برگزیت و ترامپ
در چنین وضعیتی تصمیمگیری برای آینده پیچیده و مشکل میشود که بر تصمیمات عاملان اقتصادی، تأثیر میگذارد. در فضای نااطمینانی فعالان اقتصادی تصمیماتی میگیرند که با انتظارات آنها مغایر است. به عبارت دیگر، نااطمینانی موجود در سیاستهای اقتصادی، به نااطمینانی اقتصادی منجر میشود.
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و تشدید نااطمینانی، سیاست های دولت است که با توجه به افق زمانی محدودی که هر دولت در اختیار دارد، اقدام به تدوین و اجرای آنها میکند. هر چه نقش دولت در اقتصاد قویتر و پررنگتر باشد و یا از طرف افراد و یا گروههایی که تجربه تصدی دولت را نداشته اند و سیاستهای آوانگاردی دارند، ابلاغ شود، فضای نااطمینانی گسترده تر و عمیقتر خواهد شد.
د راین حالت، بازارها و به ویژه بازارهای پولی، به سرعت به این تغییرات واکنش منفی نشان میدهند. تجربه رأی برگزیت (رأی به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا ) و سقوط بازارهای سهام، افزایش قیمت طلا و کاهش ارزش برابری پوند در مقابل دلار، یک واکنش طبیعی به این پدیده بود.
این در حالی بود که اقتصاد بریتانیا حداکثر 4 درصد از کل اقتصاد دنیا را تشکیل می دهد اما اقتصاد آمریکا با یک سهم 23 درصدی از کل اقتصاد دنیا، پیروزی ترامپ و نامشخص بودن واکنش های آتی او در قبال موضوعات جهانی، فضای نااطمینانی جهانی را بیش از پیش افزایش خواهد داد. به احتمال زیاد، طی روزهای آتی، باید منتظر سقوط های بزرگ در بازارهای مالی باشیم و در آینده نیز، غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ، کار اقتصاد و سیاست دنیا را با گرههای جدید مواجه خواهد کرد. هیلاری یک موجود کاملاً شناخته شده و قابل پیشبینی بود برعکس ترامپ که هیچ پیشنیه سیاسی در کارنامه خود ندارد.
این انتخاب، دنیا را به محل پیچیده تر، ناامنتر و غیرقابل پیشبینی تری تبدیل خواهد کرد.