شباهت مسی با«هالک شگفت انگیز» / خشم خدایان

کدخبر: ۱۶۶۱۶۵
یکشنبه شب فوتبال دوستان در سراسر جهان شاهد یک بازی بسیار مهیج و تماشایی بودند. ال کلاسیکو برگزار شد و بارسلونا برنده این بازی بود. اما چیزی که در این بازی بسیار به چشم می آمد معجزه و جادوی لیونل مسی در زمین بازی بود
شباهت مسی با«هالک شگفت انگیز» /  خشم خدایان

گراهام هانتر

دو ماه پیش با تیری آنری مصاحبه کردم و وقتی گپ و گفت‌مان به لیونل مسی رسید حتی این فوتبالیستِ فوق‌العاده‌یِ فرانسوی هم برای پیدا کردن واژه‌هایی مناسب برای توصیف همبازیِ سابقش دچار دردسر شد. اما آنری داستانی درباره‌یِ مسی تعریف کرد. آنری به یاد آورد که چطور مسی همین جادویی که در بازی‌ها بر پا می‌کند را در تمرینات تیم هم به نمایش می‌گذارد و چطور با همین شور و انگیزه و قدرت انفجاری، چیزی که نمونه‌اش را در ال کلاسیکویِ دیشب دیدیم، در تک تک دقایقِ تک تکِ جلسات تمرین بازی می‌کند.

نتیجه‌یِ اخلاقی‌ای که من از داستان آنری گرفتم شباهت مسی با بروس بنر / هالک شگفت‌انگیز بود: «بهتره خشمگینش نکنید، چون باورتون نمیشه وقتی خشمگین میشه بدل به چه موجودی میشه.»

نسبت بازی‌ها به جلساتِ تمرین حدودا یک به سه است. پس برایِ مسی‌ای که نزدیک 600 بازی برایِ بارسا انجام داده، می‌توان حدودا 3000 جلسه‌یِ تمرین در نظر گرفت، زمانی که به اندازه‌یِ کافی برایِ عادی شدن طولانی است، برایِ تکراری شدن و برایِ اینکه به خودت بگویی مادامی که 75 درصد قدرتت را به نمایش می‌گذاری نیازی به تلاش بیشتر نیست. مسی اما اینطور نیست.

آنری به من گفت وقتی در یک جلسه تمرین داور بازی، حالا هر کسی که بود، یک آفساید نادرست اعلام می‌کرد، یا یک سوت اشتباه به ضرر مسی می‌زد، او به قدری خشمگین می‌شد که این ناعدالتی را با دویدن‌هایِ دیوانه‌وارش در زمین، با پس گرفتنِ توپ از تیم مقابل و دریبل زدن کل بازیکنان روبرویش و چسباندنِ توپ به تور دروازه پاسخ می‌داد، و آنقدر این کار را تکرار می‌کرد تا بالاخره آرام بگیرد.

چنین لحظاتی معمولا از چشم مطبوعات به دور است، اما هم‌تیمی‌هایِ مسی بارها آن را دیده‌اند، و حالا که تکلیفِ یک ال کلاسیکویِ دیگر روشن شده شاید بد نبود مارسلو هم یک بار در تمرینات مسی را دیده بود و درسی ازش گرفته بود.

مارسلو فوتبالیستی فوق‌العاده و پسر خیلی خوبی است، اما من فقط چیزی را بیان می‌کنم که چشمانم دیدند، اینکه او دقیقا وقتی با آرنج به صورت مسی ضربه زد می‌دانست چه کار می‌کند. این اتفاقات در هر بازی‌ای ممکن است پیش بیایند. مارسلو با این ضربه بدل به یک جنایتکار نمی‌شود و تیم داوری هم احتمالا صحنه را درست ندیدند که واکنشی در قبالش انجام ندادند. اما اتفاقی که بعد از این ضربه‌یِ آرنج مارسلو افتاد همان لحظه‌ای بود که دکتر بنر به هالک تبدیل می‌شود، لحظه‌ای که مسی به ناگاه زنده شد و رئال بهای خشمِ او را پرداخت.

وقتی او با دهانی پاره شده رویِ زمین افتاده بود و خون از صورتش می‌چکید، وقتی او مجبور شد با گاز استریلی در دهانش به بازی ادامه دهد تا شدت خونریزی مجبورش نکند از زمین بیرون برود، مسی چه واکنشی نشان داد و چه سر و صدایی به پا کرد؟ آیا سر داور فریاد کشید؟ آیا سراغِ کمک داور رفت؟ آیا دنبال انتقام از مارسلو گشت؟ نه، نه و نه.

وقتی سرخیو راموس بروس لی‌وار رویِ پایش رفت و با خطر مصدومیتی جدی تهدیدش کرد آیا او به سویِ مدافعِ رئال حمله‌ور شد؟ آیا به تیم داوری کنار خط اعتراض کرد و ازشان پرسید «مگه کورید؟ چند بار؟! نکنه طرف اونا هستین؟» این‌ها همه واکنش‌هایی هستند که بارها و بارها از بازیکنان مختلف دیده‌ایم، اما از مسی نه. مسی خشمش را درونش انبار کرد و بعد به یک باره رهایش کرد.

اولین باری که من با مسی مصاحبه کردم به سالِ 2006 بر می‌گردد. به عنوانِ یک اسکاتلندیِ آتش‌مزاج یکی از اولین سوال‌هایی که از او کردم واکنشش به خطاهایِ پر تعدادی که رویش انجام می‌شد بود. من ازش پرسیدم چرا دنبال انتقام در زمین نمی‌رود و با بازیکنانی که لگدمالش می‌کنند همانجا تسویه حساب نمی‌کند؟ مسی جواب داد اگر در دقایق اولیه‌یِ بازی ضربه‌یِ محکمی بخورد دردش را تا پایان بازی احساس خواهد کرد. از این منظر مسی هم مثلِ ما یک انسان است، اما چیزی که در ادامه گفت تفاوتِ او را تعیین می‌کند: «من انقدر درگیر بازیم که خیلی سخت چیزی حس میکنم و فقط و فقط به این فکر میکنم که توپ را پس بگیرم و اینجوری ازشون انتقام بگیرم.» دیشب پاسخ مسی به ضربه‌یِ آرنجِ مارسلو یکی از زیباترین گل‌هایش در تاریخ کلاسیکوهایش بود، جدالی که حالا او را به عنوان بهترین گلزنِ خودش می‌بیند.

حالا شاید این باورم به نظرتان بحث‌برانگیز برسد، اما به نظر من مسی و راموس خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنید به هم شباهت دارند. راموس هم مثل مسی یک جادوگر است، فوتبالیستی که تا لحظه‌یِ آخر تسلیم نمی‌شود و تا آخرین نفس می‌جنگد. گل‌هایِ حساس او در دقایق پایانی بازی‌هایِ بزرگ نشانی واضح از این خلق و خوی اوست. مسی و راموس هر کدام می‌توانند ابر قهرمان کتاب‌هایِ کمیک استریپ خودشان باشند. این دو نگاهی متفاوت به بازی‌ها دارند و آن‌ها را به مثابه داستان‌هایی می‌بینند که باید پایانی دراماتیک برایشان بنویسند. تفاوت اما اینجاست که وقتی راموس به لحظه‌یِ بروس بنری‌اش می‌رسد گاهی کاری می‌کند به خبر و بی دلیل که نتیجه‌اش می‌شود یک کارت قرمز. فکر می‌کنم این 22اُمین باری بود که او از زمین اخراج می‌شود، یا شاید حتی بیشتر.

و در نهایت همین تقابل مسی و راموس بود که سرنوشت ال کلاسیکویِ دیشب را رقم زد.

این بازی برایِ مادریدی‌ها حکم استعاره‌ای از کل دورانِ رهبری زیدن‌الدین زیدان داشت. تقصیرِ زیدان نبود که راموس تصمیم گرفت آن تکل وحشتناک را رویِ پای مسی بزند و اخراج شود. تقصیر زیدان نبود که کازمیرو جوری بازی می‌کرد که هر لحظه امکان اخراجش می‌رفت و مربی‌اش را مجبور کرد تا بالاخره از زمین بیرونش بکشد. اما بعد از اخراج راموس رفتنِ خامس به بازی کمی عجیب بود.

درسته که خامس گل تساوی را زد، اما مادریدی‌ها در این مقطع از بازی داشتند 3-3-3 بازی می‌کردند و البته دو تا از سه مدافع‌شان مارسلو و دنی کارواخال بودند که عملا نقشِ وینگ‌بک‌هایی هجومی را به عهده گرفته بودند و ناچو را در مرکزِ خط دفاعی تنها رها کرده بودند. استفاده‌یِ درست از نیمکت‌نشینانی مثلِ مارکو آسنسیو، آلوارو موراتا، ایسکو، لوکاس وازکز و خودِ خامس، بازیکنانی که این فصل سرنوشت خیلی از بازی‌ها را تغییر داده‌اند یکی از امضاهایِ موفقیت زیدان رویِ تیمش بوده. اما وقتی در حالیکه تنها 30 ثانیه به پایان وقت‌هایِ اضافه مانده بود سرخی روبرتو از سمت راست خط دفاعی خودشان به مرکز زمین هجوم برد کازمیرو کجا بود که جلویش را بگیرد؟ درسته، او رویِ نیمکت بود، برای اینکه اخراج نشود. یا وقتی ژوردی آلبا از سمت چپ اورلپ کرد و در نهایت توپ را برایِ مسی کاشت، اگر راموس در بازی بود نمی‌توانست این حرکت را بخواند و راه ضربه‌یِ مسی را ببندد؟

هیچوقت پاسخی برای این سوال نخواهیم داشت، آنچه مسلم است اما این است که راموس و مارسلو سعی کردند در این بازی با خشونت مسی را مهار کنند. اما رویکرد آن‌ها باعث شد تا مسی از نابغه‌ای ریزنقش به ابرقهرمانی شکست‌ناپذیر بدل شود، ابرقهرمانی که بعد از گل دومش پیراهنش را در آورد و نامش را به تمام سانتیاگو برنابئو نشان داد، در لحظه‌ای که در تاریخ لا لیگا جاودانه خواهد شد.

پس این درس را به گوش بگیرید: هرگز مسی را خشمگین نکنید، چون خشم خدایان عاقبت خوبی برایتان نخواهد داشت.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس سایر رسانه ها
    کارگزاری مفید