تلاش قالیباف برای «حذف» نشدن
محمدباقر قالیباف اخیرا ایده «نواصولگرایی» را مطرح کرد، در واقع جمعبندی او از تحولات اخیر عرصه سیاسی کشور، انتخابات مجلس دهم، شوراهای پنجم و انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم این است که اصولگرایان باید یک تکانی به خود بدهند و از حالت یکنواختی خارج شوند.
اما اصولگرایان چه تغییری در ساختار تشکیلاتی خود باید انجام دهند؟ آقای قالیباف برای پاسخ به این سوال از تعبیر «نواصولگرایی» استفاده کرد. به نظر می رسد این ایده نیز به سابقه فعالیت سیاسی او از سال 84 تاکنون برمی گردد. گویا در این مدت آقای قالیباف نظرات قشر فرهیخته جامعه، جوانان، نیروهای انقلابی، نیروهای حوزوی و دانشگاهی را دریافت کرده و به یک قالب جاذب و جدیدی رسیده است که از آن تحت عنوان «نواصولگرایی» یاد میکند. البته او درباره جزئیات آن حرفی نزده و فقط اعلام کرد که می خواهد برای عملیاتی کردن دیدگاهش بر نیروهای جوان جامعه تکیه کند.
خلاصه آنکه قالیباف به فکر لیدری یک جریان سیاسی جدید است، او در 12 سال اخیر با مجموعه ای از نیروها مرتبط شده و می خواهد در قالب جریان نواصولگرایی آنها را همچنان با خود همراه کند. این نیروها بعضا جوان هستند و از بدنه اصولگرایی یا مجموعه های دیگر سرخورده شدهاند. در واقع قالیباف با انتشار این نامه می خواست به نیروهای مرتبط با خود پیام دهد که برای لیدری یک جریان سیاسی انگیزه دارد و نمی خواهد وقتی مسئولیت شهرداری را تحویل داد، از صحنه سیاسی کشور کنار برود یا حذف شود. بلکه برعکس با نگاه جدیدی می خواهد در آینده سیاسی کشور بروز و ظهور پیدا کند.
اما درباره اینکه آقای قالیباف می تواند به تنهایی یک جریان سیاسی را به وجود آورد؛ تحلیل ها مختلف است. معتقدم تاریخ عرصه سیاسی کشور نشان می دهد که لیدری یک جریان سیاسی با یک موج ایجاد نمی شود، بلکه نیازمند زمینه های دیگری است، ضمن آنکه لیدری یک جریان سیاسی کاریزمای قویتری را می طلبد تا بتواند تأثیرگذاری لازم را بر عرصه سیاسی کشور ایجاد کند.