راهکارهای جلوگیری از دخالتهای مخرب در سینما
محمد علی حسیننژاد - تهیهکننده سینما - که سابقهی مدیریت فرهنگی را نیز داشته است و این روزها به عنوان یکی از اعضای سیاستگذاری "جایزه پژوهش سینمایی سال" فعال است، با ایسنا گفتوگویی داشته است که در ادامه میآید.
با توجه به تحول سینما در سالهای پیش رو در دنیا - چه در بعد سختافزاری و چه در بعد نرمافزاری - برای رسیدن به آنچه در سینمای آینده دنیا پیشبینی شده ظرفیت سینمای ایران را چگونه میبینید، در کدام ابعاد کلی باید بیشتر تلاش شود؟ و برای زمینهسازی این بستر چه حمایتهایی لازم است؟
در ارتباط با تحولات اخیر و پیش رو در عرصه فیلم و سینما ابتدا شناخت ذاتِ این تحولات و درک تاثیرات بنیادی آنها در ابعاد مختلف محتوایی، تکنیکی و تولیدی و از همه مهمتر تاثیری که بر زنجیره ارزش این هنر- صنعت بر جای میگذارد از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم درک درست ماهیت تحولات از سوی سیاستگذاران بخش فرهنگ و سینما و همچنین فعالان این عرصه منجر به عقبماندگی بیشتر سینمای ایران و یا به حاشیه رفتن بیشتر آن در آینده میشود.
تحولات پیشرو از سویی ناشی از روندهایی است که در حوزههای فرهنگی و اجتماعی در همه جای دنیا در حال شکلگیری است و از سوی دیگر خود تقویتکننده این روندها به شمار میرود. بنابراین داشتن درک درست و جامع از این روندها که فرایندهای تولید، عرضه و نمایش را تحت تاثیر قرار میدهند و جنس تعاملات بین تولید و مصرف محتوا را دگرگون میسازند، برای گام برداشتن در مسیر تدوام حیات سینمای ملی و بدست آوردن سهم مناسب از بازار و مخاطب سینما در داخل و خارج از کشور امری حیاتی است. امری که اهمیت مطالعات و پژوهشهای تخصصی را بیش از پیش نشان میدهد.
یادآوری کنیم که مهمترین ظرفیت کشور ما در حوزه فرهنگ و هنر و به ویژه سینما وجود استعدادهای بالقوهای است که اگر بستر مناسب برای رشد و ظهور پیدا کنند میتوانند جزو بازیگران آینده سینما در سطوح ملی، منطقهای و جهانی باشند. همچنین میتوان به ذخایر میراث تاریخی، ادبی و فرهنگی کشورمان اشاره کرد که همچون دریای عظیمی پر از گهرهای ناب و کمیاب سوژهها و ایدهها است که با قابلیتهای هنری و تکنولوژیک جدید سینما قابلیت تبدیل شدن به آثار بزرگ با بازار و مخاطب جهانی را دارند. پیشینه حدود یکصد سال سابقه فعالیتهای تولید و عرضه سینمایی در کشور نیز ظرفیت و سرمایهای است که خیلی از کشورهای دیگر از آن محروماند. اما باوجود اینگونه ظرفیتها که به آنها اشاره شد، سینمای ایران تاکنون نتوانسته به یکی از جریانهای مسلط سینمایی در بازارهای منطقهای و جهانی دنیا مبدل شود، هرچند در این میان گاهی تک ستارههایی تا فراسوی مرزهای جغرافیایی ایران میدرخشند.
چگونه جلوی بسیاری از دخالتهای مخرب در سینما گرفته شود؟
در رابطه با اینکه چهها میتوان کرد به نظر من قبل از پرداختن به مقولاتی چون تامین منابع و حتی طراحی و تقویت زیرساختها ابتدا باید نسبت به گسترش آگاهی و تصحیح و ارتقای درک اشخاص، نهادها و جریانهای تاثیرگذار نسبت به ماهیت سینما و اهمیت نقش موثر و راهبردی سینما در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی در دنیای معاصر، روشنگری کرد. در این خصوص وظیفه صنوف و دستاندرکاران و علاقمندان سینما حتی بیش از دولت و حکومت است. زیرا بنا به آنچه در نوع اظهارنظرها و دخالتها در امور سینما شاهدش هستیم حتی مدیران ارشد دولتی و سیاستگذاران سطوح کلان هم قبل از هرچیز به اینگونه آگاهیها و روشنگریها نیازمندند. به نظر من با راهاندازی یک جریان روشنگری و آگاهسازی شاید جلوی بسیاری از تصمیمات و دخالتهای مخرب و نابجا در سینما گرفته شود و بسیاری از موانع بازدارنده تفکر و اقدام راهبردی در این حوزه رفع گردد.
همچنین لازم است که دستاندرکاران و صنوف سینمایی با کمک و همدلی و همراهی مدیران ذیربط در سازمانهای دولتی نسبت به شکل گیری نوعی چشمانداز روشن برای طراحی و اجرای برنامههای راهبردی توسعه جامع سینما همت کنند. در شرایط فعلی عدم وجود یک چشمانداز مشترک روشن از اینکه سینمای ما به چه سمت و سوئی باید برود؟ و چگونه میتوان جهت آن را به سمت اهدافی صحیح و دست یافتنی هدایت کرد؟ موجب خسران و خسارتهای روزافزون و زیادی شده است.
در این میان تمرکز نهادهای دولتی در درجه اول میتواند تلاش و حمایت همه جانبه از تقویت جریان کارآفرینی به معنای واقعی آن در حوزه فرهنگ و هنر و از جمله فیلم و سینما باشد. در این خصوص تاحدودی میتوان از تجربه برخی کشورهایی که موفق بودهاند و توانستهاند با ترسیم چشمانداز دست به طراحی برنامههای عملیاتی بزنند و به نتایج خوبی دست یابند، استفاده کرد.
شما یکی از اعضای سیاستگذاری "جایزه پژوهش سینمایی سال" هستید. سوال این است: آیا پژوهشهایی که انجام میشود نتایج عملی را دربر خواهد داشت؟ چه تمهیدی برای کاربردی شدن این دستاورد وجود دارد؟
هر پژوهش خوبی درنهایت به نحوی میتواند نتایج عملی در برداشته باشد؛ حتی پژوهشهایی که معطوف به نظریهها و نظریهپردازی هستند. اندیشمندان بسیاری معتقدند که پژوهشهای تئوریک و پژوهشهای کاربردی آنطور که تصور میشود از یکدیگر جدا نیستند.ممکن است جمله منسوب به کورت لوین را شنیده باشید که گفته است «هیچ چیز عملی تر از یک تئوری خوب نیست!».
البته در این رابطه میتوان زیاد بحث کرد. ولی اجمالا این که مطالعات و پژوهشهای تئوریک در پی تولید دانشهایی هستند که چیستی و چگونگی پدیدهها را توضیح بدهند. از سوی دیگر پژوهشهای کاربردی نیز در پی این هستند که دانشهایی را تولید نمایند که بتوانند توضیح دهند، چگونه باید با پدیدهها کار کرد یا آنها را به کار گرفت و استفاده کرد.
اگر میبینیم که پژوهشها نتایج عملی ندارند یا از آنها در عمل استفاده نمیشود میتواند دو علت عمده داشته باشد. اول اینکه احتمالاَ این پژوهشها خوب و مفید نیستند. دوم اینکه این پژوهشها در دسترس نیستند و پیوند بین مراکز و فعالیتهای پژوهشی با فعالان حوزههای کاربردی و کسانی که قرار است از آنها در عمل استفاده کنند به خوبی برقرار نیست. پس کاربردی شدن پژوهشها مستلزم توجه به این دو اصل است.
در هنگام مطالعه و ارزیابی برخی از پژوهشها متوجه میشویم که آنها اصولاً خوب نیستند. یعنی از نظر توجه به واقعیتهایی که در ارتباط با موضوع پژوهش وجود دارد اصالت ندارند. یا براساس تصورات و پیش فرضهای غلط یا ناقص انجام شدهاند. مثل بعضی گزارشهای پژوهشی که درباره مقولات مرتبط با فیلم و سینما یا وسایل ارتباطی و رسانهای تهیه میشود و اصولا فاقد پشتوانه نظری و متدولوژی مناسب هستند و تنها تاثیرشان این است که وقتی به دست صاحبان قدرت و تریبون میرسند انحراف درتفکر و تصمیم و عمل ایجاد میکنند.گاهی نیز مفید بودن پژوهشهایی که انجام میشود زیر سوال است. از این منظر که با نیازها و اولویتهای شرایط و وضعیت کنونی فعالان حوزه سینما همسویی و همخوانی درستی ندارند. به همین دلیل است که ساماندهی فعالیتهای پژوهشی مرتبط با فیلم و سینما و نیز هدایت آنها به سمت نیازها و اولویتهای حاضر، اهمیت و ضرورت پیدا میکند.
علاوه بر این، ایجاد ارتباط و پیوند بین فعالیتهای مطالعاتی و پژوهشی با نهادها و سازمانها و اشخاصی که تصمیم میگیرند و عمل میکنند بسیار حیاتی است. اگر این رابطه و پیوند برقرار شود کمتر شاهد تصمیمات و اقدامات و حتی نهادسازهایی هستیم که در نهایت نه فقط چیزی را در حوزه سینما بهبود نمیبخشند و راهی را نمیگشایند بلکه اوضاع را آشفتهتر هم میکنند و در عین حال منابع مهمی را به هدر میدهند. این در حالی است که اگر در این موافع به خیلی از نتایج مطالعات و گزارشات پژوهشی انجام شده در داخل و یا خارج از کشور مراجعه شود به احتمال زیاد جلوی خیلی از اینگونه خسارتها گرفته خواهد شد.