معمای ، معمای شاه
آنچه «معمای شاه» را تبدیل به معمایی پیچیده کرده است این پرسش است که چرا این منابع مالی بسیار باید خرج چنین پروژه ضعیفی شود؟ با نگاهی به سابقه تیم ساخت این اثر میشد به سادگی قبل از آغاز ساخت این سریال نیز آنچه از کار در میآید را حدس زد. در همه سریال هایی که محمد رضا ورزی درباره تاریخ معاصر ایران ساخته است همین نگاه تک بعدی موج میزند. نگاهی که با بزرگنمایی بخشی از تاریخ و اضافه کردن اطلاعات مخدوش و مجعول تنها و تنها به دنبال آن است که یک قرائت خاص از وقایع تاریخی را که چندان هم منطبق بر واقعیات نیست عرضه کند.
به نظر میرسد که وقت آن رسیده باشد بعد از چندین تجربه ناموفق ورزی در عرصه سریالسازی صداوسیما به اشتباهش اذعان کند و حداقل بار دیگر منابع مالی عمومی در اختیار این سازمان عریض و طویل را در اختیار افراد کارنابلد قرار ندهد. اما در آنچه در صحنه عمل رخ داده است نه تنها نشانی از درس گرفتن مسئولان صداوسیما ندارد بلکه گویی آنها دچار نوعی لجبازی هم شده اند.
به گونهای که پخش سریال را از یک شب در هفته به شکل پخش هر شبی تغییر دادهاند و به خیالشان میخواهند با چنینترفندی سریال پر خرج و فاقد مخاطب خود را به تعداد بیشتری از مخاطبان عرضه کنند. تا زمانی که مسئولان صداوسیما به این واقعیت نرسند که عملکردشان در حوزههای مختلف از جمله سریالسازی به جای آنکه مبتنی بر تخصص باشد بر مبنای خودی - غیرخودی کردنهای سیاسی است و نتیجه چنین امری هم شاهکارهای پرخرجی مانند همین «معمای شاه» خواهد بود نمیتوان امیدی به اصلاح روندها در این سازمان داشت که از قدیم گفتهاند خود کرده را تدبیر نیست.