بقایی بازیگر اصلی سناریویی انتخاباتی احمدی نژاد نیست
بقایی و مشایی؛ نام بازیگران فیلمنامه جدید رییس دولت سابق اند. فیلمنامه احمدینژاد اگرچه براساس داستانهای واقعی نوشته نشده؛ و به زعم برخی سرشار است از سناریوهای خیالی اما شخصیت پردازی او رویایی و جذاب است! احمدینژاد سعی دارد تا مخاطبانش را دوباره پای صحنه بکشاند تا به نظاره بنشینند هنرنمایی جدید احمدینژادیها را.
او میخواهد بینندگان فیلمش را به باور برساند... به باور اینکه احمدینژادیها بازهم میآیند و باری دیگر از اردیبهشت 96 حداقل به مدت 4 سال در تهران و شهرستانها اکران خواهند شد.
و حمیدرضا بقایی کاندیدای انتخابات سال آینده، بازیگر نقش اول داستان جدید محمود احمدینژاد است.
**سکانس اول؛ حمله به اصولگرایان
سکانس اول نمایش احمدینژاد پس از نهی او در انتخابات بود، محمود سیاست ایران که خود سودای ریاست دوباره بر کشور داشت پس از آنکه به نیامدن توصیه شد، شروع به نوشتن اثر بعدی خود کرد.
او مرتب در سخنرانیهایش میگفت من از هیچکس در انتخابات حمایت نمیکنم و اگر نزدیکترین کس به من نیز کاندیدا شد بازهم چنین نخواهم کرد و به او هم توصیه میکنم که وارد عرصه نشود که اگر شد محکوم است به شکست. حرفهای احمدینژاد را آن اوایل خیلیها یک جور بلوف، یک جور مظلوم نمایی و مهمتر از همه یک جور اعلام برائت از جریان اصولگرایان و طعنه کنایه به این جناح تعبیر میکردند؛ میگفتند احمدینژاد برای این میگوید از کسی حمایت نمیکند و اصولگرایان شکست میخورند تا تنها به این جریان ثابت کند که محافظهکاران بدون او هیچند.... تا مدتها همین استدلال بر سر زبانها افتاده بود. البته احمدینژاد در همین سکانس! حساب احمدینژادیها را از اصولگرایان جدا کرد.
**سکانس دوم؛ ورود بقایی
در سکانس دوم یک بیانیه خیلی مشکوک بسیاری را به فکر فرو برد، بیانیهای که در آن احمدینژاد دوباره بر عدم حمایت از شخصی خاص تاکید کرده بود:
" از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است. ممکن است برخی افراد یا جریانات و جناحها به خاطر منافع گروهی، اخبار و شایعاتی تحت عنوان حمایت از شخص خاصی به نقل از اینجانب منتشر نمایند. صریحا اعلام مینمایم که این نوع شایعات و اخبار حتی اگر از زبان نزدیکان اینجانب باشد، خلاف واقع است و قویا تکذیب میشود."
او دوباره از عدم حمایت گفت! و البته باز هم از ورود نزدیکان خودش حرف زد، درست مثل دفعه قبل! معلوم شد که خبرهایی است؛ خبرهایی که احمدینژاد از آن آگاه است و... چند روز بعد حمیدرضا بقایی معاون اجرایی وی اعلام کاندیداتوری کرد، بقایی نشست خبری گذاشت و گفت که راه احمدینژاد را ادامه میدهد هر چند که به طور مستقل آمده! چند ساعت بعد موج حمایت چهرههای احمدینژادی خبر میداد که بقایی همان احمدینژاد است! یعنی قرار است که باشد...
و بقایی آمد بقایی پس از بیانیه محمود آمد !!!
**سکانس سوم ؛ ورود مشایی بعد از 4 سال
اسفندیار رحیم مشایی همان که چون شمس، مولانای سیاست ایران!! -احمدینژاد- را در خود محو کرده است، او که پس از نامنویسی اش برای ریاست جمهوری سال 92 و رد صلاحیت گفت "من دیگر کاری به سیاست ندارم" بعد از 4 سال دوباره سر و کله اش پیدا شده و به خاطر گل روی بقایی با سیاست آشتی کرده و چه حرفهایی که در دفاع از بقایی نزده است و گفته: " من افتخار میکنم اگر شباهتی به احمدینژاد داشته باشم اما اعلام میکنم بقایی به احمدینژاد شبیهتر است... برخی میپرسند آیا بقایی رای میآورد؟ بنده میگویم بقایی در این انتخابات اصلا رقیبی ندارد... هیچ دلیلی برای رد صلاحیت بقایی وجود ندارد. این اتفاق باعث محبوبیت بقایی و احمدینژاد میشود."
مشایی در ادامه حتی به تهدید هم میپردازد که: "هیچ دلیلی برای رد صلاحیت بقایی وجود ندارد. این اتفاق (ردصلاحیت) باعث محبوبیت بقایی و احمدینژاد میشود. اگر بقایی ردصلاحیت شود، دوقطبی خطرناکی شکل خواهد گرفت."
و از روی توهم یا واقعیت ادامه میدهد: " به اذعان اصلاح طلبان و اصولگرایان امروز در پایان سال ۹۵ محبوبیت دکتر احمدینژاد از ۸۴ و ۸۸ بیشتر است!"
آن هم با حمایت تمام قد از بقایی که: " من تمام قد پای کار بقایی آمده ام... عدم ورود احمدینژاد موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات شده اما با ورود بقایی تلاش میکنیم مانع کاهش آرا شویم."
رحیم مشایی البته که باید اینگونه از شاگرد قبلیاش در رادیو تهران پشتیبانی کند! او میگوید:...
دکتر احمدینژاد برای حمایت از افراد عذر دارد، افراد منعی ندارند که بگویند ایشان را دوست داریم و از ایشان دست نمیکشیم."
صحبتهایی است دوپهلو که فحوای آن این است که احمدینژاد نیز دلش با بقایی است! حتی اگر نتواند این حرف دل را بر زبان بیاورد....
**سکانس چهارم ؛ پیروز در هر شرایط!
مثلث (احمدینژاد، بقایی و مشایی) که دوباره در بزنگاههای انتخابات از راه رسیده اند و تلاش میکنند هنوز سری در سرها داشته باشند به عقیده خیلیها در هر صورت برندهاند! احمدینژاد نیز اگرچه چون فیلمهای اصغر فرهادی پایان باز را از هم اکنون برای سناریوی جدیدش به رشته تحریر درآورده اما میداند که در این پایان باز او هرگز بازنده نیست؛ چرا که هر اتفاقی در اردیبهشت96 بیفتد میتوان آن را توجیه کرد؛ اگر حمیدرضا بقایی ردصلاحیت شود پر بیراه نیست که بگوییم این موضوع تا حدی میتواند باعث ایجاد محبوبیت و مظلومیت احمدینژادیها شود، اگر بقایی آرایی بیش از کاندیداهای اصولگرا بیاورد علی رغم آنکه از روحانی شکست میخورد بیگمان یک پیروزی برای احمدینژادیها و احمدینژاد است چرا که کاندیدایی که فقط نام یک احمدینژادی و
نه حمایت رسمی او را بردوش میکشید به ضربشستی به اصولگرایان نشان داده است و اگر بقایی آرای پایینی از آن خود کند باز هم احمدینژاد میتواند از بقایی تبری بجوید و مدعی باشد "من از او حمایت نکرده بودم !"
**سکانس پنجم؛ بقایی بازیگر نقش اول نیست!!
اما آیا همه سناریوهای احمدینژاد همینهاست. فیاض زاهد استاد دانشگاه، از سکانس دیگری پرده برمیدارد. او در گفتگو با آفتاب یزد میگوید که اساسا بقایی بازیگر نقش اصلی نیست!: "اتفاقی که در مثلث بقایی، مشایی، احمدینژاد در حال بروز است، یک جریان ایذایی است و چهره اصلی احمدینژادیها، آقای بقایی نیست. بلکه باید منتظر یک چهره جدید باشیم. بقایی جریان انتخابات را گرم میکند، احمدینژادیها را مطرح و بین جریان اصولگرا شکاف ایجاد و اتحاد و انسجام آنها را به هم میریزد. او جریان و شخص احمدینژاد را به عنوان فرشته نجات در بالا قرار میدهد و مابقی چهرهها در اثر جریان ایذایی ایجاد شده قدرت تصمیم گیری نخواهند داشت و سازمان تشکیلاتی شان شکل نخواهد گرفت. "
وی افزود: «من فکر میکنم پس از چنین جو ایذایی، افکار عمومی از طرف بقایی به سمت شخص دیگری از احمدینژادیها منتقل میشوند. فکر میکنم آنها (احمدینژادیها) یک سوپرایز در آینده به جای بقایی رو خواهند کرد.»
زاهد ادامه داد: «طمع وسوسه قدرت برای احمدینژاد آن قدر بالاست که 4 سال آینده را آرام نخواهد نشست و روشهای مختلف را برای بر سر قدرت ماندن امتحان میکند.»
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «اما شخصیت جدیدی که جایگزین بقایی میشود باید قبل از ردصلاحیت بقایی معرفی شود تا سوپرایز احمدینژادیها زمان کافی برای تداوم بازی بقایی را داشته باشد.»
وی گفت: «احمدینژاد همه تخممرغهای خودش را در سبد بقایی نمیگذارد. به نظرم باید منتظر بازی شخص جدیدی باشیم.»
**نامه احمدینژاد
از نامه احمدینژاد به ترامپ هم پرسیدیم و اینکه آیا این موضوع ارتباطی با مثلث مذکور احمدینژادیها دارد؟ وی به ما گفت: «نامه احمدینژاد به ترامپ در چنین شرایطی تداوم بازی رسانهای احمدینژاد است؛ بازی رسانهای که او به کمک بقایی آن را تقویت خواهد کرد. هرچند فکر میکنم آقای بقایی بازی فرجامی تیم احمدینژاد نیست.»
فیاض زاهد درباره اینکه گفته میشود احمدینژاد، در این بازی در هر صورت برنده خواهد بود، گفت: «احمدینژاد همچنان در بخشهای حاشیهای کشور هواداران زیادی دارد، هوادارانی که او هرگز نمیخواهد به سمت اصولگرایان بروند. احمدینژاد میخواهد قاعده بازی جریان اصولگرا را بر هم بریزد. اگر بقایی مورد توجه این جریان قرار نگیرد، که نمیگیرد، توجیه این برهم زدن بازی را به دست میآورد».
زاهد تاکید کرد:" احمدینژاد در چنین شرایطی خواستار آن است تا روحانی بر سر قدرت بیاید و زمینه ورود خود برای 4 سال دیگر را فراهم کند. اگر روحانی در انتخابات 96 در فقدان او به اصولگرایان ببازد برای همیشه در این جریان به کنار خواهد رفت
و اساسا تبدیل به مهرهای سوخته میشود."
**کمک به رد صلاحیت
فیاض زاهد در ارتباط با بازگشت دوباره اسفندیار رحیم مشایی به عرصه سیاست و حمایت تمام قد از بقایی در نشست خبری اخیر نیز، پاسخ داد: «من قبلا هم گفته بودم که کناره گیری مشایی یک حرکت تاکتیکی است. در حال حاضر رحیم مشایی در همان پازلی بازی میکند که در یک نقشه خوانی از بالا به دلایل این حضور پی خواهیم برد.آقای مشایی این تصور را دارد که در میان نیروهای فرهنگی تحول خواه به دلیل اظهارات قبلی خود از پتانسیل خاکستری خود، برای جذب گروهی از آنان استفاده کند.»
وی درباره اینکه چه قدر صحبتهای مشایی با توجه به سوابق او (ردصلاحیت شدن و منتسب بودن به جریان انحرافی) کمک به رد صلاحیت بقایی است! چراکه بسیاری میگویند احمدینژادیها به دنبال ردصلاحیت بقایی برای مظلوم نمایی اند؟ "اظهار کرد: «به هر حال احمدینژاد با انتخاب بقایی به دنبال این است تا با ردصلاحیتش از موقعیت استفاده کند و بگوید که زمینه برای ورود ما وجود ندارد. آنها میخواهند به اصولگرایان اعلام کنند زمینه را برای ما فراهم کنید تا برای سالهای بعد شما (اصولگرایان) را پیروز رقابتها کنیم. بنابراین حضور رحیم مشایی را میشود از زاویه کمک به ردصلاحیت بقایی نیز دید.»