هر چند تلویزیون ایراناینترنشنال خود را در انتشار این فایل پیشقدم میداند اما میتوان احتمال داد که بیبیسی هم در اختیار داشته و به خاطر مقام دولتی جواد ظریف و حضور بریتانیا در مذاکرات برجام، ملاحظاتی داشته و ترجیح دادهاند نخستین منتشر کننده نباشند.
دربارۀ این فایل صوتی تحلیلهای گوناگونی میتوان ارایه داد اما در حدی که شنیدم و در قالب 10 نکته این موارد گفتنی است:
1. این فایل صوتی برای جواد ظریف یک رسوایی نیست. مطلقاً نیست. چرا که درددلها و بیان ناگفتههای اوست که دوست داشته روزی منتشر شود. منتها ظاهراً زودتر از زمان پیشبینی او منتشر شده و این هم از ویژگیهای عصر اطلاعات است. هیچ فیلمی در کشو نمیماند و سانسورچیها بیهوده خود و دیگران را به زحمت میاندازند و هیچ خبری هم غیر قابل درز نیست و روزی منتشر میشود.
اگر ظریف با یک سفیر خارجی نشسته بود یا خدای ناکرده اطلاعات محرمانهای را لو میداد رسوایی بود یا اگر بوی توطئه میآمد. 40 سال قبل هواداران ابوالحسن بنیصدر نوار پنهانی ضبط شدۀ گفتوگوی یک دانشجو با حسن آیت را چماقی کردند و بر سر حزب جمهوری اسلامی و منتقدان اولین رییس جمهوری میکوفتند و مدعی بودند سخنان حسن آیت نشان میدهد حزب در تدارک برانداختن بنیصدر است. این فایل صوتی اما یک گفتوگوست نه با سفیر یا مقام خارجی که با یک روزنامهنگار و فعال سیاسی شناخته شدۀ داخلی و البته به قصد انتشار منتها شاید نه به این زودی.
پس نکتۀ نخست این است که سرّی فاش نشده بلکه ظریف، درددل کرده و آنچه را در سینه داشته بی ضرر به منافع ملی بازگفته است و قابل قیاس با اتفاقاتی چون نوار حسن آیت در سال 1359 یا مذاکرات جواد لاریجانی با نیک براون در آستانۀ انتخابات دوم خرداد 76 نیست.
جدای درددل شاید واکنشی احساسی است به نامۀ 221 نمایندۀ مجلس کنونی دربارۀ ظریف پس از توافق اسفندماه و آن گونه که میگوید بیمیل نیستند او را در زندان ببینند.
برای ظریف که در مذاکرات قطعنامۀ 598 هم حاضر بوده و میدیده تیم ایرانی از حمایتهای داخلی برخوردار بوده قابل قبول نیست که اکنون که برای رفع تحریمها و آزادی بیش از 10 میلیارد دلار اموال بلوکه شده در خارج از کشور میکوشد، در داخل فحش بشنود و در مجلس به زندان تهدید شود.
2. وزیر خارجه ایران در این گفتوگو بارها از دوگانۀ « میدان - دیپلماسی » سخن به میان آورده است. منظور او از «میدان» روشن است. میخواهد بگوید نظامیان باید ذیل یا کنار سیاسیون فعالیت کنند و واکنش سریع باقر قالیباف برای جلب نظر اهل میدان نشان میدهد در انتخابات پیش رو دو قطبی «نظامیها و سیاسیون» شکل میگیرد.
ظریف در عین حال هرگز دربارۀ سردار سلیمانی ناسپاسی نکرده است. کمتر شنوندهای اما میتواند بر ناآگاه گذاشتن مرد اول دیپلماسی از تحرکاتی که هزینۀ آن را تمام مردم ایران باید بپردازند صحه بگذارد و میتوان حدس زد که افکار عمومی در این قصه با ظریف همداستان باشد.
در سالهای جنگ هم امام خمینی فرماندهی کل قوا را به چهرهای مشهور به سیاستورزی - هاشمی رفسنجانی - سپرد نه به یک نظامی و فرماندهان نظامی قبل از خطبهها در نماز جمعهای که به خاطر عوارض ترور آیتالله خامنهای غالبا هاشمی اقامه میکرد گزارش میدادند. دولت را هم به نظامیان نسپرد و یکی از دلایل حمایت مستمر از نخستوزیر- میرحسین موسوی - و توصیه به او برای حفظ وزیر خارجه به رغم حذف دیگر چهرههای جناح راست همین بود که از سیاست و دیپلماسی دفاع کند. اشارات مکرر آقای ظریف به حمایتهای رهبری هم نشان دهندۀ استمرار همین دیدگاه است.
3. اشارات صریح ظریف به کارشکنیهای روسیه در برجام و انتظارات و توقعات آنها بیسابقه است و بسیار محبوبیت زا و در واقع محبوبیتافزا. همچنین ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی که در روزهای نخست اطلاعات درست به شخص اول دیپلماسی که در معرض تماسهای خارجی بوده هم ارایه نمی شده است و این را دیگر نمی توانند تکذیب کنند.
این مصاحبه روشن میکند یا گوینده در آن مدعی است که نفع روسها در استمرار تنش در روابط ایران و غرب است و در برجامی که امضا کردند نیز موش میدواندهاند. مهمترین بخش فایل صوتی همین اشارات به روسیه است که کاملا تازگی دارد.
4. اگر انتشار فایل صوتی را به قصد حمایت از ظریف و از جانب برخی داخلیها بدانیم میتواند پاسخی یا واکنشی باشد به هفتهها تخریب وزیر خارجه و برجام در برنامههای یک طرفۀ صدا و سیما در قالبهای مختلف مستند ( داستان اتم و پایان بازی ) و سریال ( گاندو ) و «پروندۀ ویژه»های شبکۀ آقای فروغی و کم مانده بود به عمو پورنگ هم سفارش بدهند ظریف و برجام را بکوبند هرچند کار به مسابقه هم کشید و پرسیده شد کدام یک از این چند نفر سربازی خود را در آمریکا گذرانده و پاسخ درست در میان گزینهها جواد ظریف بود! همین اندازه مبتذل و ضایع.
این فایل صوتی یعنی ما هم حرفهایی داریم و این گونه نیست که مدام کتک خور پایداریچیهای تلویزیون باشیم اگرچه به صراحت میگوید صدا و سیما بر افکار عمومی تأثیر گذار است.
5. انکار نباید کرد که فضا را محمود احمدینژاد هم باز کرده و اصولگرایان قبل از حمله به ظریف تکلیف خود را با دُردانهشان باید روشن کنند که دیگر حد و مرزی نمیشناسد.
6. اگر ظریف کاندیدا شود و در مناظره با نظامیان و چهره هایی چون قالیباف، دهقان، رستم قاسمی، سعید محمد و دیگران از ترجیح دیپلماسی بر "میدان" بگوید و آنها مانند امروز باقر قالیباف موضع بگیرند در بازی خیلی زودتر پیش میافتد. از کاندیداهای نظامی طبعاً در مصاحبههای بیرون صدا وسیما و در فضای مجازی یا محافل دانشجویی مشخصا دربارۀ «روسیه» پرسیده خواهد شد. هر چند بعید نیست ظرف روزهای آتی آقای ظریف درصدد برآید یا از او خواسته شود اتهام شایبۀ گرایش به روسیه در برخی تفکرات را بزداید یا سوء تفاهم ها را رفع کند.
در بحث «میدان» و در انتخابات، نظامیها و به ظاهر غیر نظامیها اما دیپلماتهای انقلابی مانند سعید جلیلی مصداق «میدان» مورد نظر ظریف تلقی میشوند و خود او را نماد دیپلماسی خواهند دانست و وقتی آخر هر جنگ مذاکره است ولو جنگ هشتساله با شعار جنگ جنگ تا پیروزی و مردم میدانند ریشۀ مشکلات اقتصادی در سیاست خارجی است، آن گاه شعارهایشان هم جاذبه ایجاد نمیکند مگر در پایگاه ثابت رأی.
سرنوشت انتخابات را اما 45 درصد خاکستری غیر سیاسی که دوستدار رابطه و تعامل و مخالف انزوا هستند تعیین میکنند که یا رأی نمیدهند یا اگر رأی بدهند به گزینه مورد نظر اصلاح طلبان/ اعتدالگرایان خواهد بود. (در این مصاحبه البته آقای ظریف حاصل رأی ندادن را تشکیل مجلسی مانند مجلس فعلی دانسته است). شخص احمدینژاد کنونی هم البته برای بخش هایی از لایه های خاکستری مطلوب شده اگرچه پایگاه خود را در میان آرای ارزشی و تشکیلاتی و عقیدتی از دست داده است .
7. شروع مصاحبه با تصویر ظریف 19ساله که در آمریکا در حمایت از آرمان فلسطین در حال نطق و شعار است و در سانفرانسیسکو انقلابی بوده یک یادآوری هم میتواند باشد به متولدان پس از جنگ و انقلاب و جنگنادیدههایی که با حرارت شعار میدهند و خیال میکنند جواد ظریف و عباس عراقچی از قوطی سازمان سیآیای در آمدهاند و فقط سعید جلیلی، انقلابی است که طرفهای مذاکره را نیم ساعت معطل نگاه میداشت تا به احترام جمهوری اسلامی برخیزند!
8. جامعۀ درگیر تأمین معیشت و مرغ زود فراموش میکند و خیلی ها از یاد برده بودند احمدینژادی که حالا ژست منجی به خود گرفته سال 91 چگونه کشور را به پرتگاه برده بود. این مصاحبه یادآور آن فضا هم هست تا با همۀ گرفتاریها که بعضا ناشی از بی تدبیری و وفادار نبودن به عهد و پیمانها هم هست به یاد آورده شود که ظریف در چه وضعیتی سکان را در دست گرفت. از این رو آنان که از مواضع اخیر رییس جمهور سابق به تنگ آمدهاند باید سپاسگزار ظریف باشند.
9. در انتخابات آزاد و رقابتی و در مشارکت حداکثری انتخاب مردم یک نظامی نخواهد بود اما اگر ظریف بتواند برجام را احیا کند و نامزد و پیروز شود به خاطر این مصاحبه، برای کار با نظامیان و اهل میدان وضعیت دشواری در پیش دارد. او در همین مصاحبه از ترسهای خود میگوید و البته بعد توضیح میدهد مراد او ترس از خداست ولی شاید یکی از اهداف انتشار دهندگان این فایل خط و نشان اهل میدان برای از میدان به در کردن ظریف و ترساندن او بوده باشد.
10. سخنان ظریف بار دیگر بحث برجام را به صحنه میآورد و اصولگرایی ایرانی که برجام را "لاشۀ متعفن" خوانده بود مانده با برجام چه کند؟ موفقیت مذاکرات در وین موقعیت مخالفان برجام در انتخابات را پارادوکسیکال میکند. اگر برجام را نفی کنند چگونه میخواهند مجری آن باشند و اگر ستایش کنند به معنی دعوت مردم به رأی به یک برجامی است اگر شورای نگهبان مجال دهد سفرۀ متنوعی گسترانیده شود و اگر تحریمیها فزونی نگیرند.
کوتاه این که جان کلام محمد جواد ظریف در این گفت و گوی سه ساعته که به زبانها و با مثالهای متفاوت بیان شده این است که «میدان» - اصطلاحی که او برای قدرت نظامی انقلابی به کار میبرد- نباید حاکم بر دیپلماسی باشد حال آن که در عمل، دیپلماسی فدای میدان شده یا میدان، دیپلماسی را هزینه کرده است.
به باور او و بر پایۀ نص قانون اساسی، «میدان» یک ضلع از 5 ضلعی است (سیاست داخلی، دیپلماسی، امنیت، اقتصاد و میدان) و توضیح میدهد در شورای عالی امنیت ملی با اعضای متنوع تنها 10 نفر حق رأی دارند و حسب مورد وزیر مربوطه هم به این ده نفر اضافه میشود: رییس جمهوری، رییس مجلس، رییس قوۀ قضاییه و دو نمایندۀ رهبری به اضافۀ وزیر کشور (سیاست داخلی)، وزیر خارجه (دیپلماسی)، رییس سازمان برنامه و بودجه (اقتصاد)، وزیر اطلاعات (امنیت) و رییس ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان نماد یا نمایندۀ آنچه در این گفت و گو از آن بارها به عنوان «میدان» نام میبرد. در عمل اما «میدان» بر ارکان دیگر خصوصا دیپلماسی حاکم شده است.
بنابر این اگر ظریف نامزد شود یا از کاندیدایی حمایت کند شعار یا برنامۀ او برقرار کردن 5 ضلعی به جای چیرگی یک ضلع (میدان) بر اضلاع دیگر است و چنانچه نامزد نشود تشخیص این که هر کاندیدا نمایندۀ کدام ضلع خواهد بود دشوار نیست ولو به ظاهر از اقتصاد بگویند یا از اضلاع دیگر. به عبارت دیگر اصحاب "میدان" فارغ از این که دربارۀ اقتصاد و معیشت سخن میگویند یا وعدۀ مدیریت جهادی و دولت انقلابی یا دولت مقتدر دهند به عنوان نمایندۀ ضلع «میدان» ترسیم میشوند.
منبع: عصرایران