دخترانی که به قیمت زیبایی خود زندگی میکنند
سید جمال حاتمی بعد از سالها فعالیت در سینما به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز اولین فیلم بلند سینمایی خود را به نام لاک قرمز کارگردانی کرد. لاک قرمز در جشنواره فیلم فجر سال گذشته با استقبال خوبی از سوی منتقدان همراه شد و در زمان اکران نیز به فروشی خوبی دست یافته. در میانه اکران این فیلم با سید جمال حاتمی کارگردان و کامران مجیدی تهیه کننده فیلم گفتگو کردهایم.
فیلم لاک قرمز یک فیلم واقعی و تلخ است این تلخی در فیلم حتی تبدیل به فاجعه نیز میشود به طور مثال سکانس فوت بازیگر نقش پدر (بهنام تشکر) بسیار دردناک است در حالی که میتوانستید کمی از تلخی این مرگ کم کنید؟
حاتمی: ما تلاش داشتیم داستان را به شکلی طراحی کنیم که در فیلم یک قهرمان نوجوان داشته باشیم قهرمانی که از دل یک جامعه سطح پایین بیرون میآید. و ما میخواستیم نشان دهیم که نوجوانان و بخصوص نوجوانانی که از طبقات پایین اجتماع هستند این توانایی را دارند که در جامعه تبدیل به یک قهرمان شوند. زیرا در گذشته نوجوانان چه دختر و چه پسر به محض آنکه به سن تکلیف میرسیدند به آنها آموزشهایی داده میشد که میتوانستند به زودی مسئولیت پذیر شوند اما در وضعیت فعلی نگاه خانوادهها به شکلی است که میترسند به نوجوانان خود مسئولیت بدهند. به همین دلیل باید در فیلم شخصیت نوجوان فیلم را در مواجهه با چالشهای سنگین پیروز خارج میکردیم همچنین سعی داشتیم فیلمی اجتماعی بسازیم که حرفی خارج از واقعیت نزند و دروغ و سیاه نمایی نیز در آن نباشد. نمونههایی از نوجوانانی که در فیلم میبینیم در اطراف ما بسیار هستند.
اما تا قبل از فوت پدر در فیلم هیچ نشانهای از اینکه این نوجوان قابلیت مسئولیت پذیری را دارد نمیبینیم.
حاتمی: دقیقا درست است برای اینکه رفتار آدمها در لحظه مشخص میشود و هر چند ما تا قبل از فوت پدر در رابطهای که بین دختر اصلی فیلم و برادرش وجود دارد میبینیم که وی احساس مسئولیت خوبی نسبت به برادرش دارد.
مجیدی: در ابتدای فیلم بازیگر اصلی فیلم با دوست و همکلاسیاش درباره ازدواج صحبت میکند و میگوید که ازدواج چه مسئولیت و استقلالی دارد در حالی که دوست وی از ازدواج میترسد و مشخص است که این دختر مسولیت پذیری خوبی دارد اما جلوی این مسئولیت پذیری به جرم کودک بودن گرفته شده است.
شما معتقدید که در فیلم لاک قرمز سیاهنمایی نکردید تعریف سیاهنمایی از دید اشخاص متفاوت است برخی معتقدند اگر شما یک مساله غیرواقعی را نمایش بدهید سیاه نمایی کردهاید برخی دیگر میگویند اگر حتی واقعیات را به شکلی تعمیم دهنده در فیلم نشان بدهیم سیاه نمایی کردیم؟
حاتمی: اگر ما یک مورد را انتخاب کنیم و بعد آن را به کل جامعه تعمیم بدهیم قطعا سیاه نمایی است و قصد ما این نبوده است مثلا در محلهای که خانواده اصلی فیلم حضور دارند و دچار مشکلات زیادی هستند ما شاهد برگزاری یک مراسم عروسی هستیم و عروسی همیشه نمادی از امید است و فقط در این محل این خانواده است که مشکل دارد و حتی در بقیه صحنههای فیلم نیز تلاش کردیم که مثلا اگر بهزیستی و یا نهادهای دیگر به این خانواده کمک نمیکنند به دلیل آن نیست که به نوعی به این خانواده ظلم شده است بلکه آنها نیز به وظیفه قانونی خود عمل میکنند و حتی در سکانس پایانی شخصیت قاضی انسان بدی نیست بلکه شرایط است که بر روی رفتار آدمها تاثیر میگذارد.
فیلم تاکید زیادی روی نقش پدر در خانواده دارد و حتی نشان میدهد حضور یک پدر معتاد و بداخلاق بهتر از نبود آن پدر است؟
حاتمی: در این فیلم درباره خانواده صحبت کردهایم و هدف ما نشان دادن لزوم حفظ کانون خانواده است و یک خانواده قطعا بدون پدر مشکلات زیادی دارد شاید از بین این مشکلات فرزند قوی خلق شود و یک شخصیتی شکوفا بشود اما واقعیت این است که نفس حضور خانواده بسیار مهم و قابل احترام است. به همین دلیل نقش پدر و مادر و بخصوص با توجه به شرایط ایران نقش پدر بسیار مهم و محسوس است و هر چقدر پدری بداخلاق و یا معتاد باشد بودن آن پدر بهتر از نبودش است. در کل جامعه نیز اینگونه است و نمیتوان بدون نگاه پدرانه جامعه را اداره کرد.
در فیلم نگاه پدرانه وجود دارد اما آمرانه از بالا وجود ندارد؟
حاتمی: دقیقا درست است زیرا امروز زمانه عوض شده است و زنها در کنار مردها در زندگی تلاش میکنند و مردسالاری که پیش از این وجود داشت دیگر وجود ندارد و زنها هم در کسب درآمد و هم در همه ارکان جامعه حضور فعال دارند به همین دلیل در پایان فیلم فرم عروسک از مرد به زن تغییر میکند. در خانواده نیز هر چند همچنان سرپرست خانواده پدر است اما زنان و دختران نیز در خانواده نقش زیادی دارند.
دختر اصلی فیلم تلاش زیادی برای حفظ خانواده و براداران و خواهرانش میکند اما از لحاظ قانونی با مشکلات زیادی مواجه است و قانون نیز انگار هیچ کمکی به وی نمیکند؟
مجیدی: سوالاتی که قاضی در برخی سکانسهای فیلم مطرح می کند دقیقا همان سوالاتی است که در داستانهای واقعی در قوه قضائیه مطرح میشود و یک معیار مشخص دارد.
حاتمی: کاغذ بازی در فیلم دست و پای شخصیت اصلی را بسته است و در برخی از موارد قانون و بوروکراسی با شرایط جدید همخوانی ندارد. در لاک قرمز میبینیم که مسائل اداری جلوی فعالیت شخصیت اصلی فیلم را گرفته است. در فیلم لاک قرمز، اجراکنندگان قانون به هیچ عنوان احساساتی نمیشوند اما موضوع فیلم را راجع به این مساله قرار ندادهایم. بلکه ما نشان دادهایم که قانون در برخی موارد در زمان اجرا دارای خلأهای مشهودی است مثلا مسئولان بهزیستی براساس قانون و عقل به دلیل آنکه سن شخصیت اصلی کمتر از ۱۸ سال است. خواهر و برادر وی را برای نگهداری به او نمیدهند که کار درستی است ولی خود این دختر را نیز که ۱۶ سال دارد و جایی برای زندگی ندارد را پناه نمیدهند. مشکل قانونی دقیقا اینجا رخ میدهد اگر این فرد کودک است که باید تحت پوشش قرار بگیرد و اگر نیست چرا اختیار نگهداری اعضای خانوادهاش به وی داده نمیشود. از طرف دیگر نوع حمایت بعضی سازمانها آنقدر کم و بیارزش است که اصلا ارزش پرداختن نداشت مثلا از ما سوال میشد که چرا دختر شخصیت اصلی فیلم به سراغ کمیته امداد نمیرود دلیلش آن است که کمیته امداد ماهی ۵۰ هزار تومان به مددجویانش کمک میکند و این کمک اصلا ارزش پرداختن ندارد.
اسم فیلم لاک قرمز است و به نظر میرسد این اسم با این هدف انتخاب شده که نشان بدهید وضعیت شهر و جامعه در ظاهر درست است اما در زیر پوسته این ظاهر بزک شده مشکلات زیادی وجود دارد؟
حاتمی: ما ابتدا فیلمنامه را نوشتیم و بعد برای آن اسم انتخاب کردیم. لاک درست است نشانهای از آراستگی و زیبایی است و در آن زنانگی و دخترانگی وجود دارد اما روندی که این لاک قرمز در فیلم طی میکند از یک عمل زیبایی در ابتدای فیلم تبدیل به کارکرد در انتهای فیلم میشود و معنای آن تغییر میکند.
در سکانسی از فیلم مسعود کرامتی جملهای به طعنه میگوید که شاه را عوض کردند اما من را نتوانستند عوض کنند انگار با وجود انقلاب بزرگ باز بسیاری از مسائل اصلاح نشده است؟
حاتمی: دقیقا این جمله استعاری است و درست است اتفاقات بزرگی رخ میدهد و انقلابی صورت میگیرد اما باید بپذیریم که بسیاری از مسائل حل نشده است و همچنان وجود دارد و مانند چرخ فلک روزی در پایین قرار دارد و روزی در بالا.
فیلم با آنکه پتانسیل پایانی تلخ دارد. اما با تلخی تمام نمیشود؟
حاتمی: من همه تلاش خود را کردم تا فیلم کاملا منطقی به پایان برسد و یک امید در آن وجود داشته باشد زیرا با همه مشکلات امید و زندگی ادامه دارد و آدمهایی که در فیلم وجود دارند افراد بدذاتی نیستند بلکه به دلیل مشکلاتی که در زندگی دارند مجبور به رفتارهای ناخوشایند میشوند. در این فیلم ما نقش منفی نداریم و تنها نقش منفی این فیلم، مشکلات وگرفتاریهای جامعه است و آدمهای فیلم به ذات آدمهای خوبی هستند اما در مشکلات پیرامونی خود گرفتار شدند و همین گرفتاریها باعث شده تنها بشوند و در تنهایی زندگی کنند و آدمهای فیلم آنقدر مشغول حل کردن گرفتاریهای خود هستند که فرصتی برای توجه به مشکلات دیگران ندارند.
فیلم لاک قرمز اثری قابل قبول است و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده اما به نظر میرسد در چرخه اکران سینماهای کمی به آن اختصاص پیدا کرده و توجه خوبی به آن نمیشود؟
مجیدی: واقعیت این است سالنداران بخش خصوصی خیلی تخصصی فیلمها را نمیشناسند و بیشتر به این مساله توجه دارند که فیلم چند سوپراستار دارد و چقدر تصاویر این سوپراستارها برای پوستر استفاده شده است. از طرفی بهترین زمان برای پخش فیلم لاک قرمز تابستان بود اما اگر ما فیلم را در همین فرصتی که به ما دادند اکران نمیکردیم دیگر نمیتوانستیم فیلم را به نمایش دربیاوریم به همین دلیل اکران فیلم در هشت سالن آغاز شد و در شهرهای خوبی مانند اصفهان، مشهد، تبریز ما همچنان سینما نداریم.همچنین سینماداران فارغ از کیفیت فیلم به دنبال نمایش فیلمهایی هستند که خوب میفروشد طبیعی است وقتی که فیلمی از فروش خوبی برخوردار است سینمادار سانسهای آن را به فیلم دیگری نمیدهد و هر جا ما توانستیم این مقاومت را بشکنیم به آنها ثابت شده ا ست که لاک قرمز نیز از استقبال خوبی برخوردار است.
یعنی شما این گزاره که گفته می شود کیفیت فیلم مهم نیست بلکه این مهم است که چه کسی پشت فیلم است را قبول ندارید؟
مجیدی: قطعا اینکه چه کسی پشت فیلم قرار داشته باشد در وضعیت اکران آن تاثیرگذار است زیرا برخی افراد در حوزه اکران و پخش بسیار توانمند هستند اما مهم این است که به همه فیلمها فرصت دیده شدن داده شود و خود ما و پخش کننده فیلم آقای سعید خانی که از پخش کنندگان فعال است معتقد بودیم که اگر فرصت نمایش به فیلم داده شود قطعا لاک قرمز میتواند با موفقیت همراه باشد و همین مساله در فروش دو هفته اول فیلم کاملا مشهود است.
به نظر میرسد که چنین رفتاری فقط با فیلمهای اجتماعی و فیلمهیای که حرفی برای گفتن دارند صورت میگیرد و فیلمهایی که فقط با هدف سرگرمی ساخته میشوند هیچ مشکلی برای اکران گسترده ندارند؟
مجیدی: نمیخواهم این میزان نگاه منفی داشته باشم ولی واقعیت این است که زمانی که ما قصد داشتیم این فیلم را در بخش خصوصی بسازیم بسیاری از پخش کنندگان و تهیه کنندگان سینما به ما توصیه میکردند که ساخت این فیلم در بخش خصوصی یک ریسک است. اما من و کارگردان به این اعتقاد رسیده بودیم که فیلم لاک قرمز توانایی دیده شدن را دارد. اما باید سازمانهایی همچون آموزش و پرورش و بهزیستی که داستان فیلم ارتباط مستقیمی با آنها دارد از این فیلم حمایت کنند اما نه تنها سازمان بهزیستی در زمان ساخت هیچ کمک مادی به فیلم نکرد بلکه در زمان اکران نیز کمک نکرد. در حالی که حتی ما حاضر بودیم بلیت نیم بها در اختیار آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی قرار بدهیم اما زمانی که به این سازمانها مراجع کردیم با در بسته مواجه شدیم.
حاتمی: واقعیت این است که آموزش و پرورش هیچ برنامهریزی مشخصی برای اینکه دانش آموزان چه فیلمهایی ببینند ندارد مثلا من در تحقیقی که انجام دادم متوجه شدم که دانش آموزان به سمت فیلمهایی هدایت میشوند که طنز است در حالی که این فیلمها را بعضا دانشاموزان با خانوادههای خود نیز میتوانند ببینند و آموزش و پرورش باید به سمتی حرکت کند که دانش آموزان فیلمهای مفید را ببینند نه فقط فیلمهای سرگرم کننده.