آیا در مرزهای کشور میتوان آتشبهاختیار بود؟
فرمانده هوافضای سپاه حدود دو ماه پس از هدفگیری پهپاد ایالاتمتحده در آبهای سرزمینی ایران، اطلاعاتی جدید از این ماجرا را در اختیار رسانهها قرار داد. حادثهای که طبق ادعای دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا قرار بود با واکنش نظامی این کشور مواجه شود، اما با دستور او، ده دقیقه پیش از ساعت صفر متوقف شد. حادثهای که قاعدتا میتوانست دومینویی ازبرخوردهای نظامی را در خاورمیانه آغاز کرده و هزینه گزافی را بر ساکنان این منطقه وایضا کشورهای غربی تحمیل کند.
طبق خبریکه تسنیم منتشر کرد: امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه حین تشریح تفاوت عمل در آفند(حمله) و پدافند(دفاع) تاکید کردهاند:« در آفند، نیروهای عمل کننده، قبل از عملیات دستور میگیرند ولی در پدافند ممکن است یک افسر جزء عمل کننده، بنا بر دستورالعمل، آتش به اختیار عمل کند. در موضوع زدن پهپاد آمریکایی نیز همین اتفاق افتاد و خود من بعد از زدن پهپاد متوجه شدم.»
این روایت میتواند یادآور ماجرایی باشد که دو سال مانده به ورود جهان به هزاره سوم توسط سازمان اطلاعاتی روسیه افشا شد. رویدادی که میتوانست تصویر زمین درابتدای هزاره سوم را دگرگون کند. طبق اسناد افشا شده توسط (KGB) در 26 سپتامبر 1983، دنیا از خطری بزرگ و مهیب نجات یافت. از قرار معلوم در آن شب سرد پاییزی رفیق پتروف، فرماندهی مقر کنترل سیستمهای رادار ماهوارهای و فرماندهی پایگاه یکم تأسیسات موشکی شوروی در ۵۰ کیلومتری مسکو واقع در سرپوخوف را برعهده داشت. ساعاتی از آغاز شیفت او نگذشته بود که کامپیوترها از حمله اتمی ایالاتمتحده خبر دادند. برپایه پروتکل او باید دکمه قرمز مقابله به مثل را فشار میداد، دکمهای که بلافاصله عملیات پدافندی ارتش سرخ را آغاز کرده و در کمتر از یک ساعت دهها نقطه ایالات متحده با موشکهای اتمی ارتش سرخ با خاک یکسان میشد. باقی این روند دومینوار را احتمالا میتوانید با مشاهده فیلمهای آخرالزمانی این روزهای هالیوود درذهن ترسیم کنید.
با این حال رفیق پتروف در فضای به شدت بروکراتیزه و غیرمنعطف شوروی آن روز تصمیمی دیگر گرفت، این افسرارشد با تسلط مثالزدنی بر اعصاب خود و پیشبینی منطقی عواقب تصمیم خود، هزینه فشار ندادن دکمه قرمز را به جان خرید و با ستاد ارتش شوروی تماس گرفت و گفت: «این رویداد ممکن است به فاجعهای بزرگ ختم شود، پیش از عکسالعمل ابزارهای کامپیوتری را چک کنیم.»
پتروف خود در این باره بعدها تعریف کرد: «در آن لحظات با یک چشم میهن خود را میدیدم که با خاک یکسان شده و با چشم دیگر دنیایی را که دیگر جانداری در آن زندگی نمیکند.» پتروف سپس از آن «۲۳ دقیقه» نفسگیر به عنوان کابوس بزرگ خود نام برد، زمانیکه پس از آن به تشخیص خود مطمئن شدهاست که حمله اتمی در کار نبود و از کلید قرمز استفاده نکرد.»
چند ماه بعد آشکار شد نرمافزار شوروی با مشکل مواجه شده بود و بازتاب یا شکست نور خورشید را پس از برخورد با ابرهای سفید، برابر الگوی نور دریافتی پس از برخاستن موشکهای مجهز به کلاهک اتمی تعبیر کرده و اشتباهاً آن را هجوم موشکی گزارش میکند.
درباره سرنوشت استانیسلاو پتروف، افسر ارتش سرخ روایتهای متفاوتی وجود دارد، از تنبیه انضباطی گرفته تا دستور بازنشستگی پیش از موعد، اما امروز هر فردی که داستان آن شب هولناک را میشنود، به احترام رفیق پتروف تمامقد میایستد و کلاه از سر بر میدارد.
اگر تاریخ را مورد مداقه قرار دهیم درخواهیم یافت که در بسیاری از موارد عفریت هولناک جنگهای بزرگ و پرتلفات نه توسط سیاستمداران و دولتمردان که توسط افراد عادی یا با مسئولیتهای بسیار محدود فراخوانده شده است. با این حال بازگرداند این عفریت به چراغ، تنها به مدد فداکاری مردم، سلحشوری نظامیان و مذاکرات طاقتفرسای دولتمردان و دیپلماتها امکانپذیر خواهد بود.
به همین سبب و با توجه به تجربیات تلخ جهانی دو سده اخیر، در سیستمهای کارآمد، تلاش میشود تا جای ممکن در امور حساس به ویژه آنجا که سرنوشت یک یا چند ملت به آن گره خورده باشد، از تصمیمات آنی، غیرکارشناسانه و شخصی جلوگیری شود.
درباره ماجراییکه در ابتدای این نوشتار از زبان یک فرمانده ارشد نظامی کشور نقل شد هم ابتدا باید امیدوار بود که این فرمانده عزیز در توضیح مسالهای آموزشی و دفاعی این ماجرا را به صورت یک مثال غیردقیق تعریف کرده باشد و در واقع این اتفاق به این صورت رخ نداده باشد. بیان این گونه موارد عملا پیامهای نامناسبی را به دوستان و دشمنان کشور مخابره و موضع دیپلماتهای ایرانی را در مذاکرات بینالمللی تضعیف خواهد کرد. احتمالا نخستین پرسش ابتدای هر مذاکره از سوی طرف مقابل، این خواهد بود که به فرض دستیابی به توافق و درج امضای نظام جمهوری اسلامی پای معاهده، چه ضمانتی وجود دارد که فردی با مسئولیت محدود و با فرضاقدام در حیطه اختیارات تفویض شده، درایذه، سرخس، قشم، گواتر یا...با اجتهادشخصی، کل توافقات را ابتر نکند؟
بدون شک مقابله با تعرض نظامی بیگانگان با اقدام کارشناسی و فرمان مقامات عالی نظام، هم برای ایران زیبندهتر است و هم موقعیت ما را در جهان به عنوان کشوری با نظم ونسق بهتر تثبیت خواهد کرد.
در پایان و با مرور مجدد دو روایت بیان شده در این نوشتار این پرسش قابل طرح است: اگر شما مثل اینجانب ساکن این مرزپرگهر بودید دوست داشتید، که مرزداران شما در مواجهه با تهدیدات احتمالی چگونه رفتار کنند؟
منبع: کانال تلگرامی عصرما
کلوخ انداز را پاداش سنگ است متجاوز را باید مانند خودش پاسخ داد خصوصا متجاوز که از آنطرف جهان آمده و فتنه انگیز وحشی آدم کش و ظالم است و شرح ظلم سالیان طولانی این ابلیس نیاز به شرح و بیان ندارد