حسن روحانی در سال 41 + عکس
به گزارش خبرآنلاین برای نخستین بار با شهید بهشتی در سال ١٣۴٠ آشنا شدم؛ ۱۴ سال سن داشتم که عازم قم شدم و از خوشاقبالی وارد مدرسه علوی (معروف به مدرسه آیتاللهگلپایگانی) شدم که از همان سال با مدیریت دکتر بهشتی، برنامه درسی نوینی در آن به اجرا درآمده بود و طلاب علاوه بر دروس حوزوی، میبایست ادبیات زبان فارسی و انگلیسی، ریاضیات، تاریخ اسلام و... را نیز میگذراندند.
رفتار و سبک برخورد دکتر بهشتی برای من خیلی جذاب بود. ایشان بسیار منظم، با ابهت و شیکپوش بود. لباس وی بسیار تمیز و اتو شده بود، آستین قبا و حتی عبای وی نیز اتو داشت؛ و بهجای نعلین، کفش میپوشید. من برای اولینبار یک شخص روحانی را به این صورت میدیدم.
شهید بهشتی با ویژگیهایی چون تُن صدای تأثیرگذار، بیان سنجیده و آرام، مدیریت قوی، و آشنایی با علوم روز و زبان انگلیسی، خود را از دیگر فضلا و مدرسین متمایز کرده بود.
ایشان که برای تربیت طلبههای این مدرسه خیلی تلاش میکرد، وقتی پس از امتحانات ثلث اول دید نمرههایم از سایرین بهتر است، لطف ویژهای نسبت به من ابراز میکرد. در واقع رابطهاش با من از همان زمان دوستانه و صمیمی شد، و هرازگاهی با من در مورد درس و آیندهام خصوصی صحبت میکرد.
او چه پیش و چه پس از انقلاب، یکی از مسئولیتهای مهم خود را شناسایی و کشف نیروهای بااستعداد و تربیت و اعتلای آنها میدانست. در واقع، یکی از رسالت های خود را کادرسازی برای آینده انقلاب و نظام میدانست. در سال ۱۳۵۶ پس از سخنرانی در مسجد ارک در مجلس یادبود آیتالله سیدمصطفی خمینی(ره)، بطور جدیتری تحت تعقیب ساواک قرار گرفتم و منزلم بطور دائم تحت نظر بود لذا ادامه برنامهها و سخنرانیهایم غیرممکن شده بود.
با مشورت با شهید مطهری و شهید بهشتی و توصیه هر دوی آنها قرار شد مدتی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برم. کشور انگلستان را هم به پیشنهاد ایشان انتخاب کردم.
در مدتی که خارج بودم مرتب با دکتر بهشتی بصورت تلفنی در ارتباط بودم و رابطه و دوستی ما پس از پیروزی انقلاب نیز ادامه پیدا کرد و ایشان را در جلسات حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز، و جلسات مختلفی که در منزل ایشان با حضور افرادی چون شهید مطهری، آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی و آیتالله موسوی اردبیلی برگزار میشد، میدیدم.