استراتژی بنگاهها در عبور از بحران کرونا
1 بخشبندی بازار: تاثیر این رکود بر تمامی ارکان اقتصادی یکسان نیست و در نتیجه رویکرد منطقی برای بنگاههای اقتصادی باید به این صورت باشد که تمرکز فعالیتهای خود را بر بخشهایی قرار دهند که کمتر از کرونا تاثیر پذیرفته است. همچنین بخشبندی بازار آنها باید متناسب با تاثیرپذیری بر بخشهای صنعتشان از آن ویروس باشد.
2 احتیاط در فروشهای اعتباری: این رکود سبب کاهش چرخش کالا شده و طبیعتا بنگاهها را دچار کمبود نقدینگی میکند. همین امر به اختلال در پرداخت بدهیها منجر شده و به عبارتی ریسک اعتباری افزایش مییابد. در نتیجه اگر بنگاهها بخواهند در این شرایط بر فروشهای اعتباری تکیه کنند، ریسک بسیار فراوانی را باید متحمل شوند، مگر آنکه بانکها با پشتیبانی از بنگاهها، بخشی از ریسک حاصل از این فروش را به گردن بگیرند.
3 توجه به سلامت کارکنان: در حال حاضر به نظر میرسد استراتژی دورکاری بهترین راهکار برای ادامه کار کارکنان در بنگاهها است. افرادی که در هر سازمان فعالیت میکنند (خصوصا اعضای کلیدی آن) سرمایههای آن مجموعه به حساب میآیند و اگر بنگاهها آنها را به هر طریقی از دست بدهند، تامین و جایگزینی این نیروها مشکلات بسیاری را ایجاد میکند. بنابراین باید گفت، فارغ از بحث ارزش جان هر فرد و اهمیت حفظ آن، سلامت افراد داخل یک مجموعه سرمایه بسیار مهمی برای آن بنگاه محسوب میشود.
4 تاکید بر فعالیتهای دیجیتال: از مهمترین مواردی که برای پیشگیری از بیماری کرونا مطرح میشود، کاهش تماس فیزیکی و حضوری است. راهکار جایگزین برای پر کردن این خلأ، استفاده از تماسهای تصویری و میدان دادن به فعالیتهای دیجیتالی است. به همین خاطر هر سازمانی که توانایی بیشتری در این زمینه دارد، میتواند در این دوران کمتر آسیب ببیند و نسبت به بقیه رقبای خود عملکرد بهتری داشته باشد.
5 توسعه صادرات: با اینکه شرایط در این دوران برای صادرات بسیار سخت شده و کشور ما نیز فارغ از پدیده کرونا به علت تحریمها و تبعات آن در مبادلات تجاری بینالمللی مشکلات متعددی دارد، اما با این حال بهتر است بنگاهها حتی در این دوران نیز گوشه چشمی به مساله صادرات داشته باشند تا بتوانند آن را گسترش دهند.
7تغییر خط تولید: از استراتژیهای مهم دیگری که بنگاهها میتوانند اتخاذ کنند، تغییر خط تولید کالاهایی که به علت کرونا بیشتر آسیب دیده به کالاهایی که احتیاج بیشتری به آنها در این دوران وجود دارد، است. البته این استراتژی برای همه بنگاهها و صنعتها امکانپذیر نبوده، ولی فرصتی است که باید در خود جستوجو کنند.
بسیاری معتقدند دولتها برای حفظ موجودیت بنگاهها، باید به کمک آنها آمده و با ارائه راهکاریهایی همچون کاهش مالیات، به تعویق انداختن اقساط، دادن یارانه و وامهای کم بهره، در جهت ثبات عرضه بکوشند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که تا وقتی تقاضا تحریک نشود، نمیتوان با تحریک عرضه، حرکت به خصوصی در اقتصاد کشور مشاهده کرد.