روند افزایش طلاق بعد از 30 سال زندگی!
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛روزگاری ضرب المثل « زن خوب، با لباس سفید به خانه بخت می رود و با لباس سفید (کفن) هم از آنجا بیرون می آید» مفهوم عمیقی از پایبندی و وفاداری زوجین به یکدیگر بود.
زن و شوهری که با خوب و بد و کم و کاستی یکدیگر کنار می آمدند و حرمت لحظه های تلخ و شیرینی را که طی سالیان دراز در زندگی مشترک تجربه کرده بودند را نگه می داشتند. جانشان به جان هم بند بود و «دوستت دارم»واقعی به زندگی آنها سنجاق شده بود و موی خود را در شب و روزهای کنار هم سپید می کردند. برای لحظه لحظه بگو بخندها، اخم ها و لبخندهایی که با هم سپری می کردند، ارزش قائل بودند و فراز و نشیب زندگی را در کنار یکدیگر تحمل می کردند.
نماد جهیزیه ساده و بی تجمل عروس، تصویری از پرنده «قو» بود که نمادی از عشق و محبت و وفاداری است و زندگی با تمام روزهای خوب و غم انگیزی که داشت، به بهانه ثانیه هایی سپری میشد که زوجین حضور آرامش بخش کنار یکدیگر را قدر می دانستند. امروز اما معنا و مفهوم همه چیز عوض شده است.
خیلی از همان زن و شوهرهایی که سالیان سال، در کنار یکدیگر روزگار گذرانده و مویی سپید کرده اند، دیگر تحمل بی مهری طرف مقابل را ندارند و به قول معروف، کاسه صبرشان لبریز شده و پس از گذشت سه دهه زندگی مشترک، به دادگاه خانواده می روند، به جایی که وقتی یک زوج جوان با وجود زندگی کوتاه، به آن پا بگذارند، همین زوج های به اصطلاح با تجربه می گویند«کوتاه بیایید و قدر یکدیگر را بدانید» اما آنها در کوتاهترین زمان ممکن جایگزین طرف مقابل خود یعنی همسرشان را بدون هیچ شناختی، در شبکه های مجازی پیدا و انتخاب می کنند.
بر اساس آخرین آمار طلاق در شهر تهران، امروزه متأسفانه 5 درصد از زوج های باتجربه، بعد از گذشت سه دهه زندگی مشترک به دادگاه پا گذاشته و می خواهند به قول خودشان بار سنگینی را که به بهانه حضور فرزندان خود به دوش می کشیدند به زمین بگذارند و خود را آزاد کنند.
جدایی زوج سالمند پس از 54 سال زندگی مشترک
مرد مویی سپید کرده و به گفته خودش 76 سال سن دارد. سنی که بیش از 50 سال از آن در کنار همسری سپری شده که حاصل آن 5 فرزند است. امروز با موی سپید و عصا به دست پا به محکمه ای گذاشته است که ساز جدایی را کوک کند و همسرش را طلاق دهد.
دو دختر جوان با اصرار از مادر و پدر پیر خود می خواهند که از جدایی منصرف شده و به فکر آبروی آن ها باشند. یکی از دخترها می گوید: "بابا ای کاش قبل از اینکه بیای دادگاه، به آبروی ما پیش شوهرامون و خونواده هاشون فکر می کردی."
پیرمرد با لحنی پرخاشگرانه گفت: "بیشتر از 50 ساله که به خاطر شماها تحمل کردم و هیچی نگفتم. مادرتون از اولم اونطوری که من دلم می خواست رفتار نمی کرد و به دلخواه خودش زندگی می کرد. هر چی هم بهش گفتم خودشو تغییر بده فایده ای نداشت. باید زودتر از این ها اینکارو می کردم اما بخاطر شما صبر کردم تا ازدواج کنید.
حالا که شماها رفتین سر خونه زندگی تون می خوام راحت باشم و طوری زندگی کنم که دلم می خواد، این لقمه رو مادرم برام گرفت و اصلا مادر شما انتخاب من نبود،اما چه کنم که تا اومدم حرفی بزنم مادرم گوشزد می کرد که آبرویمان می رود.
فکر می کردم درست میشه،آخه می گفتن وقتی بچه دار بشید مشکلتون با هم حل میشه، اما حل که نشد هیچ، روز به روز رابطمون سرد و سردتر شد، مادرتون هیچوقت منو درک نکرد و احترام من را نگه نداشت. منم آدمم دلم می خواد یکی بتونه حال منو بفهمه و حالا هم فردی که می خواهم را پیداکردم. مادرتون حتی توی خونه به من محبت نمی کنه و با من حرف عادی هم نمی زند.
زن هم که سن و سالی از او گذشته بود به حرف آمد و گفت: پدر شما همش پای ماهواره است و از من توقع داره مثل دخترای 20 ساله به خودم برسم و سرحال باشم. من عمر و جوونیمو پای این زندگی گذاشتم، با کم و زیاد باباتون سوختم و ساختم، اما حالا یادش رفته و فیلش یاد هندوستان کرده. همش یا سرش تو گوشیشه یا پای فیلمای چرت و پرت نشسته، منم دیگه خسته شدم. بهتره که جدا بشیم.
اشک امان دختر جوان را برید و دوباره با لحنی التماس گونه حرف خود را رو در روی پدر و مادر زد که ترو خدا دست از این بچه بازیها بردارید شماها نوه دارید، عروس و داماد دارید. دختر جوان اشک می ریخت و پدر و مادر بی توجه به او رفتند تا به آخرین سکانس زندگی مشترک خود پایان دهند.
حضور 500 ساعته هر ایرانی در تلگرام
سرپرست پژوهشگاه فضای مجازی از حضور 500 ساعته هر ایرانی در تلگرام در طول سال خبر می دهد، بر این اساس هر ایرانی دست کم عضو 18 کانال تلگرامی است و روزانه به طور متوسط حدود 30 هزار مطلب مطالعه می کند که به طور میانگین برای هر مطلب حدود یک دقیقه زمان اختصاص می دهد. وقتی که افراد بدون تردید می توانند صرف گفتگو و شنیدن حرف های یکدیگر کنند و با این کار از تبدیل مشکلات کوچک خود به معضلات بزرگ جلوگیری کنند به کانال گردی و رد و بدل کردن پیام های مختلف می پردازند.
یک جامعه شناس در این باره می گوید: فضای مجازی و حضور در شبکه های اجتماعی بلای جان پیوندهای خانوادگی شده و اساس روابط زوجین را مورد تهدید قرار داده است، در بسیاری از مواقع اعضای یک خانواده به ویژه همسران، بیشتر وقت خود را به جای در کنار هم بودن، به گشت و گذار در فضای مجازی و چت کردن و گفتگوهای مجازی در شبکه های اجتماعی به ویژه تلگرام اختصاص می دهند.
امان الله قرائی مقدم جامعه شناس عوامل موثر در وقوع طلاق در میانسالی زوجین را اینگونه تشریح می کند: طلاق پدیده ای چند علیتی است و وقتی در سنین بالا رخ می دهد، بیانگر درمان نشدن دردهای سطحی و مشکلات کوچک و بزرگی است که زوجین در جوانی و شروع زندگی مشترک خود، یا اهمیتی به آن نداده اند و یا معمولا دنبال فرصتی مناسب برای عملی کردن هدف خود یعنی جدایی بوده اند.
وی افزود: در سال های گذشته، به دلیل اینکه هنوز قبح عمل منفور و نهی شده طلاق، در میان زوجین ریخته نشده بود، خیلی از افراد به دلیل همین تبعات اجتماعی طلاق که نگاه سایرین را به مطلقه ها بد جلوه می داد از این اقدام سرباز می زدند.
این جامعه شناس تصریح کرد: عمق فاجعه بروز طلاق در سنین بالا و دهه سوم زندگی، ریشه در حضور بی قید و بند افراد در شبکه های مجازی دارد و زوجین وقتی را که باید برای گفتگو با یکدیگر و شنیدن حرف های همسر خود اختصاص دهند، به چرخیدن در کانال ها و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای می گذرانند.
قرائی مقدم ادامه داد:درک نادرست از ازدواج، عدم مسئولیت پذیری، افزایش توقعات زوجین از یکدیگر و همچنین عدم تلاش برای رفع مشکلات ساده و سطحی، کار زن و شوهرهای میانسال را به دادگاه و طرح دادخواست طلاق کشانده است.
وی اظهار داشت: امروزه متاسفانه خودکنترلی در میان زوجین ضعیف شده است و همسران با کوچکترین بحث و مشاجره ای راه جدایی در پیش گرفته و راهی دادگاه می شوند و بهترین راهکار را طلاق می دانند که بدون شک چنین تصمیمانی بیشتر از روی عصبانیت است.
این جامعه شناس خاطر نشان کرد: صوری شدن روابط، کمرنگ شدن معنویات و الگو برداری از رسانه های بیگانه از دیگر عوامل دخیل در وقوع طلاق در میانسالی زوجین به شمار می روند.
قرائی مقدم با اشاره به تاثیر مشاوره و جایگاه نادیده گرفته شده آن پیش از آغاز زندگی مشترک گفت: جامعه شناسان در بررسی معضلات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که مثل معروف "پیشگیری بهتر از درمان است" چاره بسیاری از آسیب های اجتماعی است،بهترین کار در امر پیشگیری از وقوع طلاق و گرفتار شدن زوجین در بن بست های زندگی، استفاده از جلسات مشاوره پیش از ازدواج است.
مشاوره پیش از طلاق، دردی را دوا نمی کند
زهرا غلامی مقدم وکیل پایه یک دادگستری گفت: در حال حاضر انجام مشاوره پیش از طلاق، به دلیل ازدیاد دادخواست ها و پایین آمدن سن متقاضیان طلاق برای زوجینی که به طور توافقی تصمیم به جدایی گرفته اند اجباری شده است.
وی تاکید کرد: متاسفانه زمان مشاوره پیش از طلاق بسیار کوتاه است و قالب نمادین دارد، مشاورینی که در دادگاه خانواده هستند عملا فرصت رسیدگی یا عمیق شدن در مشکلات زن و شوهری که تصمیم به جدایی گرفته اند نداشته و با نگاهی کلی و گذرا به این موضوع می پردازند. از طرف دیگر زوجینی که برای طلاق اقدام می کنند، می توانند وکیل خود را به جلسه مشاوره فرستاده و در نهایت این موضوع را پیگیری کنند که این یکی از نقاط ضعف اجرای این قانون است.
این وکیل پایه یک دادگستری اظهار داشت: در واقع طولانی شدن پروسه طلاق توافقی به بهانه مشاوره و دیگر بهانه ها، حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب را دارد. اختصاص زمان بیشتر برای مشاوره طلاق توافقی راهکار مناسبی برای اثرگذاری این امر به نظر می رسد که با برون سپاری به دفاتر مشاوره میسر می شود.
غلامی مقدم تصریح کرد: سختگیری در بحث طلاق توافقی به صلاح جامعه نیست. زیرا طولانی شدن اختلافات خانوادگی و زناشویی، معضلات دیگری به دنبال دارد و باعث بروز درگیری بیشتر میان زوجین شده و آن ها را دچار تنش بیشتری خواهد کرد. به ویژه زمانی که همسران مشکلات خود را به خانواده های خود منتقل کرده اند که این امر موجب بروز درگیری میان خانواده های آن ها می شود.
وی یادآور شد: زوجینی که به مرحله طلاق و حضور در دادگاه رسیده اند، دچار هیجانات منفی و تنش های بی شماری شده اند که در چنین شرایطی مشاوره آن هم با سبک و سیاق فعلی نمی تواند تاثیر چندانی در بهبود روابط آن ها ایفا کند.
این کارشناس حقوقی افزود: در هنگام جدایی، زوجین به مرحله ای رسیده اند که زخم هایشان به جراحی نیاز دارد و درمان با داروی مشاوره، دیگر جوابگو نیست و به عبارتی مشاوره پیش از طلاق، مانند جراحی زخم های کهنه ایست که عفونی شده و تنها با قطع عضو از فراگیر شدن بیماری در سایر اعضا جلوگیری می شود.
غلامی مقدم همسر کشی، فرار از منزل و بسیاری از حوادث تلخ و هولناک دیگر را از جمله تبعات ناگوار سختگیری در طلاق توافقی زوجین برشمرد و گفت: اجبار زن و شوهر برای مشاوره، همچون اجبار معتاد به ترک مصرف مواد مخدر است که به گفته کارشناسان و درمانگران اعتیاد، هیچگاه موجب ترک موفق آن ها نخواهد شد.
وی ادامه داد: به نظر می رسد قوه قضائیه و دیگر مجریان و قانونگذاران، باید گذراندن ساعت معینی برای آموزش های مشاوره ای پیش از ازدواج را برای زوجین اجباری کنند. به ویژه برای افرادی که سابقه ازدواج ناموفق و همچنین تجربه زندگی مجردی در شهرهای بزرگ چون تهران را دارند. چنین افرادی باید توسط روانشناسان و مشاوران متخصص و توانمند تحت مشاوره قرار گرفته و آماده پذیرفتن تعهدات ازدواج شوند.
این وکیل پایه یک دادگستری گفت: بهتر است آموزش ها و مشاوره ها برای پیش از ازدواج زوجین اجباری شود، زیرا اجرای صحیح این اقدام و استمرار آن موجب شناخت بیشتر زن و مرد نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج شده و از بروز معضل طلاق در زندگی افراد جلوگیری می کند.
غلامی مفدم اظهار داشت: در جوامع شهری هر چه افراد و گروه های مختلف انسانی به سوی فرهنگ شهرنشینی پیش می روند، به همان میزان فردگرا و خودمحور شده اند و متزلزل شدن کانون خانواده ها و افزایش میزان طلاق محصول فردگرایی افراد است. زیرا افراد زندگی در کنار کسی را می پسندند که بتواند نیازهای مختلف آن ها را برآورده کند. افزایش روند فردگرایی و واهمه نداشتن افراد به ویژه زنان از زندگی پس از طلاق با وجود تبعات بی شمار آن را از جمله عوامل افزایش دادخواست های طلاق توافقی دانست.
مشکلاتی که سال های سال روی هم تلمبار شده و زن و شوهر به دلایل مختلف، به جای اینکه در صدد رفع آن ها برآیند، تحمل می کنند ولی، با گذشت زمان صبرشان تمام شده و کار به دادگاه خانواده و طرح دادخواست طلاق و اقدامات قانونی کشیده شده است. به گفته کارشناسان و صاحب نظران در حوزه معضلات اجتماعی به ویژه معضل طلاق، باید اقدامات پیشگیرانه را مد نظر قرار داد. انجام جلسات مشاوره و شناخت زوجین پیش از ازدواج و قبل از آنکه نامشان در شناسنامه یکدیگر وارد شود امری ضروری و کارساز خواهد بود و از وقوع طلاق در میان افراد جلوگیری می کند. از سوی دیگر فرهنگ سازی و نظارت بیشتر بر شبکه های اجتماعی و محتوای پیام هایی که رد و بذل می شوند نیز بسیار حائز اهمیت و راهگشا خواهد بود.