جامعهای خشن ناگزیر در مسیر انحطاط
آنچه مورد نقد و بررسی، تحلیل و واکاوی قرار میگیرد لایه رویی و بخش کوچکی از خشونت موجود در جامعه است و به این موارد نه به چشم خبر بلکه به عنوان وقایع جامعه باید نگریست. جامعه ما سر تا ذیلش درگیر خشونت شدهاست؛ منطق جامعه ما در عمل به منطق خشونت تبدیل شده که مدتهاست به جای منطق لطف، محبت، همیاری و همکاری و تعامل قرار گرفتهاست. در ساختار سیاسی، حوزه مدیریتی و اداری و در حوزه عمومی و خانواده همه جا خشونت مشاهده میشود. این فضای درگیر با خشونت موجب شده هر کسی در مواجهه با اتفاق، اعتراض،سئوال و نیازی از شیوه خشونت استفاده کند و اصلیترین فضایی که خشونت در آن متمرکز میشود جایی است که افراد بیشتر با هم تلاقی و تداخل روابط دارند که آن هم خانواده است. جایی محدود که اندک افرادی تحت قواعدی دور هم جمع شدهاند اما چون منطق، منطق خشونت است؛ همدیگر را به اشکال گوناگون آزار میدهند. همدیگر را میزنند، به هم توهین و جسارت میکنند و در نهایت ممکن است به خشونت خونی تبدیل شود و کشتار صورت بگیرد.
فرهنگ جامعه ما پیشتر فرهنگ نوع دوستی، جوانمردی و اهمیت دادن به پدر و مادر، همسایه، دوست ،فامیل و غریبه بودهاست وحتی در خانهها محلی برای مهمان وجود داشت اما الان فضای جامعه به ستیز با دیگری بدل شدهاست. در جامعه ما هیچ گونه نوعدوستی ترویج نمیشود و فقط تلاش در راستای یکسان سازی صورت میگیرد. در حوزه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همه را یک شکل و یکدست میکنند و تنها به این بسنده کرده ایم که بگوییم «با هم خوب باشید» و این خوب بودن هم باردیگر به معنی مثل هم بودن است نه اینکه از خود به خاطر دیگران بگذریم ومثلا فداکاری کنیم. هیچ وقت تلاش نمیشود که مردم یاد بگیرند به دیگران کمک کنند بلکه همه چیز به این سو حرکت میکند که مردم در برابر و به دنبال تصاحب حق یکدیگر باشند. زمانی این مسائل به شکل تجاوز پنهان بوده و الان رو آمده و مشهود شدهاست یعنی به تجاوز آشکار بدل شده است.
منبع: کانال تلگرامی عصرما