استعفای فلین و دومینوی دامنه دار منتهی به ترامپ
تا جایی که حافظه نگارنده یاری می دهد ، این رویداد در نوع خود بی نظیر بوده و در تاریخ سیاسی آمریکا سابقه نداشته است.
پست "مشاور امنیت ملی" یکی از کلیدی ترین ویا شاید کلیدی ترین منصب امنیتی کابینه آمریکا محسوب می شود و از همین رو غالبا روسای جمهور آمریکا افرادی "امین" را به این سمت می گماشته اند.
درباره این رویداد سیاسی مهم در آمریکا اشاره به نکاتی چند لازم به نظر می رسد:
1- با وجودی که استعفای فلین در پی افشای رسوایی ناشی از مکالمه تلفنی او با سفیر روسیه در آمریکا و قول و قرارهای او با "سرگئی کیسیلیاک " درباره آینده تحریم های روسیه در زمان دوره انتقال قدرت از اوباما به ترامپ بوده است - که بر اساس قوانین داخلی آمریکا جرم محسوب می شود - اما در نخستین فرضیه درباره این استعفا، می توان این گمانه را مطرح کرد که "مایکل فلین" قربانی دولت جدید آمریکا برای پایان دادن به پرونده بحث برانگیز" نفوذ روسیه در هیات حاکمه "آمریکاست. لازم به ذکر است که پلیس فدرال آمریکا که زیر نظر وزارت دادگستری است درباره موضوع مهم " حملات سایبری اخیر روسیه و دخالت این کشور در فرایند انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا " مشغول تحقیق است. در صورت تشدید و گسترده شدن دامنه تحقیقات و ورود دستگاه های اطلاعاتی همچون "آژانس امنیت ملی" آمریکا به این موضوع و فشارهای سیاسی کنگره، این موضوع ابعاد جدیدتری هم خواهد یافت و ممکن است قربانی های بعدی این پرونده دیگر چهره های بلندمرتبه دولت ترامپ باشند.
2- دولت ترامپ نیز همانند هر دولت دیگری دسته بندی های داخلی خاص خود را دارد که بر سر "سهم و جایگاه " با یکدیگر رقابت می کنند؛ با این تفاوت که تماس ها و ارتباطات سپهبد بازنشسته مایکل فلین با روسیه بیشتر از حدی بوده که بشود روی آن سرپوش گذاشت و آن را کتمان کرد؛ افزون بر آن برکناری او از سمتش می تواند نتیجه نزاع جناح سیاستمداران جمهوریخواه مخالف سرسخت روسیه – به رهبری مایک پنس معاون ترامپ - با جناح "ژنرال ها و سرمایه داران " کابینه ترامپ باشد که متهم شده اند به دلیل منافع اقتصادی و یا ارتباطات احتمالی با برخی از متنفذان سیاسی در مسکو، تحت تاثیر و زیر سایه نفوذ آنها قرار دارند.
مایکل فلین یکی از برجسته ترین این افراد است و در این حوزه می توان به " رکس تیلرسون " وزیر امور خارجه آمریکا نیز اشاره کرد که سابقه دوستی و همکاری بلند مدتی با دولت روسیه و شخص ولادیمیر پوتین دارد.
3- به گمان نگارنده ابعاد دخالت روسیه در روند انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا می تواند فراتر از یک حمله سایبری معمومی باشد که روزانه از سوی دولت های رقیب و متخاصم علیه یکدیگر به انجام می رسد.
روسیه و آمریکا دو کشور رقیب امروز که سابقه 5 دهه خصومت و دشمنی را پشت سر گذاشته اند؛ هنوز و با وجود گذشت 25 سال از فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی ،نتوانسته اند فضای جنگ سرد را در روابط دوجانبه کنار بگذارند و بر همین اساس شائبه دخالت روسیه در فرایندی سیاسی به غایت مهم در حد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مهندسی نتایج آرای انتخابات آمریکا از سوی روسیه، برای امنیت ملی آمریکا یک فاجعه و رویدادی بسیار مهم محسوب می شود.
4- پیروزی فردی چون ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یک رویداد به غایت دلخواه برای دولتمردان مسکو است. ریاست جمهوری فردی چون ترامپ در آمریکا، حتی اگر برنامه ریزی دستگاه اطلاعاتی روسیه نباشد ، با توجه به دیدگاه های خاص رییس جمهور جدید آمریکا درباره مسایل داخلی و سیاست خارجی آمریکا برای مسکو یک امتیاز و موهبت است.
ترامپ دولتمردی است که به رغم همه روسای جمهور پیشین آمریکا شعار اولویت مسایل داخلی آمریکا را داده و به نظر می رسد از ماجراجویی خارجی و احساس رقابت و خصومت با روسیه بری باشد . او بارها گفته که دوران هزینه کردن از اقتصاد آمریکا برای ماجراجویی های بین المللی و حمایت از متحدان سنتی آمریکا در مناطق مختلف دنیا به سر آمده است. او رویکردی غیر ایدئولوژیک دارد و کمتر واژه هایی چون " جهان آزاد " و " لیبرالیسم جهانی " و "رهبری جهانی آمریکا" را بر زبان می راند و در عوض بیشتر و بیشتر بر بهبود کیفیت زندگی مردم آمریکا ، بازگرداندن عظمت از دست رفته به مردم آمریکا ، " محدود کردن و حصار کشیدن به دور آمریکا" ؛ " مقابله با ناامنی های داخلی ناشی از ورود مهاجران " و در مجموع نوعی "انزوا گرایی بین المللی" تاکید دارد.
بر همین اساس از همان زمان ورود ترامپ به گردونه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، او گزینه ای مطلوب برای روسیه تصویر شده است؛ چون بر روی کاغذ هر رییس جمهوری که فاقد روحیه جنگندگی باشد برای "ولادیمیر پوتین" قدرت شماره اول روسیه، مطلوب تر است.
روس ها پیشتر به مدت 8 سال دوره باراک اوباما را تجربه کرده و نتایج مطلوب، کم تحرکی بین المللی آمریکا را به شکل "یکه تازی" در منطقه خاورمیانه و افزایش نفوذ در این منطقه و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه تجربه کرده اند و حالا رییس جمهوری در کاخ سفید مستقر شده که همانند اوباما کم انگیزگی مشهودی برای رقابت ژئوپلتیک با روسیه دارد و بر خلاف اوباما فاقد رویکرد ایدئولوژیک برای تنبیه نرم روسیه در شکل و قالب هایی چون "تحریم" است و مضاف بر آن شعار های حزب دموکرات همچون "دموکراسی و حقوق بشر جهانی " هم سر نمی دهد.
این ویژگی ها باعث شده حتی اگر روسیه و دستگاه اطلاعات این کشور برنامه ای مدون و از پیش طراحی شده برای "بر کرسی ریاست نشاندن ترامپ در آمریکا " هم نداشته باشد؛ در مظان این اتهام قرار بگیرد.
5- اتهام دخالت روسیه در انتخابات اخیر آمریکا یک پرونده مفتوح است که مایکل فلین مشاور مستعفی امنیت ملی ترامپ نخستین قربانی آن بود اما می توان تصور کرد که واپسین آن نخواهد بود.
اجماع دو حزبی موجود در کنگره آمریکا برای پیگیری این موضوع نشان از این دارد که ترامپ در هفته ها و ماه های آتی روزهای پرچالشی را خواهد گذرانید. ترامپ روی کاغذ یک رییس جمهور از "حزب جمهوریخواه " محسوب می شود ؛ در حالی که جمهوریخواهان کنگره اگر مشتاق تر از دموکرات ها برای پیگیری این پرونده و قطع دست نفوذ روس ها در نظام سیاسی آمریکا نباشند، کمتر از آنها پیگیر این پرونده نخواهند بود و بر همین اساس پیش بینی می شود مشکلات دولت ترامپ بر سر پرونده نفوذ روسیه در هیات حاکمه آمریکا نه تنها با استعفای مایکل فلین خاتمه نیابد بلکه این استعفا آغاز یک دومینوی گسترده باشد که در نهایت دونالد ترامپ خود آخرین قربانی این پرونده باشد.
کنگره آمریکا کمتر از 5 دهه پیش بر سر یک پرونده جنجالی "شنود" عوامل تحت فرمان رییس جمهور جمهوریخواه وقت از ستاد انتخاباتی حزب دموکرات " تا مرز استیضاح "ریچارد نیکسون" رییس جمهور وقت آمریکا پیش رفت و حالا در پرونده اخیر، ماجرا همچون پرونده "واتر گیت" تنها به رقابت سیاسی خارج از "اخلاق و قانون" دو حزب سیاسی اصلی آمریکا محدود نیست، بلکه با مطرح شدن شائبه دخالت خارجی در روند انتخابات، موضوع ابعاد حیثیتی یافته و مساله ای در حوزه "امنیت ملی " تلقی می شود.
6- درباره دخالت روسیه در انتخابات اخیر آمریکا فرضیات مختلفی را می توان مطرح کرد که کمینه ترین احتمال که می شود آن را ثابت شده فرض کرد، "هک سیستم های رایانه ای دو حزب اصلی آمریکا و استفاده از اطلاعات محرمانه آنها به منظور تاثیر گذاشتن بر روند انتخابات این کشور از طریق افشاگری های یک وب سایت افشاگر – ویکی لیکس- " است.
در بیشینه ترین فرضیات حتی می توان درباره ارتباطات شخصی ترامپ با هیات حاکمه و دستگاه اطلاعات روسیه سوال هایی را مطرح کرد . در یک فرضیه بسیار بدبینانه می توان شائبه نفوذی بودن ترامپ با قصد و برنامه قبلی را مطرح کرد و در یک فرض میانی می توان سرمایه گذاری دستگاه اطلاعات روسیه روی ترامپ بدون قصد و اطلاع رییس جمهور جدید آمریکا را مطرح کرد.
اخیرا گزارشی در رسانه های آمریکا مطرح شد که ترامپ قویا آن را تکذیب کرد . بر اساس این گزارش ترامپ در جریان سفر چند سال پیش خودبه مسکو در همان هتل و سوییتی که پرزیدنت اوباما و همسرش در جریان سفر به مسکو در آن اقامت داشته، سکنی گزیده و ظاهرا در آن اتاق، تحت نظر دوربین ها و شنود دستگاه اطلاعات روسیه قرار داشته است و همه حرکات و اقدامات او ثبت و ضبط شده است؛بر همین اساس این شائبه مطرح شده که دستگاه اطلاعات روسیه آرشیو کاملی از شیطنت های جنسی و اقدامات خلاف عرف رییس جمهور جدید آمریکا دارد و به واسطه همین اسناد می تواند او را تحت فشار قرار داده و از او امتیار بگیرد.
دولت روسیه و شخص ترامپ این گزارش ها را قویا رد کرده اند؛ اما بدیهی است که حتی در صورت صحت آن، نه دولت روسیه حاضر و مایل خواهد بود " آتو " ی خود از ترامپ را تایید کند و نه بر فرض بی اطلاعی رییس جمهور جدید آمریکا، ترامپ که در آن مدت خود سوژه تعقیب و مراقبت و یا حتی دام دستگاه اطلاعاتی روسیه بوده، اطلاع زیادی از چند و چوان ماجرا نداشته است.
ماجرای دخالت و یا مهندسی انتخابات اخیر آمریکا از سوی روسیه دومینویی است که با استعفای اخیر فلین نخستین گوی آن به حرکت آمده و ممکن است در هفته ها و ماه های آینده این پرونده حیثیتی و پیچیده اطلاعاتی ، قربانی های بیشتری بدهد و حتی ممکن است ترامپ را به سرنوشتی مشابه نیکسون دچار کند.