چالش های تامین مالی در صنعت فولاد ایران
به گزارش اقتصادنیوز ، البته نگاهی به نمودار همراه نشان میدهد روند تامین مالی در بخش فولاد همواره با افتوخیز همراه بوده است. اما میانگین تامین مالی از این بازار رقمی در حدود هزار میلیارد تومان در اردیبهشت ماه بوده است.
کارشناسان میگویند صنعت فولاد در عین حال که صنعتی درآمدزا ست هزینههای بالایی را به همراه دارد بهطوریکه جزو صنایع گران با نیازهای مالی بالا طبقهبندی میشود. این موضوع در یک طبقه بندی باعث میشود بخش بزرگ صنعت فولاد که طبعا با هزینههای بالاتر و بهرهوری پایینتر همراه باشد حاشیه سودی نامتناسب با اندازه آن کسب کند و بخش خصوصی نیز با مشکلات متعددی در حوزه تامین مالی روبهرو باشد. از قیمتهای بالای تامین مواد اولیه گرفته تا هزینههای بالای انرژی و حملونقل به اضافه هزینههای صادرات، هزینههای سرمایه، هزینههای نیروی کار و... در کنار رکود در تقاضا و خرید محصولات فولادی در سالهای اخیر همگی باعث شده صنعت فولاد به صنعتی گران پرهزینه با نیاز بالا به منابع مالی تبدیل شود. اما روشها و ابزارهای تامین مالی در این صنعت در کشور ما محدود است.
بهطور کلی تامین مالی صنعت فولاد همچون سایر بخشها و صنایع یا از کانال بازار سرمایه و پول است یا از کانال بازارهای کالا (اعم از بورس کالا یا بازار آزاد). متاسفانه چالشهای بازارهای مالی نشان دادهاند بورس و سیستم بانکی هر یک با چالشهای جداگانهای برای تامین مالی صنعت فولاد روبهرو هستند. بدهیهای سنگین به سیستم بانکی و فریز منابع بانکی در سالهای اخیر تامین مالی صنعت فولاد را از دور خارج کرده و این در حالی است که در بازار سهام نیز ابزارهای تامین نقدینگی با روند نزولی روبهرو است. کاهش سود شرکت ها، افت بهای سهام و حذف آورده سهامداران باعث شده این بازار چندان مورد اقبال فعالان صنعت نباشد.
این در شرایطی است که بازار اولیه قابل اعتنایی نیز در بورس برای هدایت منابع وجود ندارد. فعالان این صنعت معتقدند اگر بورس اوراق توانایی لازم برای انتقال منابع ناشی از سهام را به صنعت دارا بود در کنار بورس کالا چالش مهم تامین مالی صنعت فولاد قابل حل بود و شاید نیازی به منابع بانکی نیز نبود. این در حالی است که سختگیریها برای ورود شرکتها به بورس سهام به خصوص برای شرکتهای بخش خصوصی محدودیتها را افزایش داده و عملا کارآیی این ابزار را با اما و اگر روبهرو ساخته است. شرکتها از طرف دیگر با ورود به بورس به دلیل عادت غلط تقسیم سود بین سهامداران عملا عایدی مناسبی کسب نخواهند کرد که مجموع این مشکلات کارآیی بازار سهام را برای شرکتهای فولادی با ابهام روبهرو ساخته است.
از طرفی اگر خود شرکتها نیز بخواهند برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود دست به انتشار اوراق بدهی بزنند با مشکلات دیگری از جمله تقابل این ابزار با بازارهای مالی روبهرو میشوند. به عقیده کارشناسان در حال حاضر نرخ سود سپردههای بانکی در ایران به حدی بالا است که دست شرکتها برای انتشار اوراق تامین مالی بسته است، چراکه باید بازدهی این اوراق لااقل از نرخ سود این سپردهها بالاتر باشد که این موضوع کارآیی اینگونه ابزار را نیز منتفی کرده است.
در بازار کالا اما به نظر میرسد ابزارهای متنوعی برای تامین مالی این صنایع وجود دارد. مثلا معاملات سلف، انتشار اوراق سلف موازی، فروش نسیه، گواهی سپرده کالایی، قراردادهای آتی و اختیار معامله همگی بهعنوان ابزارهای تامین مالی کارکردهای مناسبی برای صنعت فولاد کشور دارند که البته برخی از آنها همچون معاملات آتی هنوز راهاندازی نشدهاند، ولی تجربه مناسبی از آنها در بازارهای جهانی وجود دارد.
مدیرعامل بورس کالا در این رابطه معتقد است هدایت سرمایهها به بخشهای تولیدی اقتصاد، متحولسازی شیوههای معاملاتی موجود، ایجاد ارتباط منطقی و نظام مند میان دو بخش کالایی و مالی کشور و توسعه بازار سرمایه از کارکردهای اصلی بورس کالای ایران است که برای تحقق این کارکردها، توسعه ابزارهای تامین مالی، تسهیل مبادلات و پوشش ریسک در دستور کار بورس کالا در آینده قرار دارد. سلطانینژاد معتقد است هدایت صحیح منافع، ارتقای ساختارهای سنتی بازار به ساختارهای مدرن، توسعه بازارهای داخلی و ارائه ابزارهای معاملاتی جدید و تجهیز بازارهای کالایی و مالی از رویکردهای اصلی بورس کالا است که تحقق این موارد، کاهش هزینه مبادلات، افزایش شفافیت، افزایش سطح مبادلات و روان شدن جریان معاملات را در پی خواهد داشت.
این اقدامات میتوانند کمبودهای موجود را در سایر بخشها تا حدی جبران کنند اما تامین مالی بخش فولاد برای دستیابی به تولید 55 میلیون تن تا افق 1404 با روشهای کنونی امکان پذیر نیست. البته تامین سرمایه مورد نیاز از منابع خارجی، استفاده از روشهای غیرقرضی مثل سرمایهگذاری در صنعت فولاد از طریق روشهای ادغامی با دولت یا بخشهای خصوصی، فاینانس و... همگی مواردی است که جزو ظرفیتهای پنهان تامین مالی در ایران محسوب میشود که چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
بهعنوان مثال در مورد فاینانس طرحهای فولادی با آنکه این روش یکی از مهمترین روشها در اقتصادهای بزرگ دنیا است در کشور ما چندان مورد توجه نبوده است. متاسفانه با اینکه نزدیک به نیم قرن از ورود صنعت فولاد به ایران میگذرد، ولی کشور ایران هنوز جایگاه واقعی خود را در تولید فولاد دنیا بهدست نیاورده است جذب سرمایهگذاری خارجی همراه با بهکارگیری فناوریهای نوین میتواند زمینهساز توسعه صنعت فولاد ایران شود و کشور ما را برای دستیابی به جایگاه واقعی خود بهطور جدی یاری دهد. جمهوری اسلامیایران بهدلیل دسترسی به آبهای آزاد، حضور در یک منطقه در حال توسعه، همسایگی با کشورهای CIS، وفور نیروهای تحصیلکرده جوان و انرژی ارزان، بستر بسیار مناسبی برای تبدیل شدن به قطب تولید صنعت فولاد در منطقه است.
این ویژگیها میتواند سبب شود که مسوولان کشور در زمینه تامین امکانات زیربنایی نیز بهطور جدی فعالیت کنند. اصلاح قوانین سرمایهگذاری، توسعه بندری، توسعه حمل و نقل دریایی، توسعه خطوط راهآهن، ساخت آب شیرین کن در سواحل جنوبی کشور و سرمایهگذاری در معادن سنگآهن ایران و کشورهای همسایه میتوانند انگیزههای سرمایهگذاران خارجی را برای ورود به صنعت فولاد کشور به میزان چشمگیری افزایش دهند.
گزارش از حمزه بهادیوند چگینی