با «آشنا» بیشتر آشنا شوید!
شرق با این مقدمه نوشت: او چهرهای امنیتی - اطلاعاتی است که واکاوی کارنامه سیاسی - مدیریتیاش عایدی چندانی ندارد و هرچه حاصل میشود به تحصیلاتش در دانشگاه امام صادق و شاگردی آیتالله مصباح یزدی بازمیگردد و دامادیاش در خانواده حجتالاسلام قربانعلی درینجفآبادی.
بهانه: دستبوسی آیتالله جنتی
یکشنبهشب انتشار عکس بوسیدن دست آیتالله احمد جنتی از سوی حسامالدین آشنا در شبکههای مجازی، موجی خبری ایجاد کرد. این تصویر در حاشیه مراسم ترحیم همسر حجتالاسلام احمد علمالهدی، امامجمعه مشهد ثبت شده بود.
این عکس در کمترین زمان ممکن به پربازدیدترین خبر رسانهها بدل شد و کمتر از ٩ ساعت پس از آن، آشنا به میدان آمد و در کانال تلگرامیاش، نقلقولی از اظهارات حسن روحانی در ایام انتخابات در تبریز را بازنشر کرد: «ما همه میتوانیم با وحدت و اتحاد و همبستگی و آرامش، با کمک از رهبر عزیز و فرهیختهای که من حاضرم برای برخی امور دهها بار دست ایشان را ببوسم، مشکلات را حل کنیم».
او ٢٠ دقیقه بعد این پست را ویرایش کرد و نوشت: «میتوان حرمت استادان را نگه داشت ولی از مواضع خود کوتاه نیامد».
به همین بهانه کارنامه سیاسی - خبری حسامالدین آشنا را مرور کردهایم.
شناسنامه: صادره از تهران
سال ٤٣ در تهران به دنیا آمد، از زندگی شخصی و خانواده پدری او اطلاعات موثقی در دست نیست، آنطور که در خبرها آمده، در ١٦سالگی عضو سپاه پاسداران شهرکرد شد. یک سال بعد سر از اهواز درآورد و بهعنوان نویسنده برنامههای رادیویی در صداوسیمای اهواز استخدام شد. او خیلی در جنوب نماند، تصمیم گرفت طلبه شود؛ به همین دلیل هم راهی قم شد و جذب حوزه علمیه. به واسطه حضورش در حوزه با قربانعلی درینجفآبادی آشنا شد و ٢٣ساله بود که به دامادیاش درآمد. گفته میشود که خطبه عقد او و دختر درینجفآبادی را مقام معظم رهبری خوانده است. با دامادی درینجفآبادی، او هم در بین بزرگان نظام شناخته شد و هم در میان حوزویان شهره.
پس از پایان دروس حوزه در دانشگاه امام صادق پذیرفته شد. تحصیلات دانشگاهیاش به پایان نرسیده بود که عبا و عمامه را کنار گذاشت؛ اقدامی که خوشایند استادانش نبود، در همین راستا هم هست که احمد علمالهدی که آن روزها معاون آموزشی دانشگاه بود، همچنان از او گلایهمند است. او در پاسخ به این گلایه میگوید: «کاری که من انجام میدهم تناسبی با لباس روحانیت ندارد، نه پیشنمازم نه منبری و کاری را که کسوت روحانیت داشته باشد ندارم؛ پس چه ضرورتی دارد که این لباس خدمت را بپوشم».
آشنا با وجود انتقادات در امام صادق ماند و در رشته فرهنگ و ارتباطات دکترا گرفت. «فرهنگ و تبلیغات حکومتی در ایران ١٣٠٤-١٣٢٠» و «دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران ١٣٣٢-١٣٥٧» عنوان پایاننامههای او در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتراست. او هرگز از امام صادق جدا نشد، حالا با وجود همه مشغلههایش، دانشیار آنجاست، آشنا در دانشکده خبر و دانشگاه صداوسیما هم صاحب کرسی است.
کارنامه: سنگربان مجازی
قریب به ٢٤سال پیش - سال ٧٤ - درینجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات دامادش – آشنا- را به معاونت ویژه وزارت اطلاعات گماشت. دری نجفآبادی در کتاب خاطراتش درباره این انتصاب آورده است که درباره معاونت ویژه نیز حساسیتها زیاد بود. افراد متعددی در این زمینه موردنظر بودند؛ چون این معاونت با علما و روحانیون و نیز مراجع و رهبری و خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت سروکار داشت، بسیار حساس بود. این معاونت در واقع صندوقخانه یا محرمخانه نظام بود. من آقای محسنی[اژهای] را مدنظر داشتم و مقام معظم رهبری هم موافقت کرد، اما آقای خاتمی با این انتصاب مخالفت کرد و ما هم ناچار شدیم آقای آشنا را برای این منظور پیشنهاد کنیم.
همین سمت هم سببی شد برای ارتباط مستقیم او با حسن روحانی. سال ٧٧ زمانی که روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در تلاش برای رفع حصر آیتالله حسینعلی منتظری بود، به سفارش پدرزنش مأمور به مشاورت روحانی میشود. البته منتقدانش این ادعای او را قبول ندارند و میگویند او سال ٨١ و در زمان رفع حصر آیتالله منتظری، در دانشگاه امام صادق مشغول پژوهش در امور فرهنگی بوده است. شاید به واسطه همین مشاورت او با روحانی بود که در کارزار انتخابات ٩٢ به جرگه یاران شیخ دیپلمات پیوست و چهره و مواضعش رسانهای شد.
حسن روحانی که به ریاستجمهوری رسید، گمانهزنیهای بسیاری درباره سرنوشت سیاسی آشنا نقل محافل خبری شد؛ وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس دفتر رئیسجمهوری از جمله عناوین پرتکراری بود که درباره آینده سیاسی او به گوش میرسید. کابینه که چیده شد «مشاور فرهنگی رئیسجمهور» عنوانی بود که به او رسید. در کنار حکم مشاور، ریاست بر مرکز بررسیهای استراتژیک دولت عنوانی بود که از سوی محمد نهاوندیان، رئیس دفتر روحانی برای او صادر شد. بهواسطه حکم نهاوندیان، آشنا مأمور به ساماندهی و ادغام معاونت سیاسی دفتر رئیسجمهوری و مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری شد؛ هرچند از مشاورههای آشنا خبر چندانی به بیرون درز نمیکند.
براساس بودجه سال ٩٦، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری بالغ بر سه میلیارد و ٤٠٠ میلیون تومان بودجه دارد؛ بودجهای که صرف امور پژوهشی و برگزاری همایشهای راهبردی میشود.
در کنار این مأموریتهای ویژه، آشنا همواره نقش سخنگوی مستقل حسن روحانی و دولتش را بازی میکند. او در تمام مدت رویکارآمدن دولت یازدهم از طریق شبکههای مجازی نظراتش را به گوش مخاطب رسانده است، فرقی نمیکند که بحث رأی اعتماد به وزرا باشد یا عزل و نصبی در دولت و حتی پاسخگویی به نقدها درباره عملکرد کابینه؛ آشنا در کوتاهترین زمان ممکن دست به قلم میشود و حداکثر در ٥٠ کاراکتر در توییتر چنان پاسخی به مخاطبهای ویژهاش میدهد که حداقل برای چندساعتی به خبر پربحث رسانهها بدل میشود. مواضعی که هیچگاه از رئیسجمهوری و سخنگوی رسمی دولت تکذیب یا نکوهش نشده است، به همین دلیل هم هر آنچه او میگوید به حساب دولت و شخص حسن روحانی نوشته میشود.
اواخر بهمن ٩٤، زمانی که حاشیههای درونی سازمان صداوسیما به اوج رسیده و محمد سرافراز رئیس وقت این سازمان به دلیل عملکرد و برخی انتصاباتش به شدت مورد انتقاد بود، حسامالدین آشنا در یک مناظره تلویزیونی خطاب به صفارهرندی که دولت را به بیتوجهی به مسئله نفوذ متهم میکرد، گفت: «...به این دلیل این بحث را باز کردم که به اسم نفوذ، شروع کنیم به کار سیاسیکردن؛ یعنی ما با یک دولت و رئیسجمهوری مشکل داریم و بههردلیلی از شخصی خوشمان نمیآید؛ دنبال موردی درخصوص او میگردیم...»؛ او سپس گریزی به ماجرای سعید امامی زد و با اظهارنظری که نشانگر سابقه و آگاهی طولانی او از موضوعات امنیتی بود، اضافه کرد: «... یک فردی در دهه ٧٠، به مسئلهای متهم شد و پس از دستگیری در زندان فوت کرد. این آدم توسط نیروهایی از نیروهای انقلاب به مثابه شهید، مرحوم و قربانی تلقی شد و از طرف نیروهای دیگری در انقلاب بهعنوان آدم جاسوس و خائن و آدم اسرائیل و... نسبت داده شد. امروز از آن زمان حدود ١٦ سال گذشته است. بعد از ١٦ سال هنوز نمیشود قضاوت صریح کرد. عرضم این است که «کیس»های خاص، احکام خاص دارند. شاید در این کشور چهار، پنج نفر حقیقت آن موضوع را بدانند. نفوذگرها آن کسانی نیستند که خبرنگارند؛ بلکه کسانی هستند که ممکن است در مغز دستگاه اطلاعاتی باشند.... نفوذ آنجایی است که به خاطر مقاومت عالیترین مقام نظام برای ماندن وزیر اطلاعات کشور که قرار است از نفوذ جلوگیری کند، مقام اجرائی کشور قهر میکند و میگوید ما که رفتیم خودتان اداره کنید و بعدش عالم و آدم باید جمع شوند که آقا را بیاورند تا کشور را اداره کنند. لازم نیست مثالهای عجیب بزنیم. مثالهای روشنی است که نیاز به شرح و تفسیر ندارد. باید همه مراقب باشیم... درباره همین سازمان صداوسیما اخیرا یک دستگاه امنیتی ادعا میکند آقای رئیس سازمان صداوسیما؛ شما مراقب این خانم باش و نتیجه این تبادل این میشود که رئیس سازمان مصاحبه میکند و نهادهای امنیتی کشور را متهم به عملیات روانی چندلایه علیه صداوسیما میکند...».
رابطه نزدیک آشنا با رئیس دولت و حلقه نزدیک یاران روحانی سبب شده است جایگاه بیمانندی در کابینه داشته باشد؛ جایگاهی که فقط به نام و در تخصص اوست، به همین خاطر هم هست که وقتی کرسی مهمی در کابینه روحانی خالی میشود، آشنا اولین گزینهای است که در رسانهها از او برای پرکردن آن نام میبرند، مثلا مهرماهی که گذشت و گمانهزنیها درباره رفتن علی جنتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأیید شد، از آشنا بهعنوان گزینه جانشینی جنتی نام برده میشد اما دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و سپردن زمام تبلیغاتی امور دولت در شبکههای مجازی به او مانع حضورش در وزارتخانه شد. پاییز ٩٥ که تمام شد، تحرکات انتخاباتی آشنا در شبکههای مجازی بهویژه توییتر و کانال شخصیاش در تلگرام در هواداری از حسن روحانی جدیتر و محسوستر شد، روزها که میگذشت و شمارش معکوس برای برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات که نزدیکتر میشد، مواضع او هم تندتر و هیجانی میشد و بر انتخاباتیشدن فضای شبکههای مجازی میافزود.
موج نقدها و تخریبهای انتخاباتی که از سوی رقبای روحانی کلید خورد، آشنا بدون درنگ در توییترش در مقام پاسخگویی برمیآمد؛ آنچنان که رقبا، او را «رئیس کمیته جنگ روانی ستاد انتخاباتی حسن روحانی» نامیدند و مدعی شدند آشنا مسئول کمیته تخریب منتقدان دولت است. در تمام مدت انتخابات، آشنا سمت مشاور فرهنگی ریاستجمهوری را حفظ کرد و بیهیاهو و شرح و بسط رسانهای در توییتر یکتنه پاسخگوی نقدها شد. صراحت و تندی ادبیات آشنا گاه آنچنان گزنده میشد که هواداران روحانی نیز انگشتبهدهان میماندند و منتظر عواقب سخنان او.
آشنا صریح است، اما فقط این صراحت او نیست که او را به چهرهای رسانهای بدل کرده است، او مواضع و رفتارهایی دارد که ظاهرا نه در قاموس مرامنامه دولتمردان میگنجد و نه در چارچوبهای رفتاری که شخص رئیسجمهوری از خود نشان میدهد.
مثلا همین ماجرای دستبوسیاش از احمد جنتی، که موجی از انتقادات را از سوی حامیان دولت در شبکههای مجازی در پی داشت و هواداران جنتی را دستبهقلم کرد که در شرح این تغییر رویه تحلیلهایشان را روانه میدان کنند و آماج نقدهای فراوان قرار گیرد.
تحلیلهای مخالفان آشنا درباره این اقدام او فراوان است و اغلب هم ماهیت و هویت دولت روحانی را نشانه گرفته است اما با توجه به توضیح اولیه تلگرامی آشنا باید منتظر ماند و دید او با دستبوسی جنتی منتظر حل چه مشکل یا گرهگشایی از چه مسئلهای بوده است؟
مواضع:
· مجلس میان خواسته دانشگاهیان و باجخواهان یکی را انتخاب کند/ مشرقنیوز، آبان ٩٣.
· کاسبان به اصطلاح اصلاحطلبی که باجخواهی رسانهای و سیاسی از رئیسجمهور را آغاز کردهاند، بدانند روحانی خاتمی نیست؛ نه تعارف میکند نه مأخوذ به حیا میشود. / خبرآنلاین، خرداد ٩٦.
· از مجلسی که اولویت اصلی آن تقابل با دولت باشد نباید انتظار داشت آبی برای مردم گرم شود. / ایرنا، اسفند ٩٤.
· آقای دکتر سعید جلیلی خبر دادهاند که میخواهند دولت در سایه تشکیل دهند و ظاهرا فراخوان هم دادهاند. خدمت این همسایه گرامی پیشنهاد میکنم مناسب است به جای قرارگاه و جبهه و جمنا که هر دو سال یک بار سبز میشود، تلاش کنند یک حزب بامسما تشکیل دهند. /خبرآنلاین، خرداد ٩٦.
· سؤالی که به دهان خبرنگار مهر آمد و با پاسخ حرفهای و جهتدار سخنگو مواجه شد، توسط خبرگزاری رسمی قوه قضائیه تحریف شد تا روزنامه رسالت بتواند از آن یک تیتر اول دروغ بسازد. / ایسنا، خرداد ٩٦.
· آمدنیوز در عمل چیزی نبود جز یک اسم رمز برای عملیات ایذایی. اشتباه نکنیم؛ ۹۶ نه ۸۰ است و نه ۸۸. روحانی هم نه خاتمی است و نه احمدینژاد. / ایلنا، خرداد ٩٦.
· فتنهها دیگر تکرار نمیشود. اگرچه دبیر شورای نگهبان هنوز هم آیتالله جنتی است؛ اما نه حسن روحانی، محمود احمدینژاد است و نه سیدابراهیم رئیسی، میرحسین موسوی است. آشتی کنیم نه اینکه یکدیگر را آتشی کنیم./ خبرآنلاین خرداد ٩٦.
· ایران از لانه تا طبس کار دست کارتر داد و از تهدیدهای بوش تا تحریمهای اوباما را پشت سر گذاشت. / روزنامه کیهان، فروردین ٩٥.