نظام درجهبندی سنی مخاطب حلقه مفقوده سینمای ایران
باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» -یزدان عشیری؛ نبود نظام درجهبندی سنی برای مخاطبان حلقه مفقوده سینماست که با وجود اهمیت آن، مورد غفلت مدیران و مسئولان فرهنگی واقع شده است. امروزه در دنیا نظام درجهبندی جایگاه شناختههای دارد ولی در ایران، متأسفانه، با وجود تأکیدات و اَمر و نهیهای نظارتی از بسیاری جهات، این فاکتور مهم نادیده گرفته شده و حتی بعضاً، ابزار سوءاستفاده تبلیغاتی هم میشود.
جُنب وجوش و هیاهوی پیرامون سینمای ما فقط بر محور فروش و یا موفقیتهای جشنوارهای میچرخد و از عنصر آموزش و تعلیم در کنار سرگرمی و تفریح غافل شده است. البته این غفلت به سینماگران بر نمیگردد بلکه بیشتر به نهادهای ناظر و تصمیمگیر بر میگردد که از اصل کیفیگرایی مخاطبان و مهندسی آن، نگاه و آگاهیِ درستی ندارند و این شاخصه مهم را (با مقاومت طیفهایی از گروهها!) از دستور خارج میکنند و از اساس صورت مسألهاش را پاک میکنند.
به تازگی خبر اکران و پخش فیلم سینمایی فروشنده را، با اعمال محدودیت سنی در آمریکا و چند کشور شنیدهایم. فیلمی که در ایران در گستردهترین شکل در تهران و شهرستانها به نمایش درآمد. جدا از ذم یا مدح این اثر هنری که به طور قطع، برای بخشهای از جامعه مفید و تاثیرگذار است؛ آیا این فیلم یا فیلمهای مشابه دیگر قابلیت گنجانده شدن در سبد مصرف و استفاده برای همه طیفهای جامعه اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان، خانوادهها و کهنسالان را دارد؟ اگر چنین است چرا در کشورهای صاحب سینما برخورد با آن فرق میکند؟ کودکان، نوجوانان و جوانان ما با نوجوانان آنها فرق دارند؟ جوانانشان نسبت به رفتارهای خشونت آمیز آسیب پذیرترند؟ یا بهداشت و سلامت روحی و روانی و حتی، فکری کودکان و نوجوانان ما اهمیتی ندارد؟
متاسفانه، هیچ شورا و یا نهادی به صورت مستقل یا وابسته به سازمانهای دولتی ذیربط، کارگروه ارزیابی برای توزیع مخاطبان اینگونه فیلمها در ایران وجود ندارد.
طرح این موضوع شاید، به مذاق عدهای بویژه همکاران ما در سینما و سینماداران خوش نیاید. ولی با رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و آموزشی بخواهیم به موضوع نگاه کنیم آسیبها و تأثیرات مخرب این فیلمها برای قشر نوجوان چه عواقب و پیامدهای تلخی را به همراه دارد؟
مسئله ردهبندی سنی محصولات فرهنگی، در جوامع جدید به یک امر مهم و جدی بدل شده و بسیاری از برنامهها با محوریت رشد، آموزش، بهداشت و حمایت از کودکان و نوجوانان در برنامهریزیهای کلان ملی تعریف میگردند و این نقش دولتها را در تأمین حقوق اساسی کودکان و خانوادهها؛ و سلامت اطلاعرسانی درست به کودکان نشان میدهد.
متأسفانه، در ایران هیچ نهادی به این موضوع نظارت نمیکند. فاجعه تا بدانجاست که این موضوع حتی، برای شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و دستگاههای مانند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی در دستور کار قرار نگرفته است.
این موضوع، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به صورت جدی نه تنها در عرصه سینما که در شبکههای مختلف تلویزیونی هم به شدت اعمال میشود.
درجه بندی سنی برای پخش فیلم و تئاتردر سینماها و تلویزیون پدیده جدیدی نیست. از اوایل قرن بیستم و در بازه زمانی نزدیک به عمر خود سینما، این قانون بوجود آمد و با شدت و حدت اجرا میشود و سازمانها و گروههای مختلف اجتماعی نگران تاثیرات مخرب بسیاری از فیلمهای تولیدی هالیوود و کمپانیهای فیلم سازیشان بودند و به مقابله و وضع قوانین برای صیانت از کودکان و نوجوانانشان در قبال فیلمهایی پرداختند که باعث ترویج مسائل غیر اخلاقی و رشد ضد ارزشها در اجتماع بوده. فیلمهایی که در آن کلمات زشت، صحنههای خشونتبار، نمایش عریان خشونت و نمایش صحنه یا کلام خشونتآمیز یا غیراخلاقی و... آمده باشد.
از این رو آمدند فیلمها را در گروههای مختلف سنی تقسیم کردند. این گروهها شامل «G» (برای همه سنین)،«M» (با نظارت والدین) و «R» (مختص گروه سنی بالای 17 سال) بود و گروه «X» هم به طور کلی فیلمهای غیراخلاقی را در بر میگرفت و برای رده سنی بالای 18 سال در نظر گرفته شده بود. در سال M 1969 تبدیل به PG گردید و این قانون همچنان در حال احراست.
در این میان، نهادهای صاحب سینما و دلسوز یا سینماداران هم این حق را ندارند در مواجهه با اثری که برخی از شاخصههای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و ضرورتهای خانوادهها و نوجوانان و جوانان را رعایت نکرده از اکرانشان حذف کنند. چرا که به مذاق عدهای خوش نمیآید و با استفاده از انواع فشارهای رسانهای و جنگهای روانی اینگونه اقدامات را «فراقانونی» تعبیر میکنند و با شلتاق، سفسطه و هیاهو آن نهاد را تخریب و تخطئه میکنند.
بههرحال درجهبندی فیلمها با توجه به مضمون و نوع آثار، یک ضرورت انکار نشدنی است. در شرایطی که دستگاههای مسئول فاقد ابزارهای کارآمد و موثر در این عرصه باشند و قادر به وضع قوانین محکم و پیش بینی تمهیدات موثر نباشند ایا وظیفه صیانت از اصول اخلاقی و سلامت نوجوانان و جوانان؛ و امنیت و آرامش خانوادهها در سینماها از مراکز فرهنگی دلسوز و وظیفهمند سلب میشود؟