آیا مذاکره با آمریکا در شرایط موجود بینتیجه است؟
اما مى توان به این گزاره از یک دیدمنطقى و به اصطلاح کارشناسى صرف هم نگاه کرد، حال اصحاب قدرت و سیاست هر تصمیمى مى توانند اتخاذ کنند. چون نگاه کردن به این گزاره یک مورد و نمونه جالب از بکار گیرى نظریه بازى ها است، مى خواهم از این زاویه به مطلب نگاه کنم. به عنوان یک تمرین و معرفى این نظریه. أمروه از نظریه بازى ها در رشته هاى مختلف به خصوص استراتژى استفاده مى شود. طبعآ به دلیل رعایت اختصار مسئله را به ساده ترین شکل مختلف آن بررسى مى کنیم؛
حالت هاى ممکن انتخاب استراتژى براى ایران و آمریکا را دو حالت در نظر مى گیریم؛ حالت الف مذاکره و حالت ب معارضه. بنا بر این هر دو کشور بین دو استراتژى مى توانند انتخاب کنند. براى مثال اگر أمریکا استراتژى مذاکره را انتخاب کند ایران مى توانند هر یک از استراتژى هاى معارضه یا تلاش براى مذاکره را انتخاب کند. اگر أمریکا استراتژى معارضه را انتخاب کند هم ایران مى توانند هر یک از استراتژى هاى معارضه یا تلاش براى مذاکره را برگزیند. یعنى در مجموع وقوع چهار حالت در این چارچوب ممکن است. هر ترکیب از این استراتژى ها دست آورد هاى مثبت یا منفى براى هر طرف دارد، که در جدول اول. به صورت علامت مثبت و منفى در دو طرف علامت ممیز آمده. علامت دست راست هر ممیز در خانه هاى جدول دست آورد ایران و علامت طرف چپ ممیز دست آورد آمریکا است. در هر خانه هم مى توان حالت هاى مختلفى را که محتمل هستند وارد کرد. براى مثال انتخاب حالت معارضه توسط آمریکا و معرضه توسط ایران مى تواند به نتایج محتمل مختلفى ختم شود. سه مورد در جعبه ردیف دوم و ستون دوم ذکر شده. یکى این که هردو از معارضه آسیب ببینند، دست آورد براى هر دو منفى است. حالت ممکن دیگر این که ایران بیش از آمریکا آسیب ببیند که دست آورد آمریکا صفر و در مقاییسه دست آورد ایران منفى است. یا عکس آن. یا مثلا در مورد انتخاب مذاکره توسط هر دو طرف ، براى دو طرف مى تواند نتایج مثبت وجود داشته باشد یا طبق ادعاى عده اى براى آمریکا نتیجه مثبت (لا اقل از لحاظ جنبه اعتبار بین المللى و ادعاى صلح طلبى) و براى ایران طبق ادعا دست آورد صفر باشد. به همین ترتیب خانه هاى جدول پر شده. گرچه خسارت ها و منافع مى تواند انسانى، اقتصادى ، مالى، یا دیپلماتیک باشد به هر حالت یک عدد یک، صفر و منهاى یک تخصیص مى دهیم (جدول دوم).
اطلاع مشخصى در مورد توزیع احتمال وقوع هر حادثه در هر خانه در اختیار نیست بِنَا بر این یک توزیع یک نواخت در نظر مى گیریم. و براى هر خانه جدول امید ریاضى محاسبه مى کنیم. جدول سوم نتیجه را در بر دارد. ملاحظه مى شود که تحت این فروض مسئله، براى ایران یک استراتژى مسلط وجود ندارد. یعنى هیچ یک از ستون هاى طرف راست ممیز نیست که تمام اعداد بزرگتر یا مساوى دیگرى باشد. اما براى آمریکا یک استراتژى مسلط وجود دارد و آن مذاکره است. زیرا در هر دو ردیف اعداد سمت چپ ممیز در ردیف بالا بزرگتر از ردیف پایین هستند. حال اگر أمریکا استراتژى مسلط خود را صادقانه انتخاب کند، براى ایران انتخاب بهینه مذاکره است چون دست آورد ها از ردیف پایین همان ستون بزرگتر خواهد بود.
طبعآ مى توان این گونه تحلیل ها را با جزیئات بیشتر ارائه کرد و بازى گران دیگرى که به دنبال منافع خود هستند و سعى در تأثیر گذارى دارند مانند روسیه، اسرائیل، عربستان، و ترکیه... را نیز به حساب آورد. برخى از این بازى گران ممکن است برخى از گزینه ها را مسدود یا تسهیل کنند و در این حالت نتایج بر حسب مورد متفاوت خواهد بود.