جدیت کاخ سفید در سندسازی علیه ایران
به نوشته وطن امروز؛ سندسازی یا جعل مدارک و شواهد و اتهامزنی بر اساس آن، یکی از شیوههای آمریکا و انگلیس در راهاندازی یک پروپاگاندا و همراهسازی افکار عمومی در موضوعات چالشی بوده و هست. یکی از بزرگترین سندسازیها و جعل واقعیتهای اخیر تاریخ جهان بعد از حادثه 11 سپتامبر، ادعای جعلی وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق و حمله آمریکا و انگلیس به این بهانه به آن کشور بود.
«کالین پاول» وزیر وقت خارجه ایالات متحده در سال 2003 اسنادی جعلی به شورای امنیت ارائه کرد و بر اساس آن سندهای جعلی مدعی شد عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی است. در همان سال آمریکا و ائتلاف همراه آن به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق به این کشور حمله کردند اما بعدها روشن شد در زمان حمله آمریکا، هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است.
شهریور 90 روزنامه انگلیسی «دیلیمیل» در مقالهای به قلم «تونی رنل» نوشت: بهرغم گزارش بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل مبنی بر نبود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، دولت انگلیس بر وجود این سلاحها پافشاری کرد و هر چه بیشتر به سازمان اطلاعاتی خود برای مدرکسازی فشار آورد.
مدت کوتاهی پس از اشغال عراق، هیاتی حقیقتیاب موسوم به «گروه بازرسی عراق» شامل 1400 عضو بینالمللی که توسط پنتاگون و سیا سازماندهی شده بودند برای یافتن تسلیحات کشتار جمعی به عراق اعزام شد. گزارش نهایی این گروه که با عنوان «گزارش دولفر» شهرت یافته است در نهایت نشان داد این گروه تنها ذخیرههای کوچکی از سلاحهای شیمیایی را پیدا کرده که به دلیل شمار پایین از دیدگاه نظامی اصولا تهدید بالقوهای به حساب نمیآید.
پروژه سندسازی آمریکا و انگلیس جزئیات و ابعاد مختلف و جذابی دارد که شرح و توضیح آن در این مقال نمیگنجد اما در جای خود قابل توجه و بررسی است؛ اینکه مثلا بدانیم حتی قسمتی از بدنه سرویس اطلاعاتی آلمان نیز در برههای به این سندسازیها کمک کرد!
رفتارشناسی اسلاف جمهوریخواه ترامپ و برخی شواهد و قرائن از داخل کاخ سفید و کنگره نشان میدهد تیم کنونی کاخ سفید با جدیت پروژه سندسازی علیه جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند. در همین راستا «دیوید کوهن» قائممقام سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و معاون سابق وزیر خزانهداری در امور اطلاعات مالی در یادداشتی در 13 مرداد در واشنگتنپست درباره تلاش «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای هدایت تحلیلهای اطلاعاتی پیرامون «برجام» به سمت تمایلات سیاسیاش هشدار داد و آن را «خطرناک» توصیف کرد. وی در جملاتی که علنا از تصمیم ترامپ برای جعل واقعیت و سندسازیها حکایت دارد، نوشت: «گزارشهایی مبنی بر اینکه رئیسجمهور خواستار آن شده که تحلیلهای اطلاعاتی ترجیحات سیاسی او درباره خروج از برجام را مورد تایید قرار دهد، خطر سیاسی کردن تحلیلها را به همراه دارد. این موضوع دربرگیرنده تبعاتی جدی نه تنها برای تصمیمگیریهای امنیتی، بلکه برای توان ما جهت پرداختن به طیف گستردهای از تهدیدهای بینالمللی است».
پیشتر 3 مرداد96 نیز ترامپ در سخنرانی خود در ایالت اوهایو در اظهاراتی که به نوعی حکایت از دستور سندسازی و مدرکسازی دارد، گفت: انتظار دارم تیمم در گزارش بعدی، عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کند!
مشخصا هدف نخست ترامپ از سندسازی علیه ایران در درجه اول برجام و خاتمه دادن به برجام است. در این سناریو سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و عربستان بازیگران عمده و اصلی هستند. اصل داستان هم از این قرار است که با سندسازی و جنگ رسانهای، ایران را متهم به ساخت محصول یا کارخانهای ممنوعه یا توانمندی اعلام نشدهای طبق اصول و مفاد برجام کرده و در یک صحنهآرایی رسانهای ایران را برای بازرسی از نقاط حساس و استراتژیک تحت فشار قرار خواهند داد.
در این سناریو و سندسازی جعلی قرار است مناطقی مورد درخواست بازرسیها قرار گیرد که آمریکاییها یقین دارند بر اساس اصول امنیت ملی کشورها، ایران اجازه بازرسی از آن مناطق را نخواهد داد. این خودداری ایران از پذیرش بازرسیهای خارج از چارچوب و عرف بینالملل، در یک پروپاگاندای رسانهای به نوعی نقض برجام از جانب ایران نشان داده شده و در چنین فضایی از بمباران رسانهای، ترامپ حتی اگر علنا به برجام پایان دهد، آمریکا تنها متهم اصلی نخواهد بود!
در کنار این سناریو، اتهامات و سندسازیهای دیگری در موضوعاتی چون کشتیهای ایرانی، نقشه ترور یکی از شاهزادگان سعودی و ادعای کشف محمولههای ارسال سلاح به یمن یا بحرین از دیگر سناریوهای محتمل است.