چای ایرانی؛ تنها چای ارگانیک جهان
الو دکتر؛ بنا بر آمارهای موجود سهم چای داخلی از بازار چای کشور حدود 25 درصد است و مابقی این ظرفیتِ ویژه در انحصار محصولات وارداتی و قاچاق است. هرچند همین مقدار ناچیز هم به دلیل عدم حمایت مصرفکنندگان و مشکلاتی که چایکاران با آن دست و پنجه نرم میکنند، روز به روز کمتر میشود. ولی چرا باید از این محصول وطنی حمایت کنیم و چای ایرانی بنوشیم؟ تفاوت این محصول با محصولات مشابه خارجی اش چیست؟ این صنعت با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند؟ و وظیفه ما چیست؟ «محمدولی روزبهــان» رئیس سازمان چای ایران به این سوالات پاسخ میدهد.
چند دلیل مهم برای حمایت
دلایل ارجحیت چای ایرانی، تفاوتش با محصولات خارجی و ضرورت حمایت از آن را اینطور بیان میکند: «چای ایرانی تنها چای ارگانیک دنیاست؛ یعنی به خاطر خاک و آب و هوای مناطق شمالی کشورمان، در مراحل کاشت و برداشت این گیاه به هیچ وجه از سموم استفاده نمیشود و به همین خاطر خواصی دارد که به تایید متخصصان طب سنتی، برای سلامتی مفید است. چای ایرانی یک چای طبیعی است، یعنی طی مراحل فراوری به هیچ وجه با افزودنیهای شیمیایی برای افزایش عطر و رنگ و بهبود طعم، ترکیب نمیشود و از نظر بهداشتِ مراحل فرآوری، از مشابه خارجیاش مطمئنتر است. نکته سوم، توجه به اقتصاد کشور است؛ با حمایت از چای ایرانی، از تغییر کاربری زمینهای زیر کشتِ چای و بیکار شدنِ تعداد زیادی چایکار که معاش خانوادهشان از این طریق تامین میشود، جلوگیری میکنیم. با استفاده از چای ایرانی، از تعطیلی کارخانههای فراوری چای و بیکار شدن کارگرانِ این کارخانهها هم پیشگیری میکنیم و با توجه به مراحلِ مختلف ارائه یک محصول، از بستهبندی و طراحی گرفته تا تبلیغات و فروش، به شکلگیری و ایجاد مشاغل متنوع کمک خواهیم کرد.»
آمار و ارقام قابلتأمل
رئیس سازمان چای کشور، آمار تولید، مصرف، صادرات و واردات چای ایرانی را این گونه شرح میدهد: « هم اکنون در کشور ما حدود 55 هزار خانواده چایکار و 155 کارخانه چایسازی فعال وجود دارد که با احتساب عواملی که برای تولید برگ سبز چای به صورت فصلی و دوره ای به کار گرفته میشوند و کارخانههای بسته بندی و حمل و نقل و فروش، حدود 100 هزار خانواده به شکل مستقیم و غیرمستقیم از طریق این صنعت امرار معاش میکنند که به شکل متوسط، حدود 500 هزار نفر را شامل میشود. یعنی حمایت و حفظ و بقای این صنعت، روی شرایط زندگی 500 هزار نفر، تاثیر مستقیم دارد. میزان مصرف چای در کشور ما سالانه حدود 110 هزار تن است که اگر بخواهیم این مقدار را از کشورهای دیگر وارد کنیم، سالیانه مبلغی در حدود 600 میلیون دلار ارز از کشور خارج میشود که رقم کمی هم نیست و در صورت استفاده از این تولید داخلی، این رقم به نفع چایکاران و اقتصاد کشور است. متاسفانه باتوجه به اینکه بخش اعظم چای ایرانی در کشور مورد استقبال و استفاده قرار نمیگیرد، در سال 95حدود 11هزار تن صادرات چای از چایهای مانده در انبار به کشورهای ترکیه، آذربایجان، عراق، افغانستان و برخی کشورهای اروپایی داشتیم که برای تولید عطر و مواد شیمیایی به کار گرفته میشود. به همین خاطر صادرات هم به شکل فله ای انجام شده.»
امکان تبلیغات نداریــم
روزبهان در پاسخ به این که آیا برای شناساندن و جاانداختن و فروش چای ایرانی در کشور، برنامه و سیاست تبلیغاتیِ حساب شده ای وجود دارد یا خیر؟ میگوید: «باتوجه به اینکه صنعت چای در ایران، یک صنعتِ جمع و جور است که با قیمت ناچیزی ارائه میشود، ما منابع مالی چندانی برای توجه به بسته بندی و مانور روی سر و شکل محصول و تبلیغات نداریم؛ با این همه شرکتها و برندهای داخلی چای معمولا همیشه بخشی از درآمد خود را صرف تبلیغات میکنند. اما طبیعی است که نتوانیم پا به پای شرکتهای خارجی تبلیغ کنیم؛ چون انواع چای خارجی با توجه به این که حجم کمتری از چای را با قیمت بیشتری ارائه میکنند، سود بیشتر و منابع مالی گسترده تر و در نتیجه، ظرفیت بیشتری برای تبلیغات دارند. کم بودن تبلیغات چای ایرانی فقط به خاطر محدودیتهای چایکاران و شرکتهای داخلی است.»
اساسیترین مشکل صنعت چای ایرانی
محمد ولی روزبهان در پایان، درباره مشکلات پیش روی صنعت چای کشورمان، به نکته مهمی اشاره میکند: «دولت در بخش کمک مالی به تولید چای تا حد امکان به وسیله تامین وامهایی با نرخ بهره پایین، تامین نقدینگی و تامین اعتبارات لازم، حمایتهای خوبی از چای کاران داشته و موانع تولید را هم تا جایی که توانسته، برطرف کرده است، اما یکی از مهم ترین مشکلاتی که در صنعت چای کشورمان وجود دارد این است که چای کاری در صورتی برای چای کار صرفه اقتصادی دارد و چای کاران، در صورتی از کاشت و برداشت چای به سود میرسند که هر کدام یا هر خانواده حداقل 2 هکتار یعنی 20هزار مترمربع، زمین برای چای کاری در اختیار داشته باشند. این در حالی است که زمینهای چای کاری که در طول سالیان، نسل اندر نسل دست به دست گشته و از خانواده ای به خانواده دیگر رسیده، هر بار به واسطه مسائلی مثل انحصار وراثت و تقسیم ارث، به قطعات کوچک تر تبدیل شده و در حال حاضر به هر خانواده مساحتی حدود 3هزار متر برای کشت چای میرسد که همین کوچک بودن زمینِ زیر کشت و به دنبالش پایین بودن سود و بهره وری، انگیزه و اشتیاق را برای بالا بردن کیفیت و کمیت محصول، از چایکار گرفته است.»