واکنش صفایی فراهانی به شایعه انتخاب شهردار از میان منتخبان شورای شهر
انتخاب روحانی در پرتو شعارهایی که داد نشان میدهد مردم یکبعدی به وضعیت اقتصادی نگاه نکردند. آنها به توسعه همهجانبه آری گفتند. مردم نگاهی جامعتر به آینده دارند.
روحانی روی دو نکته تکیه کرد؛ یکی بحث رفع تحریمهای غیرهستهای و یکی اجرای حقوق شهروندی.
کابینه در دور دوم به یک ستاد اقتصادی قوی و یکدست نیاز دارد.
دولت دوم روحانی باید درباره موانع مستقیما با مردم سخن بگوید.
دور دوم روحانی به راحتی میتواند بخش عمدهای از این مسائل را سامان دهد؛ در غیر این صورت این رفراندومی که مردم در رأی خود عنوان کردند بیپاسخ میماند.
اینکه مسئولان امروز در تبلیغات انتخاباتی، خانوادههای فقیر را دستاویز میکنند و با آنها عکس میگیرند و درِ خانه آنها آرد و برنج میفرستند، ناشی از تصمیمات و این سیاستهایی است که به عقبافتادگی کشور منجر شده است.
دولت روحانی در دور دوم وظیفه دارد نهفقط به دلیل مسائل فردی بلکه به دلیل حفظ مصالح کل جامعه اگر موانعی ایجاد شد که جلوی توسعه همهجانبه را میگیرد، با مردم مستقیما در میان بگذارد چون مردم به او رأی دادند و اعتماد کردند و به پیشنهادهای او آری گفتند.
به نظر من آنچه روحانی در طول تبلیغات انتخاباتی مطرح کرد، بدون تحول در کابینه امکانپذیر نیست.
دیگر انگهای حلال و حرامکردن، رأی مردم را انگلیسیخواندن و لیست اصلاحات را آمریکاییخواندن موردتوجه اکثریت مردم نیست. باید توجه کنند دوره این نوع نگرشها گذشته و جواب نمیدهد. باید برای اعتلای کشور و رسیدن مردم به اهدافشان بهطور اساسی تغییر نگرش داشته باشند!
تشکیل دولت در سایه شروط و سازوکارهایی دارد. اگر جریانی که رأی نیاورده بتواند یک اقلیت پرسشگر جدی شود و نه بر اساس تخریب بلکه براساس سازندگی نقد کند، در همه دنیا چنین چیزی هست.
من در انتخابات مسئولیتی نداشتم اما میبینیم در این سالها با همه تهمتهایی که جناح مقابل زد، مردم حرف خود را زدند. مردمی که در خبرگان و مجلس در تهران و اکثر شهرها حرف خود را زده بودند، همان نگاه و هدف را در انتخاب اعضای شوراها و ریاستجمهوری نیز تکرار کردند. این باید برای آنها یک زنگ خطر باشد. نمیشود به سرنوشت اکثریت مردم بیتوجه بود.
وقتی به بحث مهندسی انتخابات که مطرح میکنند فکر میکنم، در ابتدا خودشان باید پاسخگو باشند که آیا در انتخاباتهای کشور در ادوار مختلف چنین امکانی وجود داشته است یا نه!؟ به هر حال من امیدوارم همه به جای نقش تخریبی، نگران سرنوشت کشور باشند.
احزاب باید در یک استمرار و کنش سیاسی بتوانند نیروهای خود را تربیت و کادرسازی کنند. مادامی که این انتقال صورت نگرفته، این ائتلافهای موجود اجتنابناپذیر است و طبیعی است تصمیمگیریهای آنها میتواند مورد سؤال نباشد. یعنی بهترین نیروها هم که در این شورایعالیها جمع شوند، باز مشکلاتی در نتیجه آرای این نیروها وجود خواهد داشت. آرای اکثریت آنها مبنای تصمیمگیری خواهد داشت، اما منبعث از آرای حزبی نیست، همین ایرادی که امروز در پارلمان کشور وجود دارد نیز ناشی از این حرکتهای جبههای است.
من امیدوارم از بین افرادی که وارد شورای شهر شدند، شهردار انتخاب نشود چون مردم اینها را به عنوان شهردار انتخاب نکردهاند بلکه شورای شهر انتخاب کردند. این بیاحترامی به رأی مردم است وگرنه باید از روز اول میگفتند به ۲۱ نفر شهردار رأی دهید؛ ولی حالا که این کار را نکردند، نباید از بین اینها انتخاب کنند.
نظم شهری تهران به هم ریخته است. جایی مثل تهرانپارس یا نارمک قبل از انقلاب اجازه ساختمان سهطبقه نداشتند. حتی فاصله آنها از هم و از تهران کاملا مشخص و برای مردم عادی هم قابل تشخیص بود! امروز در یک خیابان با عرض ۱۲ متر بغل ساختمان یکطبقه ساختمان ۱۲طبقه ساخته میشود! این الگو متأسفانه در شهرهای متوسط و کوچک کشور هم پیاده میشود!