حال خوب را از آینه حال بد جویا شویم
فارغ از این همه گفتگوهای تلخ و کاملا واقعی موجود، راهکارهایی در سطح بالای مدیریتی بین نخبگان کشور در حال رفت و آمد است. اما از منظر شهروندی و بنگاه های متوسط و کوچک اقتصادی همواره یک حال بدی در تمامی عرصه ها به چشم میخورد.
از همه مهمتر حس روانی حال بد بطور ملموسی در سطح جامعه پراکنده شده و شهروندان بدون اینکه دلیل واضحی بدانند اذعان دارند که حال بدی دارند و دلیلش را نمیدانند. اینکه این حال بد از کجا آمده و دلایلش چه میتواند باشد بحثی مفصل و پیچیده و چند بعدی است که در مجال این مقاله نمی گنجد، مهم این است که این پدیده وجود دارد و در سطوح مختلف ملی جاری است.
فی الواقع هر پدیده ای که ظهور پیدا می کند هم موهبت دارد و هم مصیبت، مهم این است که چگونه با این پدیده برخورد شود و چگونه از مصیبت های یک پدیده به موهبت های جاودان دست پیدا کرد. به هر رو وقتی پدیده ای رخ میدهد به اندازه ای که تهدید ایجاد میکند، فرصت هایی را هم فراهم میکند و این هوشمندی انسان است که تهدید را به یک فرصت شیرین قابل لمس تبدیل کند.
فلذا وقتی با پدیده حال بد بطور گسترده در جامعه روبه رو میشویم نشان دهنده این است که یک روی دیگر سکه ای هم وجود دارد و آن وجود یک حال خوب ناب برآمده از حال بد است. در واقع هوشمندی یعنی تبدیل حال بد به حال خود از طریق تولید اندیشه.
این اندیشه مولد حال بد به حال خوب از مسیر خودکاوی، خودیاری و خودشناسی بر می آید. بدین معنا که آدمی به جای اینکه نورافکن خود را به بیرون بیاندازد و همواره به دنبال مقصر و دلیل ناکامی در بیرون باشد، آنرا به جهت درون خویش هدایت کند و با نورافشانی به صندوق های تاریک درون به دلیل های واقعی ناکامی دست یابد و دست به تحولات عمیق در خود بزند، زیرا هر انسان خود کهکشانی بی پایان است و با تحول هر شخصی گویی عالمی پر معنا متحول می شود.
این امر محقق نمی شود مگر با بالا بردن سطح آگاهی به جای سطح دانش به کمک مرور دقیق تاریخ، استفاده از آموزه های خودسازی مبتنی بر روان پژوهی، بکارگیری تمرینات بهشیاری در لایه جان-روان-جسم انسانی و در نهایت بهره گیری از آموزه های غنی و پربار عرفانی این سرزمین.
با این روش میتوان حال بد را همانند آینه ای ساخت که ابعاد مشخص حال خوب را ترسیم کرد و با بهره گیری از رنج های بیرون به گنج درون رسیده و امکان ورود به دروازه های معبد عشق ورزی درون خویش را فراهم ساخت. خروجی این فرآیند یک آرامش شیرین است که تمرین تسلیم و انطباق پذیری را در وجودمان مهارپذیر و نهادینه می کند.
محمد معیری (دانش آموخته دکتری مدیریت صنعتی)