2 سناریوی بورس «با» یا «بی» پول جدید
به گزارش اقتصادنیوز ، به نظر میرسد افزایش سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی و همچنین اصلاح قیمت بسیاری از نمادهای کوچک بازار، مهمترین دلیل تعدیل میانگین نسبت پی برای بازار بوده است. نشانههای این موضوع را میتوان در سبقت بازدهی شاخص کل از شاخص هموزن مشاهده کرد.
بررسیها نشان میدهد، درشرایطی که شاخص کل از ابتدای سال جاری تا کنون حدود ۶/ ۱۲ درصد رشد کرده، شاخص هموزن ۱۱ درصد افزایش یافته است. این در حالی است که پیشتر بازدهی شاخص هموزن از شاخص کل بیشتر بوده است. در مجموع تعدیلهای مثبت در گزارشهای ۶ ماهه شرکتها و به تبع آن فضای مثبت در گروههای کالایی، رفته رفته فاصله شاخص کل تا قله تاریخی آن یعنی سطح ۸۹ هزار و ۵۰۰ واحدی را کم کرده است. به نظر میرسد فتح این قله در شرایط کنونی و باتوجه به نسبت قیمت بردرآمد فعلی بازار چندان دور از انتظار نخواهد بود.
P/ E فعلی بازار و روندآتی بورس
همانطور که اشاره شد نسبت قیمت بر درآمد بازار در شرایط کنونی به ۶/ ۶ رسیده است. پس از سال ۹۵ این سطح از پی بر ای تا کنون تجربه نشده است. متوسط یکساله P بر E بازار در سال ۹۵ در محدوده ۳/ ۷ مرتبه قرار داشت. عاملی که درآن بازه زمانی باعث شد، نسبت قیمت به درآمد بورس تهران تا این حد رشد کند، خوشبینیها به فضای پسابرجام بود. کاهش نسبت قیمت بردرآمد بازار در شرایط کنونی تحت تاثیر تعدیلهای مثبت در گروههای بزرگ بازار به ویژه نمادهای فلزی- معدنی و همچنین اصلاح قیمتها در نمادهای کوچکتر بورسی رخ داده است.
شاهد مدعا آنکه بررسی آخرین P/ E شرکتها در پایان مهرماه که اطلاعات آن از سوی شرکت بورس منتشر میشود، نشان میدهد از ۳۲۶ شرکت فعال در بورس، ۲۱۳ شرکت پی بر ای بالاتر از میانگین بازار دارند (بررسی مفصل این گزارش را میتوانید در صفحه ۱۰ بخوانید). این موضوع تایید میکند که بهبود وضعیت سودآوری شرکتهای بزرگ باعت تعدیل میانگین نسبت قیمت بردرآمد بازار شده است. به عبارتی تعدیلهای مثبت سودآوری در نمادهای زیر مجموعه گروه فلزی – معدنی با افزایش مخرج کسر قیمت بر درآمد سهم موجب کاهش میانگین این نسبت در کل بازار شده است. تعدیلهای مثبت سودآوری در گزارشهای ۶ ماهه شرکتها - مجموع سود پیشبینی شده شرکتهای بورسی را ۷ درصد نسبت به گزارشهای سه ماهه افزایش داده است).
به هر ترتیب کاهش نسبت قیمت بر درآمد بازار به واسطه تعدیلهای مثبت سودآوری در نمادهای بزرگ سبب شده است، پس از مدتها شاخص کل از شاخص هموزن سبقت بگیرد. این موضوع تاکیدی بر اقبال بیشتر سهامداران به نمادهای بزرگ بازار دارد. این سهمها در شرایط فعلی از منظر بنیادی جذابیت بالایی دارند و میتوانند مورد توجه معاملهگران قرار گیرند. این عوامل بنیادی شاخص کل را از تابستان به سوی قله تاریخی خود سوق داده است.در این میان کارشناسان تحت تاثیر دو سناریو معتقدند، در شرایط کنونی رسیدن شاخص سهام به قله تاریخی چندان دور از انتظار نیست. این دو سناریو تحت تاثیر نسبت کنونی قیمت بردرآمد و شرایط متفاوت گروههای کوچک و بزرگ در ادامه به تفصیل بررسی میشوند:
سناریوی اول. ورود پول جدید به بورس
انتظار کاهش نرخ سود در بازار پول (نرخ سود سپردهها) و بازار بدهی در کنار فروکش کردن هیجانهای سیاسی در بازار و تحلیلهایی که در نهایت بر پایداری برجام تاکید دارند، میتواند زمینه ورود نقدینگی به بازار سهام را فراهم کنند. در این شرایط بخشی از این نقدینگی میتواند راه نمادهای بزرگ با نسبت قیمت بردرآمد پایینتر را در پیش بگیرند. از طرفی نمادهای کوچک تر بازار نیز که درشرایط کنونی از منظر روانی و تکنیکال در سطوح جذابی قرار گرفتهاند و در یک سال اخیر نیز در این کفها مورد حمایت هستند، میتوانند بخش دیگری از این نقدینگی را جذب کنند. این امر در نهایت با رشد عمومی قیمتها، شاخص کل را به سوی فتح قله تاریخی حرکت میدهد.
سناریوی دوم. عدم ورود پول جدید به بورس
در این میان سناریوی دومی نیز مطرح میشود. اگر بورس در جذب پولهای جدید موفق نباشد و نقدینگی وارد بازار سهام نشود، انتظار این است که قیمت سهام شرکتهایی که نسبت قیمت بر درآمد و بالطبع ریسک بالاتری دارند، با اصلاح مواجه شوند. به نظر میرسد با اصلاح قیمت در این نمادها که عمدتا جزو نمادهای کوچکتر بازار هستند، نقدینگی از سوی این سهمها راه نمادهای بزرگتر بازار را در پیش بگیرند. در این میان با توجه به اثرگذاری زیاد این نمادها در محاسبه شاخص سهام، احتمال رسیدن این نماگر به قله تاریخی در سطوح بالایی ارزیابی میشود.
در این میان باید توجه داشت که فشار نقدینگی به سوی نمادهای بزرگتر، نمیتواند منجر به افزایش چشمگیر نسبت پی بر ای این نمادها شود. برای این موضوع دلایل زیادی وجود دارد. اول اینکه این نمادها ارزش بازار بالایی دارند و معاملهگران زیادی نیز در این نمادها مشغول دادوستد هستند. برهمین اساس صرف فشار نقدینگی نمیتواند نسبت قیمت بردرآمد این نمادها را افزایش دهد. دلیل دوم نیز به ریسک قیمتهای جهانی برمیگردد. ریسک قیمت در بازارهای جهانی مانع از این میشود که بازار به این نمادها پی بر ای بالا بدهد. علاوه بر این جنس سهامداری در این گروهها متفاوت از سایر گروهها است. عمده سهامداران این نمادها بیشتر حقوقیهایی هستند که اتفاقا نیاز بالایی به نقدینگی دارند و این موضوع موجب میشود که این سهمها نتوانند پی بر ای بالاتری را تجربه کنند.