معلمان میان دو لبه قیچی گرفتارند
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در هفته گذشته ماجرای تنبیه بدنی دانشآموز ابتدایی یکی از مدارس شهر قائنات از توابع استان خراسان جنوبی توسط والدین دانشآموز در فضای مجازی منتشر شد. آنگونه که خانواده این دانشآموز مدعی هستند علت تنبیه بدنی پسرشان کم شدن نمره یکی از دروس است و معلم اقدام به تنبیه وی با شلنگ کرده است و آثار جراحت بر روی بدن دانشآموز به طور کامل نمایان است.
البته آنگونه که مشخص شد 6 دانشآموز توسط این معلم مورد تنبیه بدنی قرار گرفتهاند در همین رابطه عباس لامعی مدیرکل آموزشوپرورش خراسان جنوبی ضمن عذرخواهی از خانواده دانشآموزان بابت رفتار این معلم عنوان کرد: با این معلم طبق مقررات برخورد خواهد شد.
رحیم میرشاهولد مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزشوپرورش نیز در این رابطه با بیان اینکه معلمان به هیچ وجه حق تنبیه بدنی دانشآموزان راندارند٬ خاطر نشان کرد: معلمان باید باشیوههای موثر درجذب دانش آموزان به محیط مدرسه و کلاس درس آشنایی داشته باشند وبنا به اقتضای موقعیت از آنها استفاده کنند.
به منظور بررسی ریشههای وقوع تنبیه بدنی در مدارس کشور و ناکارآمدن بودن بخشنامههای مربوطه و بررسی آیین نامه انضباطی مدارس با عباس فرجی کارشناس مشاوره و مشاور یکی از مدارس به گفتوگو نشستیم.
* تسنیم: دلایل اینکه یک معلم برای آرام کردن دانشآموز خاطی به تنبیهبدنی متوسل میشود، چیست و چرا با وجود بخشنامههای مختلف و تاکید آموزشوپرورش بر ممنوعیت تنبیهبدنی دانشآموزان هنوز این روش در مداس کشور ریشهکن نشده است؟
* معلمان از ناحیه مدیر و خانوادهها تحت فشارند
فرجی: یک نکته که همیشه مغفول واقع شده این است که در آموزش و پرورش هیچ پروتکل مشخصی وجود ندارد که اگر دانشآموز دچار خطا شد و به عنوان مثال تکالیف درسی را به خوبی انجام نداد چه باید کرد. معلمان همیشه از دو طرف تحت فشار هستند از طرفی مدیر مدرسه انتظار دارد که نمرات درسی و معدل کلاس رو ارتقا دهد از طرفی والدین هم انتظار دارند که دروس به خوبی به دانش آموز آموزش داده شود و نمره فرزندشان بالا باشد.
* تسنیم: یعنی معتقدید این عوامل منجر فشار به معلم میشود تا اقدام به تنبیه دانشآموز کند؟
فرجی: بله. در حقیقت این دو مثل دو لبه قیچی عمل میکنند و معلم وسط این دو لبه گرفتار شده است و چون راه حلی را نمییابد اقدام به تنبیه دانشآموز میکند. من معتقدم آموزشو پرورش باید پروتکل دقیقی برای عدم انجام تکالیف درسی توسط دانشآموزان تعریف کند به گونهای که اگر دانشآموزی تکالیفش را انجام نداد معلم بداند که باید با او چه کند؟ آیا باید او را اخراج کند که البته قانونی نیست . آیا باید چشم پوشی کند که منطقی نیست. آیا باید او ارجاع بدهد؟ در این صورت به کجا و به چه فردی؟.این موضوع همانند یک کلاف سردرگم برای معلمان است به همین دلیل کوتاهترین مسیر یعنی ترساندن دانشآموز رو انتخاب میکنند.
شما از مسئولان مربوطه بپرسید اگر در کلاس درس شما 40 دانش آموز حضور داشته باشند و 5 نفر از آنها تکالیف خود را انجام نداده باشند، چه خواهند کرد؟ و آیا روشهایی که اعلام میکنند استناد قانونی دارد یا خیر؟
* وقتی معلم به وضعیت درسی دانشآموز بیتفاوت میشود
*تسنیم:یعنی معتقدید معلمان روشهای مناسبی را برای برخورد با دانشآموز خاطی ندارند؟
فرجی: معلمان به جز موارد خاص که متاسفانه روشهای خشونت باری رو انتخاب میکنند اگر روش مناسب در اختیارشان قرار بگیرد کمتر اقدام به تنبیه بدنی میکنند و این موضوع باید در کل آموزشو پرورش تسری پیدا کند و گرنه با تنبیه معلم مشکل حل نمیشود بلکه مشکل تشدید شده و چه بسا معلمان دیگر برای دانشآموزان خود انرژی کافی نگذارند و به نوعی نسبت به امور درسی دانشآموزان سلب مسئولیت کنند و به اصطلاح بگویند «به من چه که درس نمیخواند.» و این موضوع فقط صورت مسئله رو پاک میکند.
* معلم نمیداند در برابر دانشآموز خاطی چه باید انجام دهد
مسئولان باید به طور دقیق پاسخ بدهند که آیا دقیق در قانون تعریف شده است وظیفه معلم در کلاس چیست؟ آیا فقط تدریس وظیفه اوست؟ آیا رسیدگی به تکالیف وظیفه است؟ و مهم ترین نکته اگر تکالیف درست نبود چه کار باید کرد؟ واضح است که اگر راننده خاطی مرتکب خطا شود مشمول جریمه میشود یا هر فرد دیگری که از مسئولیت خود سرباز بزند مشمول جریمه میشود اما قانون برای عدم انجام تکالیف برای دانش آموزی که تکلیف خود را انجام نمیدهد یا مخل برنامههای کلاس درس است و حتی گاهی توهین و یا رفتار نامناسب با معلم و سایر دانشآموزان دارد، چه تعاریفی دارد؟
روشی که هماکنون اتخاذ شده است بدون دادن برنامه دقیق و علمی به معلم جز سلب مسئولیت معلمان نسبت به تکالیف هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.
* تسنیم: آیا قوانین آموزشوپرورش باید به تخلفات دانشآموزان خاطی رسیدگی کند و اینکه قوانین دقیقا چه تعریفی برای تنبیه دانش آموز توسط معلم دارند؟
فرجی: مشاهده میکنیم که گاهی معلم از دو طرف مورد مجازات قرار میگیرد به عنوان مثال هم انفصال از خدمت گرفته و هم مشمول دیه میشود و این موضوع ناعادلانه است. در صورتی که اگر شهروند عادی با فردی برخورد داشت نهایت مشمول جزای نقدی و پرداخت دیه میشود.
اینها مواردی است که تا زمانی که تعریف روشنی از تنبیه و راهکارهای مناسب با آن نداشته باشیم پیش رو خواهد بود.
در این زمینه همیشه مسئولان آموزشو پرورش تلاش کردند تا توپ را به زمین معلمان بیاندازند و خود را کنار بکشند چرا در این رابطه هیچ پروتکلی نداریم. تخلفات اداری 38عنوان است.چون قانون رسیدگی به تخلفات اداری عام و در مورد تمام کارکنان دولت است تنبیه بدنی بطور مشخص نیامده است و برخی موارد مثل بحث نمره در قانون آمده ولی تنبیه بدنی نیامده است و تصور این است که تحت عنوان اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی و یا نقض قوانین و مقررات هیاتها ابلاغ اتهام میکنند.
* تسنیم: آیین نامه انضباطی مدارس که نحوه برخورد با دانشآموزان خاطی را مشخص کرده است
فرجی: فصل ششم این آییننامه به مقررات انضباطی دانشآموزان پرداخته است و در ذیل ماده 76 موارد تنبیهی را که معلمان و مسئولان مدرسه مجاز هستند در صورت تخلف دانشآموزان آن هم به شرطی که راهنماییها و چارهجوییهای تربیتی در آنها مفید و مؤثر واقع نشده است اعمال کنند، احصاء کرده است. این موارد از این قرارند:
1- تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی
2- تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوطه
3- تغییر کلاس در صورت وجود کلاسهای متعدد در پایه، با اطلاع اولیای دانشآموز
4- اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانشآموز
5- اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانشآموز حداکثر برای سه روز
6- انتقال به مدرسه دیگر
ماده 77 همین آییننامه تأکید میکند «هر گونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکلیف درس به منظور تنبیه ممنوع است».
قانونگذار قبل از این که به بیان و تشریح موارد تنبیهی بپردازد در ماده 75 متذکر این نکته شده است که تنبیه باید دانشآموز را به اشتباه خود متوجه و زمینه مناسب را برای ایجاد رفتار مطلوب در وی فراهم کند، بنابراین اعمال تنبیه باید متکی بر یافتههای علمی و استفاده از الگوی مناسب تغییر رفتار باشد.
* مدارس از آیین نامه انضباطی شناخت ندارند
این آیین نامه در سال 79 تدوین شده است و از آن زمان تا کنون هیچ بازنگری در آن صورت نگرفته است و نکته مهم اینکه اغلب مدارس در جریان چنین قانونی نیستند .اما مهمترین سئوال این است که اگر بخواهیم به این قانون استناد کنیم با توجه به فراوانی مشکلات دانشآموزان تبعات منفی بیشتری را شاهد خواهیم بود.
تصور کنید 12 کلاس داشته باشیم و هر کلاس 40 دانش آموز .هر معلم در کلاس درس خود حداقل 5 دانش آموز خاطی که بندهای 1تا 5 آیین نامه در مورد اونا اعمال شده دارد و حال این پرسش مطرح است که آیا آموزش و پرورش پتانسیل این را دارد که بخواهد 50 دانش آموز رو طی سال به مدارس دیگر جابهجا کند؟و با فرض این جابجایی آیا مشکل دانشآموز خاطی رفع میشود؟ به نظر میرسد این قانون بیشتر پاک کردن صورت مسئله است بدون اینکه ریشهای به مشکل بپردازد.
و حالا این مسئله زمانی بغرنج میشود که مثلا در یک منطقه، 6 دبیرستان داشته باشیم و هر کدام نیز همین مشکل رو داشته باشند آیا ادارات آموزشوپرورش حاضر هستند در این زمینه همکاری کنند و مدام دانش آموزان را جابجا کنند؟
به دلیل همین مسائل است که مدارس سعی میکنند مشکلات را در درون خود و به شیوه خود حل و فصل کنند و اگر بخواهند با این قانون حرکت کنند دست مدیران مدارس باز میشود و خود را نیز با خانوادهها درگیر نکرده و فوراً بندهای 1 تا 5 آییننامه را اعمال و حتی تا پای اخراج دانشآموز پیش میروند و این بیشتر به ضرر دانش آموز است.
بنده در برخی موارد شاهد بودم که دانشآموزی تنبیه میشود و زمانی که خانواده او اعتراض میکنند با حربه به این قانون خانواده مجبور میشود که کوتاه بیاید یعنی به اولیا اینگونه القا میشود که در حقشون لطف شده است وگرنه دانشآموز باید اخراج میشد و بدین صورت خانواده نیزاز حق خود کوتاه میآید.