آینده پرداختها ایران!
هفته نامه بایت؛ به کسانی که پولشان را در بانک میگذارند سود میدهد و از کسانی که پول از بانک میگیرند سود میدهد. بهجز این ممکن است افراد با پولهایشان کارهایی دیگری انجام دهند؛ مثلاً آن را منتقل کنند. بانکها بابت ارائه خدمات کارمزد میگیرند. پرداخت اما زمانی اتفاق میافتد که فرد در یک نقطه فروش، به هر طریق ممکن پول خدمت یا کالایی را پرداخت میکند. همانطور که گفته شد پرداخت در یک نقطه فروش اتفاق میافتد. نقطه فروش تا چند دهه پیش یک مکان فیزیکی بود و ابزار پرداخت هم پول نقد. بهمرور فناوری رنگ نقاط فروش را تغییر داد. اینترنت بهمرور به یک نقطه فروش مهم تبدیل شد؛ تلفن همراه هم همینطور. بهطورکلی فناوریهایی که آینده پرداخت را تغییر میدهند دو دسته هستند: آنهایی که نقطه فروش را متحول میکنند و آنهایی که ابزار پرداخت را تغییر میدهند. سادهتر یعنی فناوریهایی که بهکار خریدار میآیند و فناوریهایی که بهکار فروشنده میآیند. نکته مهم این است که چون پرداخت یک «تراکنش» است، اگر فناوریهای فروشنده و خریدار با هم هماهنگ نباشند در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد. مثلاً اگر یک فرد بتواند از طریق تلفن همراه هم پرداخت خودش را انجام دهد اما فروشنده یا پذیرنده ابزار مناسب را نداشته باشد، در عمل هیچ تغییری اتفاق نمیافتد. در ده سال گذشته در ایران تقریباً همه مردم صاحب کارتهای بانکی متصل به شتاب و شاپرک شدند و پذیرندهها هم دارای ابزارهای پذیرش یعنی کارتخوانهای متصل به شتاب و شاپرک شدند. اما چند سالی است که در این نقطه ماندهایم و انگار کسی انتظار بیشتری ندارد!
۱- دیجیتال بهجای الکترونیکی
همه آن فناوریهایی که نامشان «برهم زننده» است، در یک ویژگی مشترک هستند و آن دیجیتال بودنشان است. فناوریهایی که پرداخت را تغییر میدهند یک مرحله بالاتر از «الکترونیکی» بودن هستند. اگر تا امروز فناوریهای پرداخت الکترونیکی داشتیم، حالا باید به فکر فناوریهای دیجیتال باشیم. بگذارید به یک نمونه اشارهکنیم. در حال حاضر در زمان پرداخت در نقطههای فروش فیزیکی برای پرداخت الکترونیکی فرد لازم است یک کارتبانکی داشته باشد و رمز چهار رقمی آن را بداند. همین برای پرداخت در ایران کافی است. در دنیا به علت استفاده از کارتهای اعتباری فرایند کمی فرق میکند. اما در کل همین است. حالا در فضای دیجیتال، رمز چهار رقمی به کنار میرود و شما از ویژگیهای فیزیولوژیکی خود مثلاً اثرانگشت استفاده میکنید. همانطور که امروز برخی از تلفنهای هوشمند مجهز به شناسایی از طریق اثرانگشت شدهاند، شاهد رشد فناوریهایی هستیم که قرار است در نقطه فروش از ویژگیهای فیزیولوژیکی فرد استفاده کنند. اینیکی از جنبههای تغییر الکترونیکی به دیجیتال است.
۲- فناوریهای جایگزین کارت
اپلپی، اندرویدپی و سامسونگپی را این روزها دیگر خیلیها شنیدهاند. اینها ابزارهایی هستند که شرکتهای بزرگ فناوری طراحی و ارائه کردهاند و قرار است جایگزین کارتهای بانکی شود. اهمیت این ابزارها البته صرفاً به این نیست که افراد دیگر مجبور نیستند کارتهای بانکی با خود همراه داشته باشند. جایگزین شدن کارتهای فیزیکی با تلفنهای هوشمند قدت پردازش فوقالعادهای برای تراکنشهای پرداخت را به افراد میدهد. وقتیکه وقتی تلفن همراه جایگزین دوربینهای عکاسی دیجیتال شد، ما صرفاً شاهد یک جایگزینی ساده نبودیم. تلفن همراه شیوه عکاسی و تعامل افراد با عکس را تغییر داد. همینطور وقتی تلفن همراه جایگزین کارتهای بانکی میشود این یک جایگزینی ساده نیست. بهمرور افراد به کمک دهها و صدها اپلیکیشن موجود میتوانند برنامه مالی زندگی خود را دست بگیرند.
ابزارهای متعددی در این زمینه طراحیشده که به PFM یا برنامههای مدیریت مالی شخصی معروف هستند. وقتی از صحبت از جایگزینی تلفن همراه بهجای کارت میشود، فناوریهایی مثل NFC و BLE که برای ارتباط بین تلفن همراه و ابزار پذیرش مورداستفاده قرار میگیرند، خودشان را نشان میدهند. جایگزینی تلفن همراه با کارت بانکی یک تغییر فکری نسبتاً سنگین است که شاید به این زودیها مردم حاضر به پذیرش آن نباشند.
۳- ارتباط سیستمهای پرداخت ایران با جهان
اینیکی مختص ایران است. در سالهای گذشته فناوریهای پرداخت در ایران رشد زیادی داشته است. اما ما در یک زمینه دچار چالش جدی هستیم و آن ارتباط مالی با جهان است. در حال حاضر شبکه گسترده ویزا، مسترکارت، آمریکن اکسپرس و شرکتهای پرداخت الکترونیکی دیگری جهان پرداخت را یکپارچه کرده است. ما در این سالها از این شبکه جدا ماندهایم و اکنون صحبتهایی میشود که بهمرور باید به این شبکه جهانی متصل شویم. الان برای پرداختهای بینالمللی نیازمند استفاده از شبکه زیرزمینی فروش ویزاکارت و مسترکارت هستیم. توریستها هم که اساساً نمیتوانند از کارتهای پرداختشان در ایران استفاده کنند. این موضوع بیشتر از اینکه فنی باشد، در لایههای سیاسی باید حلوفصل شود.
۴- پیچیدهتر شدن تأمین امنیت
امنیت، ریسک، تقلب، استانداردهایی مثل EMV کلیدواژههایی هستند که در فضای پرداخت مدام تکرار میشوند. عدد بسیار بزرگی هرسال هزینه میشود که پرداختها امن باشند، کم ریسک، بهدوراز تقلب. استانداردهایی مانند EMV که درجایی مثل آمریکا با تأخیر زیاد نسبت به اروپا همین یکی دو سال پیش پیادهسازی آن شروع شد، برای این است که هنگام استفاده از فناوریهای پرداخت آب در دل کسی تکان نخورد. هرچه که فناوریهای هم پیچیدهتر میشوند تأمین امنیت آن دشوارتر میشود. ما در ایران به دلیل بسته بودن سیستم پرداخت و همینطور عوامل دیگر، دچار مشکلات حاد امنیتی در پرداخت نشدهایم؛ اما تضمینی وجود ندارد که بعد از ارتباط با دنیا و همینطور پیچیدهتر شدن ابزارها و روشهای پرداخت، اوضاع همینطور باقی بماند.