شکست ترامپ در سیاست خارجی / زمزمه استعفای وزیر خارجه آمریکا
به گزارش انتخاب ، لابلاگ نوشت: رکس تیلرسون وزیر خارجه کنونی آمریکا بیش از دو سال در این مقام نخواهند ماند. او یک مرد محترم است که برای انجام یک کاری برای کشورش این مقام را پذیرفت. شغل قبلی او نشان داده او توانایی های مدیریتی و تجاری خوبی دارد. اما موقعیت کنونی او ناامید کننده است.
بخشی از این نا امیدی به ماهیت ریاست جمهوری ترامپ بر می گردد. این دولت جایگاهی برای دیپلماسی قایل نیست. مساله بعدی خارج بودن وزیر خارجه از حلقه تصمیم سازی در دولت ترامپ است.
یکی از منابع، نا امیدی وزیرخارجه از اقدامات رییس جمهور در مقابل تصمیماتی است که تیلرسون می گیرد. به نظر می رسد وزیر خارجه یکی از زیردستان رییس جمهور است که تحت فشار اقدامات اوست. اما احتمالا یکی از مهمترین نمونه های این فشارها اقدامات ترامپ در قبال سعودی ها بوده است. رویکرد ترامپ در قبال عربستان با تلاش های تیلرسون برای حل و فصل بحران قطر در تضاد است و همین مساله همه چیز را برای وزیرخارجه پیچیده تر کرده است.
از طرفی نارضایتی هایی در مورد دفاع وزیر خارجه از مواردی که قابل دفا نیست وجود دارد. در مواردی نظیر مساله تغییر آب و هوا و تجارت ها نمونه هایی از این نارضایتی ها در وزیر خارجه دیده می شود. تیلرسون مجبور است برخلاف رویه ای که آمریکا داشته در مواردی این چنینی در مقابل اعتماد سایر کشورها به آمریکا اقدام کند.
دلایل دیگری نیز برای ناراحتی تیلرسون از موقعیتش وجود دارد. یکی از این موارد اختلافاتی است که بین تجربه مدیریتی و تجاری او تجارب او در دولت وجود داردو بخشی نیز به گرایشات ترامپ مرتبط است. او به عنوان مدیر عامل اکسون مبیل مسئول همه چیز بود. اما این روزها او مسئول هیچ چیز نیست و تنها مسئولیتی که دارد اطلاع رسانی و گزارش دادن به رییس جمهور ترامپ است.در این مدت او را موارد سیاسی ای مواجه شده که هرگز در جامه یک تاجر با آن مواجه نمی شد. مدیر عامل یک شرکت نفتی باید با سهامداران، مشتریان، تامین کنندگان و اعتبار دهندگان به طور جداگانه گفت و گو میکردو همه چیز را به صورت یک جزوه تجاری تدوین و ارایه میکرد. فضای سیاست واشنگتن با هرجای دیگری متفاوت است. این محیط به راحتی با قوانین بازگشت پول و سرمایه قابل محاسبه نیست.
دوره چهارساله ریاست جمهوری یکی دیگر از پدیده های واشنگتن است که شغل تیلرسون را سخت تر کرده است چرا که چتیت وضعتیتی در تجارت او وجود نداشته است.
تیلرسون برای اینکه اولویت هایش را بر بازسازی برنامه های وزارت حارجه قرار داده و بسیاری از جایگاه ها در چارت سازمانی از بین رفته و یا خالی مانده اند مورد انتقاد است. این درحالی است که این رویکرد در یک شرکت تجاری کاملا معمول است.
چرا باید کسی را در یک مقامی منتصب کنید که قرار است به زودی تغییر کند یا اخراج شود؟
اکسون مبیل هرگز هر چهار سال مقامات عالی رتبه اش تغییر نمیکند. پر کردن خلا های وزارت خارجه توسط تیلرسون به دلیل مداخله های کاخ سفید سخت تر هم شده است.
تیلرسون این نقش کاخ سفید را به نوعی مداخله و مانع برای مدیریت ورارت خارجه از سوی خود میداند.
از طرفی درگیریهای دیگری نیز بر سر مسایل هارجی ای که وزارت خارجه باید درگیر آن باشد و نیست نیز وجود دارد. برخلاف تجارت جهانی که شکست در رسیدن به یک توافق و قراداد به معنای رفتان سراغ یک میدان نفتی دیگر برای استخراج است چنین گزینه ای در سیاست خارجی وجود ندارد.
تیلرسون نیروهای تازه کارش را برای حل و فصل بحران های بین المللی ای نظیر آنچه در خلیج فارس در جریان است فرستاده و به همین دلیل دست خالی به خانه برکشته است.
در پایان سفرش او نه تنها اظهار خستگی کرد بلکه اظهارات صریحی را درباره چگونگی تفاوت کار در مدیرت اکسون مبیل و سختی های کار با تصمیم گیری های از هم گسسته دولت امریکا مطرح کرد.
در عین حال اختلاف اعراب در خلیج فارس هنوز یکی از مهمترین معضلات سیاست خارجی دولت است.
تیلرسون در سفر خود در ترکیه توقفی داشت و تا مهمترین دستاورد زندگی اش را از شورای جهانی نفت بگیرد. او در اظهاراتش به مدیران نفتی نیز اشاره ای کرد و گفت: من دلم برای همه شان تنگ شده. دلم برای همکاران و شرکایم و حتی برای رقبایم تنگ شده است. دلم برای مذاکرات سالم و همکاری ها و پیشرفت ها ودستاوردهایم تنگ شده.
این اظهارات در واقع در برابر موقعیت کنونی اش در وزارت خارجه بوده است. جایی که مذاکرات نا سالم است و همکاری ها شکست خورده و ناقص است و از دستیابی به پیشرفت در می مانی.
این اظهارات بی شک صادقانه و به شدت احساسی بود. تیلرسون به مدیریت نفتی اش برنخواهد گشت و تجربه او در واشنگتن او را به جایی رسانه که به نظرش باید بازنشسته شود و احتمالا برای این بازنشستگی روز شماری میکند.