کل آمریکا در «تیررس» کیم جونگ اون/ آیا شبهجزیره به سوی جنگ میرود؟ + اینفوگرافی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از سیانان، «دیوید رایت»، متخصص موشکی در «اتحادیه دانشمندان نگران» میگوید احتمالا این موشک از ظرفیت رسیدن به نیویورک و بوستون هم برخوردار است. خبرگزاری دولتی کرهشمالی میگوید هدف از آزمایش، تایید حداکثر برد و دیگر جوانب فنی این موشک بوده که میتواند «یک کلاهک هستهای سنگین و سایز بزرگ» را حمل کند. چهارم ژوئیه نیز کرهشمالی اولین موشک بالستیک قارهپیمای خود را آزمایش کرده بود که در همان زمان تحلیلگران گفتند این موشک قادر به هدف قرار دادن آلاسکا است و آزمایش اخیر نیز نشان داد که برد این موشک تا حد چشمگیری افزایش یافته است.موشک تائوپودونگ 2 دارای بردی بین 5 تا 01هزار کیلومتر است که در صورت بهینه سازی و حمل یک سر جنگی سبک می تواند به بردی بیش از 01 هزار کیلومتر برسد و قلب آمریکا را هدف قرار دهد
خبرگزاری دولتی کرهشمالی به نقل از کیم جونگ اون گزارش داد که این آزمایش موشکی قابل اعتماد بودن سیستم موشکهای بالستیک کرهشمالی و قابلیت شلیک موشک به سمت «مناطق و مکانهای تصادفی در زمانهای تصادفی» را تایید کرده است. وی تاکید کرده که اکنون «کل خاک آمریکا» در تیررس این کشور قرار دارد. به دنبال این اقدام، آمریکا و کرهجنوبی رزمایش با گلولههای جنگی برگزار کردند. همزمان فعالیتهای دیپلماتیک و نگرانی طرفهای منطقهای موجب شد تماسهای سطح بالایی برقرار شود. ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، با هری هریس، فرماندهی نیروهای آمریکایی در اقیانوس آرام دیدار کرده تا به بررسی گزینههای نظامی برای پاسخ به آزمایش موشکی کرهشمالی بپردازد.
مقامهای کرهجنوبی با اذعان به اینکه این موشک پیشرفته تر از موشکهای قبلی بوده خواستار استقرار جنگندههای رادار گریز آمریکایی شدهاند. کارشناسان میگویند این اقدامات میتواند زمینهساز نظامی شدن منطقه شود. این کارشناسان میگویند هدف از آزمایش این موشک نشان دادن توانایی پیونگیانگ برای هدف قرار دادن آلاسکا در زمانی است که احتمالا حمله نظامی به این کشور انجام گیرد. پکن نیز با صدور بیانیهای از پیونگیانگ خواست تا «اتخاذ اقداماتی که میتواند موجب بدتر شدن بحران شود را کنار بگذارد». به گزارش سیانان، رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا، میگوید چین و روسیه باید اقدامات بیشتری برای مهار کرهشمالی انجام دهند. مقامهای آمریکایی میگویند کرهشمالی احتمالا تا اوایل سال 2018 میتواند موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای شلیک کند.
آیا شبهجزیره به سوی جنگ میرود؟
چنگ و دندان نشان دادنهای کرهشمالی به متحدان آمریکا (کرهجنوبی و ژاپن) این احتمال را نزد برخی تحلیلگران مطرح کرده که شبهجزیره گامبهگام به جنگ نزدیک میشود. تحولات کرهشمالی و بازی قدرت در این منطقه بر اساس نظریات مختلفی قابل تحلیل است. یکی از این نظریات، نظریه «پنجره اورتون» است که برگرفته از نظریه «جوزف اُوِرتون» (1999-2003) در مورد شکلدهی به افکار عمومی است. اورتون معتقد بود سیاستمداران معمولا موضوعاتی را بیان میکنند که در قاب یا پنجره منطبق با دیدگاه رایدهندگان قرار داشته باشد. او میگفت برای تغییر افکار عمومی اگر نتوان موضوع را تغییر داد باید قاب را تغییر مکان داد تا خواست سیاستمداران داخل آن پنجره قرار گیرد. اورتون تغییر فکر جامعه و جابهجایی پنجره افکارعمومی را شامل 6 مرحله میداند: Unthinkable یا طرح غیرقابل تصور؛ Radical یا افراطی؛ Acceptable یا قابل پذیرش؛ Sensible یا معقول و بدیهی؛ Popularیا محبوب و پرطرفدار و در نهایت Policy یعنی تبدیل به سیاست شدن. بهطور مثال، سیر طرح حمله به عراق در این قالب قابل ارزیابی است. بر این اساس، اگر قرار باشد زمینه گذار کرهشمالی به جنگ را در قالب نظریه اورتون بررسی کنیم باید بگوییم که چند دهه است دولت آمریکا تلاش دارد تا از شر رژیم کرهشمالی خلاص شود. اما برای این خلاصی، ابتدا باید افکار عمومی آمادهسازی شوند. اگر طی چند دهه گذشته طرح بر هم زدن نظام کرهشمالی (به هر شکلی و با هر وسیلهای) امری Unthinkable یا غیرقابل تصور تلقی میشد اما تکرار چند دههای نام این کشور و تحریمهای گسترده علیه آن و قرار دادن نام این کشور در صدر «بر هم زنندگان امنیت، صلح و ثبات بینالمللی» این تلقی را پیش آورد که محافل فکری و تودهها با یک گام عقبنشینی، این اقدام را Radical یا افراطی تلقی کردند. برخورد با این کشور دیگر غیرقابل تصور نبود بلکه همه از افراطی بودن آن سخن میگفتند چراکه میتوانست امنیت شرق آسیا را با بحران مواجه کند. افزون بر این، بحرانهایی که آمریکا در بازههای مختلف زمانی درگیر آن بود به این کشور اجازه نمیداد که به مساله کرهشمالی بپردازد چراکه نقطه ثقل استراتژی آمریکا«خاورمیانه» بود و این کشور با هر اقدام «امنیت بر هم زن» یا «بیثباتساز» در این بخش از جهان به شدت برخورد میکرد. موشکپرانیهای کرهشمالی و انفعال ظاهری چین و روسیه شرایط را به سرعت تغییر داد. به نظر میرسد لااقل در میان برخی محافل فکری و بخشی از توده «از بین بردن خطر سلاحهای کشتار جمعی» با توجه به تجربه لیبی (تسلیم مراکز هستهای قذافی)، عراق (حمله به مرکز هستهای اوسیراک) و ایران (حلوفصل دیپلماتیک) امری Acceptable یا قابل پذیرش شده است. اکنون کرهشمالی در سیبل چنین رویکردی قرار گرفته است. چنین به نظر میرسد از زمانی که ترامپ سکان کاخ سفید را در دست گرفته است وارد فاز چهارم شدهایم: Sensible یا معقول و بدیهی. حمله نظامی آمریکا به سوریه و یمن این باور را به وجود آورده بود که کرهشمالی احتمالا سومین هدف آمریکای ترامپ است. تا کنون چنین حملهای به دلیل بر هم نخوردن فضای اقتصادی و امنیت منطقه شرق آسیا رخ نداده است. اما با در نظر گرفتن استراتژی کلان آمریکا و چرخش این کشور بهسوی آسیا (پاسیفیک) و دوری یا دست کم بیتوجهی به خاورمیانه، به نظر میرسد کرهشمالی در نقطه ثقل استراتژی آمریکا قرار گرفته است. استقرار ناوهای آمریکایی در شبهجزیره و سخن برخی سناتورهای آمریکایی از جمله مک کین که میگویند آمریکا گزینههای دیپلماتیک اندکی در قبال کرهشمالی دارد نشان میدهد که اکنون کرهشمالی وارد فاز Sensible یا معقول و بدیهی در نظریه اورتون شده است. براساس این نظریه، کرهشمالی دو گام دیگر تا حمله نظامی آمریکا فاصله دارد.