سخنان تازه آزاده نامداری: پرویز شهبازی گفت ازت یه دختر خوب میسازم
روزنامه شرق نوشت: مدتی قبل تیزری از برنامه جدید شما در فضاهای مجازی منتشر شد؛ برنامهای با محوریت نکات آموزشی برای تربیت کودکان و پخش آن در شبکههای اینترنتی. کمی درباره این برنامه توضیح میدهید؟
این برنامه را قبل از سفرم شروع کردم که بیشتر آیتمبندی است و آیتمهایی کوتاه درباره کودکان است. مدتهاست به دلیل مادرشدنم و حضور گندم در زندگیام دغدغه بچهها را دارم. تغذیه، پوشش بچهها و عواملی که به یک مادر یا بچه برمیگردد در این برنامه وجود دارد و از سایتی به نام تماشا پخش میشود.
البته تصور میکنم با این برنامه پلی بین رشته تحصیلی شما و تربیت کودکان از دریچه روانشناسی برقرار شده است.
بله، اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید و در ذهنم هست برنامهای را بهزودی آماده کنم که البته این روزها پیشتولیدش انجام میشود. قصد دارم بیشتر بتوانم با رویکردی که اشاره کردید فعالیت کنم؛ برنامهای که یک نگاه کاملا روانشناسی و جامعهشناسی داشته باشد.
بههرحال در سالهای اخیر تعدد شبکههای اینترنتی و شناخت مردم باعث شده تا به مرور جایشان را بین مخاطبان پیدا کنند. فکر میکنید «پدر و مادر خوبی باشیم» تا چه حد میتواند از این مدیوم با مخاطبش ارتباط بگیرد؟
تصور میکنم شبکههایی که به اسم شبکههای اینترنتی میشناسیم، کمکم جای خودشان را باز میکنند، منتها بخواهیم یا نخواهیم، برای دیدهشدن نیاز به یک المان دارند. فکر کنید شما بهترین محتوا را جمعآوری میکنید و درواقع محتوای خوب را باید با یک برند آشنا برای مخاطب توضیح بدهید؛ مثلا شما مجری را میشناسی و ذهنیتی از او داری و حالا اگر آن مجری، محتوای موردنظر را انتقال بدهد، راحتتر میپذیری. درواقع از نظر من فرق شبکههای اینترنتی با تلویزیون دراینباره است. به نظرم تلویزیون فرصتی برای پرورشدادن آدمهایی است که تازهوارد هستند و میخواهند کار یاد بگیرند، اما کسانی که این مرحله را گذراندهاند؛ چه آقایان و چه خانمها دیگر با شناختی که مردم از آنها دارند میتوانند در این شبکههای اینترنتی فعالیت کنند و نکتهای که حساسیت شدید من است این مورد است که تصور میکنم باید تایم برنامهها در این قالب کوتاه باشد. الان روزگاری است که همهچیز با تایم کوتاه برای مردم جذاب است و کسی حوصله و فرصت اینکه دو، سه ساعت برای دیدن برنامه آموزشی وقت بگذارد را ندارد.
چندروزی است صحبت از معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بیشتر شده است و نام فیلم مالاریا هم زیاد شنیده میشود؛ اینکه بهواسطه موفقیتهایی که در برخی جشنوارههای بینالمللی داشته، گزینه خوبی برای معرفی به آکادمی اسکار است. شما در این فیلم ایفای نقش کردهاید، فکر میکنید قابلیتهای این فیلم چقدر است؟
به نظر من «مالاریا» بیشتر از اینکه در ایران دیده شود، در کشورهای مختلف دیده شد. ونیز، ورشو، ژنو و بسیاری از کشورهای دیگر که استقبال خوبی هم از آن شد. در بسیاری از جشنوارهها صاحب جایزه شد و آخرین جایزهای که گرفت در روسیه بود که هم جایزه بهترین فیلم را آقای شهبازی گرفت و ساغر قناعت هم جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. اساسا ساختههای آقای شهبازی یا کارگردانهایی شبیه او را جشنوارههای جهانی بیشتر میپسندند. من متخصص در این امر نیستم و خوب نیست در مورد چیزی که تخصصی درباره آن ندارم صحبت کنم، اما من هم صحبتهای آقای سرتیپی را شنیدم که «مالاریا» میتواند نماینده اسکار باشد. فقط میتوانم بگویم که امیدوارم این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه نمیدانم رقبای فیلم «مالاریا» چه فیلمهایی هستند؟ ولی تصور میکنم این فیلم در ابعاد مختلف ارزشش را دارد و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
زمانی که برای بازی در این فیلم دعوت شدید، روایتهای مختلفی از حضور شما در سینما بود. اینکه قرار است بهعنوان بازیگر سینما ادامه مسیر بدهید یا خیر؟
بعد از فیلم «مالاریا» پیشنهادهایی برای بازی در سینما داشتم. منتها در دورهای بودم که باردار بودم و با آن شرایط نمیتوانستم پیشنهادی را بپذیرم و بههرحال شغل من اکتوری نیست. حالا یکسری آدمها مجری میشوند که دیده شوند و بعد فیلم بازی کنند. من جزء آن دسته از مجریها هم نبودم، نیامدم که در تلویزیون دیده شوم و بعد یک روزی در سریال یا فیلمی بازی کنم. دغدغه من این نبود. به همین جهت آدمی مثل من با این زاویه دید، منتظر میشود تا اتفاق خوب برایش رقم بخورد. پرویز شهبازی یک اتفاق خیلی خوب و کارکردن با او یک اتفاق مبارک بود و من چیزهای زیادی یاد گرفتم و اگر باز هم پیشنهاد خوبی برای بازی داشته باشم با کمال میل قبول میکنم.
بههرحال نخستین حضور شما در یک فیلم سینمایی قابلتأمل بود. دلیل این انتخاب برای آن نقش خاص از نظر پرویز شهبازی چه بود؟
آقای شهبازی در ابتدا جملهای به من گفت که خوشحالم کرد. گفت که «ازت یک دختر خوب میسازم؛ حس خوبی که اگر از تو بین مردم وجود دارد، بعد از دیدن این فیلم این حس خوب را شاید اگر بیشترش نکنم از دستش نمیدهیم». بههرحال در فیلم بخش عمدهای از ماجرا روی دوش شخصیت من بود. بخشی از فیلم به دلایلی حذف شد که به آن موارد کاری ندارم، اما سمیرای داستان جمعوجورکننده و کمککننده ماجرا بود و این جمله آقای شهبازی خیلی به من آرامش داد و همان شد. سمیرا در این فیلم حس مثبتی داشت. شاید اگر در فیلم برخی پلانها حذف نمیشد و برخی اتفاقات نمیافتاد، سمیرا بیشتر به چشم میآمد و میتوانستیم بیشتر به مخاطب بشناسانیمش. امیدوارم اگر فیلم بعدی وجود داشت و با کارگردانی در این سطح کار کردم بتوانم نقشم را بیشتر به چشم بیاورم و زوایایی را که یک شخصیت دارد بهتر نشان دهم.