کلام «سلمان» در حنجره «مقتدی» / حشد الشعبی باید منحل شود!
روزنامه شرق با این مقدمه نوشت: مقتدی صدر در شرایطی رهبری جنبش صدر را در عراق در اختیار گرفت که عراق مورد حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا قرار گرفته بود و سخنرانیهای پرشور او علیه اشغال عراق به دست نیروهای بیگانه، نام او را بهعنوان یک روحانی جوان انقلابی بر سر زبانها انداخت. البته شرایط نابسامان و درگیریهای داخلی متعاقب آن باعث شد تا او خیلی زود در معرض تهدید جانی قرار بگیرد.
او در ادامه مدتی را برای ادامه تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد. هرچند این دوری از عراق باعث نشد که از تأثیر او در پهنه سیاسی عراق کاسته شود. بااینحال، اختلاف میان او و نوریالمالکی، فاصلهگرفتن او از ایران بهعنوان یکی از متحدان منطقهای دولت مالکی و همچنین افول ستاره او در عراق را به دنبال داشت که نقطه پایانی نیز بر فعالیت نیروهای نظامی تحت فرمان او گذاشت.
اما در سال ٢٠١٥ میلادی، مقتدی صدر با کشاندن دهها هزار نفر به میدان تحریر بغداد، بازگشت مقتدرانهای را به سپهر سیاسی این کشور رقم زد. او در آن دوران از طرفداران خود خواسته بود تا علیه ناتوانی دولت برای استقرار یک کابینه تکنوکرات و فراجناحی که بتواند گره از مشکلات عراق باز کند، دست به اعتراض بزنند و حتی در ادامه آنها را به حمله به ساختمان کابینه تهییج کرد. هرچند این مواضع تند نام مقتدی صدر را بار دیگر بهعنوان یک رهبر و چهره کاریزماتیک بر سر زبانها انداخت، اما در عمل کشوری را که از یکسو با داعش و از سوی دیگر با اختلافات داخلی دستوپنجه نرم میکرد بیشتر به سمت هرجومرج سوق میداد.
شاید همین تهدید داعش و خطر تجزیه عراق بود که در نهایت باعث شد تا جناحهای سیاسی از جمله صدر، منافع ملی را بر منافع گروهی و جناحی ترجیح دهند. به نظر سفر اخیر او به جده و دیدار با «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان و همچنین اظهارات او درخصوص انحلال حشد الشعبی و رابطه عراق با ایران را باید در راستای این مرحله جدید از حیات سیاسی او دانست. گفتوگوی اخیر مقتدی صدر با روزنامه «الشرقالاوسط» نیز بیش از پیش بر یک دوره جدید در حیات سیاسی او مهر تأیید میزند.
ظهور یک تکنوکرات
اگر اظهارات غیررسمی او در جمع هوادارانش در خصوص انحلال حشد الشعبی چندان جدی گرفته نشد و حتی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز از امکان برداشت و ترجمه اشتباه از اظهارات صدر سخن گفت؛ به نظر سخنان صریح او در این مصاحبه هیچ جای شک و شبههای باقی نمیگذارد. صدر در این گفتوگو، ضمن ابراز مخالفت با وجود دو ارتش در عراق، وجود حشد الشعبی را برای عراق مشکلساز دانسته است. این درخواست صدر در حالی مطرح میشود که حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق، انحلال این نیروی مردمی را منتفی دانسته است. بااینحال، اختلافنظر بر سر ادامه فعالیت نیروی مردمی حشدالشعبی باعث نشده تا او احتمال ائتلاف با حیدرالعبادی و عمار حکیم، رئیس سابق مجلس اعلای عراق و از روحانیون بانفوذ شیعه در انتخابات پارلمانی آتی این کشور را منتفی بداند. صدر در همین رابطه از تشکیل جبههای مستقل از تکنوکراتها برای برقراری امنیت در عراق و خدمترسانی به شهروندان خبر داده است.
ایران یا عربستان
مقتدی صدر در ادامه این مصاحبه، محور گفتوگوهای خود با محمد بن سلمان را تحولات منطقه از جمله یمن، بحرین، سوریه و رابطه ایران و عربستان و همچنین مناسبات میان بغداد و ریاض عنوان کرده و از رسیدن به دیدگاههایی مشترک با ولیعهد عربستان خبر میدهد. هرچند برخی تحلیلگران، خواست او برای انحلال حشدالشعبی و کنارهگیری اسد از قدرت را که در تضاد با سیاستهای منطقهای تهران قرار میگیرد نشانه چرخش او به سمت عربستان میدانند، بااینحال به نظر عدهای، صدر در تلاش است تا در این مرحله میان بازیگران شیعه و سنی منطقهای؛ یعنی ایران و عربستان نوعی توازن ایجاد کند. شاید در راستای تعدیل موضع قبلی خود در قبال سوریه بود که او در این گفتوگو، بهجای تأکید بر کنارهگیری بشار اسد از قدرت، خواستار عقبنشینی تمامی نیروهای مسلح از خاک سوریه شد.
در تحلیل نهایی میتوان گفت که سفر مقتدی صدر به عربستان و مواضع اخیر او به نظر پیامهایی را برای بازیگران داخلی و خارجی مؤثر در سیاست عراق دربر دارد. در سطح داخلی، او میخواهد خود را در قامت چهرهای ملی و فرافرقهای تصویر کند که از توانمندی گفتوگو و تعامل توأمان با همسایگان شیعه و سنی برخوردار است. در سطح بینالمللی و منطقهای نیز صدر به دنبال امتیازگیری هرچهبیشتر از طرفهای ذینفع است. بههمینخاطر، مواضع اخیر صدر را نباید به معنای فاصلهگرفتن تماموکمال او از ایران دانست. نزدیکی او به عربستان پیامی قوی را به گروهها و احزاب سنی و همزمان به واشنگتن مخابره میکند که دیگر او را به چشم مانعی در برابر صلح نبینند.
گزارش از هادی آذری