند. بدین منظور، مشاوران مدیریت با آموزش مدیران کسب‌و‌کار برای تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی، ایجاد یک سیستم تصمیم‌گیری سریع و کارآمد، و استفاده از ابزارها و تکنیک‌های تصمیم‌گیری، به آنها در غلبه بر اضطراب و اتخاذ تصمیمات درست یاری می‌رسانند.

3. فقدان بلندنظری و برنامه‌ریزی بلندمدت:

تمرکز صرف بر سود کوتاه‌مدت و عدم توجه به برنامه‌ریزی بلندمدت، یکی از اشتباهات رایج کسب‌وکارها است. این دیدگاه، آنها را در برابر بحران‌های احتمالی غافلگیر می‌کند، چرا که آمادگی لازم برای مقابله با آنها را ندارند. از این رو، مشاوران مدیریت با ترویج فرهنگ سازمانی بلندمدت و سرمایه‌گذاری در برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و آمادگی برای بحران، به کسب‌وکارها در ارتقای تاب‌آوری در برابر بحران‌های احتمالی کمک می‌کنند.

4. محدودیت منابع:

بحران‌های انسانی می‌توانند منابع مالی و انسانی کسب‌وکارها را به شدت تحت‌الشعاع قرار دهد. مشاوران مدیریت با ارائه راهکارهای عملی برای مدیریت منابع و استفاده بهینه از آنها، به کسب‌وکارها در عبور از بحران با حداقل ضرر و زیان یاری می‌رسانند.

5. مقاومت در برابر تغییر:

برخی از رهبران کسب‌وکارها در برابر تغییر، به ویژه در شرایط بحرانی مقاومت نشان می‌دهند که می‌تواند زخم‌های کاری جبران‌ناپذیری بر پیکره کسب‌وکار وارد کند. مشاوران مدیریت با آموزش و توانمندسازی مدیران، ایجاد فرهنگ سازمانی انعطاف‌پذیر و جلب مشارکت ذینفعان، به کسب‌وکارها در غلبه بر مقاومت در برابر تغییر کمک می‌کنند.

همانطور که پیشتر ذکر شد، بحران‌های انسانی تهدیدی جدی برای کسب‌وکارها هستند. با این وجود، با برنامه‌ریزی و آمادگی پیش از بحران، اتخاذ تصمیمات درست و به‌موقع در زمان بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران، کسب‌وکارها می‌توانند از این چالش‌ها به سلامت عبور کرده و به مسیر رشد خود بازگردند. مشاوره مدیریت با ارائه راهکارهای تخصصی و عملی، می‌تواند به کسب‌وکارها در گذر از بحران‌های انسانی یاری رسانده و آنها را در مسیر تاب‌آوری، دستیابی به موفقیت و توسعه قرار دهد. از نتایج استفاده از مشاوره مدیریت در مواقع بحران می‌توان به جلوگیری از ضرر و زیان مالی یا به حداقل رساندن آنها، حفظ و ارتقای سهم بازار، حفظ و افزایش رضایت تمامی ذینفعان اعم از مشتریان و کارکنان، و ایجاد فرصت‌های رشد و توسعه کسب‌وکاری اشاره نمود.

جمع بندی

بحران انسانی، موجی سهمگین است که می‌تواند هر کسب‌وکاری را در خود غرق کند. اما تاب‌آوری، مهارتی برای مقابله با این موج است. مشاوران مدیریت، مربیان ماهری در آموزش این مهارت هستند. آنها با دانشی عمیق و تجربه‌ای گران‌بها، به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا:

  • پیش از بحران، با برنامه‌ریزی‌های دقیق، آمادگی لازم را برای هر نوع موج احتمالی داشته باشند.

  • در حین بحران، با انتخاب استراتژی‌های مناسب و تصمیم‌گیری‌های سریع و به‌موقع، موج را مهار کنند.

  • پس از بحران، با بازسازی و توسعه به سوی قله‌های جدید گام بردارند.

مشاوره مدیریت، نه یک راه حل جادویی، بلکه چراغی روشن در تاریکی بحران است که با در دست داشتن آن، کسب‌وکارها می‌توانند تاب‌آوری را در تار و پود خود تنیده، به سلامت از ظلمات بحران عبور کرده، و در مسیر رشد و توسعه گام بردارند. با اتکا به مشاوره مدیریت، کسب‌وکارها می‌توانند در موج‌های غول‌آسای بحران مهارت خود را به کار گرفته و در دل چالش‌ها، فرصت‌های جدیدی برای پیشرفت و تعالی بیابند. بحران، پایان نیست، بلکه فرصتی برای آغازی دوباره است و مشاوران مدیریت، همراهانی امین و قابل اتکا در این سفر پرفراز و نشیب هستند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید