سودای پاستور احمدینژاد ثانی
او روزهای پایانی دولت احمدینژاد را که همراه یار همیشگیاش یعنی اسفندیار رحیم مشایی بود، باور نداشت و کنایه را فراموش نمیکرد، مانند ۴ اردیبهشتماه ۱۳۹۲ که با روزنامه دولت مصاحبه کرد و درباره مصطفی پورمحمدی، رئیس وقت سازمان بازرسی کل کشور، مبنی بر قرارداد ۴۵۰ میلیون یورویی در کیش گفت:«بنده چندین نامه برای ایشان فرستادم و خواستم که این قرارداد را بفرستند، چراکه این موضوع صحت ندارد. ۴۵۰ میلیون یورو میدانید یعنی چقدر؟ خوب! اگر چنین قراردادی هست، منتشر کنند. چرا معطل میکنند؟ چنین چیزی وجود ندارد و دروغ است». البته در پاسخ به تقاضای بقایی، سازمان بازرسی آن زمان، اسنادی از این قرارداد را منتشر کرد و البته به مواردی اشاره کرد که مردان دولت احمدینژاد برای اقدامات خود درخواستهای بالایی از دولت داشتهاند، مانند آن مقطع که بقایی از وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد خواسته بود تا برای تامین مالی پروژه تالارهای بینالمللی کیش مبلغ ۴۵۰ میلیون یورو در فهرست فاینانس چین قرار گیرد. حالا او سودای ریاستجمهوری در سر دارد.
بقایی اعلام کاندیداتوری کرد؟
دیروز حمید بقایی که عنوان خود را معاون رئیسجمهور در دولتهای نهم و دهم ذکر میکند، با انتشار اطلاعیهای در کانال تلگرامی خود نوشت:«با استعانت از پیشگاه حضرت ولی عصر (عج) و با تقدیم بهترین احساسات قلبی به محضر شما مردان و زنان قهرمان و آگاه میهن اسلامی عزیز. در این شرایط مهم و تعیینکننده، با ایمانی راسخ به ظرفیتهای وسیع و پایان ناپذیر این سرزمین پرگهر، و با باوری عمیق به شایستگیهای بزرگ و وثیق آحاد مردم نجیب و اصیل ایران زمین و با درک روشن و فهم متقن از فاصله زیاد بین وضعیت موجود کشور از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و موقعیت بایسته و شایسته برای ایرانیان، و نقش بسیار مهم جایگاه ریاستجمهوری در جهت تحقق آرزوهای بلند پدران، مادران و فرزندان این خطه زرخیز و پاک، با کسب اجازه از محضر فرد فرد شما مردم عزیز، نامزدی خود را برای شرکت در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران اعلام میدارد. اینجانب این اعلام نامزدی را که کاملا مستقل از اشخاص، گروهها، احزاب و جناحهای سیاسی است، صرفا اعلام سربازی برای کشور عزیز و خدمتگزاری به ملت شریف ایران دانسته و بدان افتخار میکنم. دریافت حقیر آن است که همبستگی ملی و انسجام اجتماعی، در چارچوب قانون اساسی و ارزشهای الهی - انسانی در مقیاس ملی و بینالمللی و از جمله مهمترین آنها، آزادی، عشق و عدالت، رشد سریع کشور و نیل به جایگاههای رفیع تعالی، پیشرفت و رفاه در دسترس خواهد بود. اینجانب دیدگاهها و برنامههای خود را در فرصتهای آتی و قانونی به استحضار مردم عزیزم خواهم رساند. با آرزوی طول عمر رهبر معظم انقلاب و با تقدیم مراتب احترام و سپاس به پیشگاه ملت بزرگ و قهرمان ایران. خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود گردی و ما رستگار.»
دل بقایی به چه خوش است؟
نکته قابل توجه آنجاست که مشخص نیست بقایی با چه پشتوانهای آمادگی خود را برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم اعلام کرده است، چرا که حمایت احمدینژاد از او در صورت تایید صلاحیتش امری بعید است و اگر این اتفاق رخ دهد و او از حمایت هواداران احمدینژاد برخوردار شود نباید انتظار رای زیادی داشته باشد، چرا که ملت مدتهاست نشان داده که تمایلی به حضور مجدد مردی از حلقه یاران احمدینژاد در قدرت ندارد. این ادعا در انتخابات مجلس دهم به اثبات رسید که رایی به کاندیدای دارای تفکر احمدینژادی داده نشد و به عبارتی مردم آنها را ردصلاحیت کردند. از سوی دیگر، احمدزاده کرمانی استاندار فارس در دولت احمدینژاد، چندی قبل گفت:«من دلایل اختلافم با احمدینژاد را گفتم که از جمله آن، مشکلاتی بود که با حمیدبقایی در دولت داشتم. تصمیماتی که گرفته میشد با روحیات من سازگاری نداشت. این تصمیمات دارای شبهاتی بود که من نمیخواهم آن را باز کنم. دستگاه امنیتی خودشان رسیدگی و بررسی کردند، ولی اختلافات من با احمدینژاد نبود، چون من او را قبول داشتم.» در عین حال، احمدینژاد در ۲۳ بهمن اعلام کرد: «از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است. ممکن است برخی افراد یا جریانات و جناحها به خاطر منافع گروهی، اخبار و شایعاتی تحت عنوان حمایت از شخص خاصی به نقل از اینجانب منتشر نماید. صریحا اعلام مینمایم که این نوع شایعات و اخبار حتی اگر از زبان نزدیکان اینجانب باشد، خلاف واقع است و قویا تکذیب میشود.» بنابراین باید اعلام کاندیداتوری بقایی را یک جنگ روانی از سوی احمدینژادیها ارزیابی کرد که مانند بسیاری اقدامات آنهاست. بازگشت تفکر احمدینژاد تصوری باطل است و سالهای سال محقق نخواهد شد. یار شفیق مشایی هم بازیگر سوخته این پروژه است. مشخص نیست بازی مشایی چه زمانی آغاز میشود!