باز هم ابهام در مفاهیم اقتصادى
تصویر و کلیپ هاى زیر مربوط به شیوه حمل و نقل عمومى در دو کشور است هر دو از نژاد بشرى. در مورد این دو حالت که آنان را کشور 'الف' و کشور 'ب' مى نامیم سعى کنیم به پرسش هایى پاسخ دهیم؛
یکم. در کدام کشور الف و ب مرتبا بحث در مورد عدالت اجتماعى، رسیدگى به فقرا، لزوم ارزان نگه داشتن خدمات براى رسیدگى به فقرا در جریا است و رواج گسترده دارد، به همین دلیل هم قیمت خدمات که دولتى است در حدى تعیین مى شود که براى فقرا هم قابل تامین باشد؟ در کدام مورد قیمت هاى خدمات به نحوى تعیین شده که هزینه تولید و نگهدارى،استخدام و تامین نیروى کار متخصص، و بازده به سرمایه گذارى و جبران استهلاک و بهبود فنى را پوشش مى دهد؟
دوم. اگر همین شیوه هاى متفاوت تلقى در مورد اقتصاد و قیمت در سایر امور و سازمان دهى تولید کالا و خدمات(کشاورزى، صنعت تولید آب و برق و سایر حامل هاى انرژى، خدمات شهرى...) در دو کشور به کار رود، آیا عملکرد دو کشور در این زمینه ها نیز به همین شیوه متفاوت نخواهد بود؟
سوم. آنگاه که شیوه برخورد با اقتصاد به این گونه متفاوت باشد کدام یک از دو کشور مفروض الف و ب پیشرفته و کدام عقب مانده خواهند بود؟
چهارم. على رغم سخنرانى هاى دلسوزانه سیاستمداران در مورد عدالت در یکى و اقدامت عملى در دیگرى مردم کدام کشور ثروتمند تر و فاصله ثروت بین فقیر و غنى کمتر خواهد بود؟
این دو کشو کدام هستند؟ کشور الف بنگلادش و کشور ب ژاپن.
این که گفته مى شود اقتصاد کشور لازم است بر اساس مکانیزم قیمت، مکانیزم عرضه و تقاضا و رقابت سازمان یابد مربوط به انتخاب بین این دو 'الگوى' متفاوت مدیریت اقتصاد است. بحث لیبرالیسم و کمونیسم نیست آدرس غلط ندهیم!